کتاب سوسکی خانم پر داره اگر چه شوهر داره

کتاب سوسکی خانم پرداره، اگر چه شوهر داره جلد اول ماجراهای خاله سوسکه و آقا موشه نوشته ی سوسن طاقدیس و تصویر گری سمیه علی پور توسط نشر ذکر به چاپ رسیده است.

داستان خاله سوسکه و آقا موشه در فرهنگ قصه های کودکانه ی ایران ریشه دار است و نویسندگان زیادی درباره ی آن نوشته و سروده اند. داستان از روز عروسی سوسکی خانم و آقا موشه شروع می شود. سوسکی خانم پر می زند و به هر طرف می رود ولی آقا موشه که بال نداره یک گوشه نشسته و غصه می خورد. قوم و خویش های آقا موشه هم سر تکان می دهند و در مورد عروس حرف می زنند که آقا موشه را می رنجاند اما ...

داستان می خواهد به کودکان بیاموزد که خودشان باشند و حرفهای بی ارزش اطرافیان نباید روی افکار و زندگی آن ها تأثیر بگذارد و اگر تفکرات دیگران برایشان مهم شود آنها در زندگیشان دچار اختلاف با اطرافیان و ناسازگاری با خود و محیط اطرافشان می شوند. کتاب با نقاشی های زیبا و متنی روان و شعرهای زیبا بسیار جذاب، خواندنی و آموزنده است. از خصوصیت نقاشی ها این است که با فرهنگ ایرانی مطابقت دارد. به عنوان مثال لباس های نقاشی شده بر گرفته از لباس های قدیمی و محلی ایرانی است. این اثر در بخش کتاب های قاصدک واحد کودک و نوجوان انتشارات ذکر به چاپ رسیده و در کتابنامه ی رشد آموزش و پرورش معرفی شده است و برای رده ی سنی " ب " مناسب می باشد.

 

برشی از متن کتاب

"وای عجب عروس! عجب عروس لوسی عروس چرا پر می زنه؟ به هر طرف سر می زنه؟ طفلی موشی بال نداره برای همین حال نداره" موشی بیچاره، این حرف ها را می شنید و حرص و جوش می خورد. ننه اش هم همه این چیزها را می دید و دوست داشت به جای شیرینی، مرگ موش بخورد. به خاطر همین، تا سوسکی پرید و برگشت و پیش موشی نشست، موشی ماجرا را برایش گفت: بعد، از سوسکی قول گرفت که دیگر هیچ وقت پرواز نکند، بال و پرش را ببندد و باز نکند. سوسکی خانم با این که می دانست نباید به حرف مردم گوش بدهد، به خاطر دل آقا موشه قبول کرد. برای او زندگی بی پرواز خیلی سخت بود. از آن روز به بعد، با آن پاهای لاغر و نازکش زود خسته و مانده می شد؛ ولی با راه رفتن می ساخت و حرفی نمی زد؛ تا این که یک روز... سوسکی خانم و آقا موشه برای جمع کردن توشه رفتند به صحرا. تا ظهر، یک بقچه سبزی، دو کیسه گندم، یک عالم پونه و یک ظرف شاهدانه جمع کردند و به طرف خانه راه افتادند. آقا موشه با آن پاهای قوی و دست های پر زورش، تند و تند راه می رفت؛ ولی سوسکی خانم که بقچه ی سبزی روی سرش بود و یک کیسه گندم هم زیر بغلش، با آن پاهای نازک و ضعیفش، خسته و کوفته شده بود. دم به دم با خودش می گفت: "کاشکی می شد پر بزنم زود به خونه سر بزنم تو خونه صد تا کار دارم روی اجاق ناهار دارم." سوسکی کم کم عصبانی شد و با خودش گفت: " یعنی چه پرواز نکنم؟ بال و پر و باز نکنم؟" سوسکی خانوم با این فکر، بال هایس را باز کرد و پرواز کرد...

نویسنده

خانم " سوسن طاقدیس " در سال 1338 در شیراز متولد شد. وی قصه گویی را قبل از سن مدرسه برای کودکان هم سالش آغاز کرد. این علاقه به نوشتن وگفتن قصه در سنین مدرسه ادامه پیدا کرد. کلاس انشاء بهترین ساعات زندگی وی در دوران مدرسه بود. در سن هجده سالگی اولین نوشته خود را به کانون پرورش فکری کودک ارسال کرد و برای چاپ پذیرفته شد. نقاشی های این قصه نیز کار خود خانم طاقدیس بود. اما به واسطه تحولات اجتماعی، چاپ این کار به دست فراموشی سپرده شد. بعد از آن در تلویزیون شیراز، در یک برنامه عروسکی به فعالیت مشغول شد. بعد از مدتی اولین قصه ایشان به نام " بابای من دزد بود " در کیهان بچه ها به چاپ رسید. از این پس فعالیت جدی خانم طاقدیس در این زمینه ادامه پیدا کرد. کتابهای برگزیده و جوایز لوح تقدیر دانشگاه الزهرا برای مجموعه فعالیت هنری لوح سپاس مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری، سال1379 جایزه پروین اعتصامی برای کتاب " شما یک دماغ زرد ندیدید؟ "، سال 1384 جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی برای کتاب " قدم یازدهم "، سال 1384

( ماجراهای خاله سوسکه و آقا موشه 1) (معرفی شده در کتابنامه رشد آموزش و پرورش) نویسنده: سوسن طاقدیس تصویرگر: سمیه علیپور انتشارات: ذکر