درباره کتاب خوشحال شدی؟ (داستان های فیلی و فیگی) انتشارات پرتقال
کتاب خوشحال شدی ازدسته کتاب داستان کودکان، قصهی رفاقت صمیمانهی یک بچه فیل و بچه خوک میباشد. آنها تمام تلاش خود را میکنند تا همدیگر را خوشحال و راضی نگه دارند و در این راه هر کاری که از دستشان برمیآید انجام میدهند. متن قصهها با حروفی درشت نوشته شده تا کودکانی هم که به تازگی خواندن آموختهاند، بتوانند به تنهایی آن را بخوانند. از نکات مثبت دیگر این مجموعه تصویرسازی آن می باشد که به گونهای انجام شده تا کودکانی هم که قادر به خواندن نمی باشند، با کمک تصاویر آمده در هر صفحه به سادگی داستان را دنبال کنند.
داستان این جلد از این قرار است." فیلی " تک و تنها در گوشهای نشسته و غصه میخورد؛ " فیگی " با دیدن دوستش در این وضعیت بسیار ناراحت میشود و تمام سعی خود را میکند تا او دوباره خوشحال و شاد شود. او کارهای بسیاری انجام میدهد مثل سوارکاری چون میداند دوستش تا چه حد از تماشای آن لذت میبرد، پوشیدن لباس دَلقَک چون از نظر فیگی آنها همیشه خندهدار هستند و دیگران را خوشحال میکنند، حتی پوشیدن لباس روباتی که هر کسی با دیدن یکی از آنها کاملا حیرتزده میشود، اما در کمال تعجب هیچ کدام از این کارها فایده ای ندارد و فیلی هم چنان ناراحت است و ...
خوش حال شدی؟ جلد دوم از مجموعهی داستانهای فیلی و فیگی میباشد که در بیست و چهار جلد از جمله توپم کجاست؟، من قورباغهام! تو چی؟، خوابی یا بیدار؟، چرا صبر کنم؟، نرو دیگه!، غافلگیر بازی!، اسباب بازی عزیزم! و... با هدف آشنایی کودکان با نوعی از رابطهی دوستی که بر پایهی ارتباطی سازنده و متقابل شکل میگیرد، تهیه و چاپ شده است.
کتاب خوش حال شدی؟ از مجموعه داستان های فیلی و فیگی نوشته ی مو ویلمس و ترجمه ی آناهیتا حضرتی توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.
برشی از متن کتاب
هِی داد بیداد! چرا دوستم ناراحت شده؟ ولی من بلدم خوش حالش کنم. ؟ یووووهوووو! وای چه سَوار کاری! هِی... هِی... هِی...فیلی که سوار کار خیلی دوست داشت! پس چرا خوش حال نشد؟! ؟؟ وای دَلَقک! هِی... هِی... هِی... دَلقَک ها که خیلی خنده دارند! ولی فیلی هنوز خوش حال نیست. ؟؟؟ جانمی، رُبات! چه جوری یکی می تواند کنارِ رُبات هم ناراحت باشد؟ هِی... هِی... هِی... فیلی؟ فیگی! ببخشید! من می خواستم خوش حالت کنم، ولی تو هنوز هم ناراحتی. حالا دیگر ناراحت نیستم! خوش حالِ خوش حالم! واقعا خوش حالی؟ خوش حالم چون تو این جا هستی! ولی راستش خیلی ناراحت بودم، فیگی خیلی زیاد! امروز سوارکار دیدم! خُب تو که سوارکار خیلی دوست داری! آره، سوارکار خیلی دوست دارم. ولی تو که این جا نبودی ببینی! خُب، به خاطرِ این که من... هنوز تمام نشده! بعدش یک دَلقک دیدم! یک دَلقَک خنده دار خنده دار! ولی تو پیشم نبودی تا ببینی! خُب... باز هم هست! یک رُبات هم دیدم! یک رُبات خیلی خیلی باحال! ولی بهترین دوستم پیشم نبود تا دوتایی ببینیمش. اِممم... ولی... ببین... حالا که این جا هستم! آره، هستی! حالا این جا هستی! دوستِ عزیزم حالا این جاست! من همیشه به دوست هایم احتیاج دارم. تو به یک عینک جدید احتیاج داری...
- نویسنده: مو ویلمس
- مترجم: آناهیتا حضرتی
- انتشارات: پرتقال
نظرات کاربران درباره کتاب خوشحال شدی؟ (داستان های فیلی و فیگی)
دیدگاه کاربران