loader-img
loader-img-2
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب خانه خوبرویان خفته | کاواباتا

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

معرفی کتابِ خانه‌ خوبرویان خفته اثر کاواباتا

این اثر که برای اولین بار در سال 1961 به چاپ رسیده، توانسته است جایزه‌ی نوبل ادبیات را به عنوان بهترین رمان قرن ژاپن از آن خود کند. کتاب حاضر در بردارنده سه داستان است که در عین جدا بودن از هم اما دارای شباهت‌های محتوایی و حتی فرمی با هم هستند. در تمام این سه داستان، انسان قرن حاضر با تمام ویژگی‌هایش هم‌چون تنهایی و انزوا، روابط آمیخته با لذت و گناهش، و نیز بی‌رحمی‌ها و قساوت‌هایش در کنار دل‌نازکی و مهربانی‌اش به نمایش گذاشته شده است.

با توجه به اینکه ظرافت‌های مفهومی در این اثر با قدرت تمام خودنمایی می‌کنند، لذا ممکن است مخاطبان احساس نمایند که تمام آنچه را که باید، متوجه نشده‌اند، که این امر طبیعی است و می‌توان گفت هر کس می‌تواند بهره‌ای متناسب با فهم و دانش خود از کتاب برده و بخش یا زوایای چندی را درک نماید. در هر صورت خانه خوب‌رویان خفته مکانی است که به ازای دریافت مبلغی از مردان مسن، اجازه ماندن آنها در طول شب، در کنار دختران زیبارویی که خفته‌اند؛ داده می‌شود. این مردان در طول شب، حق هیچ‌گونه دست درازی یا آسیبی به این زیبارویان را ندارند.

 

برشی از متن کتابِ خانه‌ خوبرویان خفته


دست دخترک که دیگر مال من شده بود و جای دست واقعی مرا گرفته بود، گوش راستم را پوشاند. درست است که آن دست متعلق به من بود ولی به نظر می‌رسید حرکتی که کرد؛ به اختیار من نبود. گویی خودش این‌گونه اراده کرده؛ از اعماق وجودش. بنابراین آن جدایی به صورت کامل صورت نپذیرفته بود. تپش، صدای تپش. صدای تپش دست راست واقعی خودم را شنیدم. دست راست دخترک، همراه با دست راست واقعی خودم که در آن دست قرار داشت، گوشم را گرفته بود؛ دست واقعی خودم گرم بود و طبق گفته‌های دست دخترک، تنها به طوری محسوس کمی از انگشتان دست قرض گرفته شده سردتر بود.

«من شیاطین را از تو دور می‌کنم». ناخن انگشت کوچک دست دخترک که بزرگ، ظریف و زیبا بود، موذیانه و به آرامی در گوشم فرو رفت. سرم را تکان دادم. دست چپم که از اول مال خودم بود، مچ دست راستم را که در واقع مال دخترک بود، گرفت. وقتی سر برگرداندم، انگشت کوچک دست دخترک را دیدم. چهار انگشت دست دخترک، دستی را که من از شانه‌ام درآورده بودم، گرفته بود. انگشت کوچک دست به تنهایی که در واقع باید گفت به تنهایی آزاد بود تا خم شود، روی دست سابق من قرار داشت. نوک ناخن آن، دست راست واقعی مرا به آرامی لمس می‌کرد.

  • برنده جایزه نوبل ادبیات
  • برگزیده به عنوان بهترین رمان قرن ژاپن
  • نویسنده: یاسوناری کاواباتا
  • برگردان: رضا دادویی
  • انتشارات: سبزان

 

 



درباره یاسوناری کاواباتا نویسنده کتاب خانه خوبرویان خفته | کاواباتا


نظرات کاربران درباره کتاب خانه خوبرویان خفته | کاواباتا


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب خانه خوبرویان خفته | کاواباتا" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل