معرفی کتاب محمد پیام آور صلح و آزادی
کتاب محمّد پیامآور صلح و آزادی (جلد 1)، اثر سید یحیی یثربی میباشد که توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ رسیده است.
این کتاب در عین حالی که سرگذشت و زندگی حضرت محمد (ص) -پیامبر اسلام- را بازگو مینماید، به بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی آن دوران هم با نگاهی تحلیلی و فلسفی میپردازد.
دکتر یثربی با نگاشتن این اثر که هدفش را در مقدمهی آن چنین ذکر نموده: تشریح مبانی انحصاری اسلام همچون: تأکید بر عقلانیت، خردورزی، اصالت و اعتبار انسان و داشتن برنامه برای سعادت دنیوی و اخروی افراد -که شامل تمام قرون و اعصار میگردد و این خود دلیلی بر معجزهوار بودن این دین آسمانی است-؛ پاسخ به شبهاتی که مبنی بر انسان نبودن پیامبر اسلام (ص) مطرح بوده و هست و همچنین روشن نمودن مواضع اسلامی و ماهیت این دین و تمدن در برابر غرضورزیهای دشمنان آگاه و دوستان نادان، بیان شیوهی عملی حضرت، در مناسبتهای اجتماعی و سیاسی جهت الگو قرار دادن ایشان برای دولتمردان و سیاستمداران برشمرده است.
این تحلیلات و این نگاه فلسفی باعث شده است تا نویسنده، در متن نگارش، تأکید چندانی بر جزئیاتی همچون سال و ماه رخدادها، تعداد افراد حاضر در جنگها و غزوات و... نداشته باشد. علاوه بر این خصوصیات، متن کتاب نیز در عین سادگی و روان بودن و البته جذابیت؛ بهخوبی حالت داستانوار بودنش را تا پایان حفظ کرده و خوانندهای را که از ابتدا مجذوب این نوع نگارش شده؛ تا پایان با خود همراه میدارد و در عین حال، دیدگاهها و تحلیلات خود را که بر گرفته از تحصیلات عالی در زمینه دین، مذهب و بالأخص فلسفه اسلامی است در خلال داستان بیان نموده و توجه مخاطب را از قصهخوانیِ تاریخی به این استدلالات معطوف کرده تا به هدف خود که روشنگری و رفع شبهات است؛ برسد. چنانکه در بخشی از کتاب پس از شرح ورود پیامبر(ص) به مدینه چنین مینگارد:
« پس از ورود پیامبر(ص)، یثرب به نام مدینه الرسول (شهر پیامبر) نامیده شد. اینک این شهر که به پیامبر نسبت مییافت؛ باید الگوی جامعهای میشد که اسلام میخواست آن را سامان دهد از دیرباز انسانها تشخیص داده بودند که زندگی انفرادی دشوار و سخت خواهد بود. اما اندیشمندان بزرگی مانند افلاطون و ارسطو، چیزی بر آن افزودند و گفتند: زندگی شایستهی انسان که بتواند زمینهی سعادت و خوشبختی او را فراهم آورد، فقط در حالت دستهجمعی تحقق میپذیرد. انسان بهخاطر دست یافتن به سعادت، باید زندگی دستهجمعی داشته باشد؛ این جامعه است که زمینهی خوشبختی شخص را فراهم میآورد.»
مؤلف این اثر، این آموزهی دینی را که اسلام، قوانین و مقرراتی بر اساس حقوق بشر و نیز همزیستی عادلانه و مسالمتآمیز انسانها با وجود تفاوتهای قومی، نژادی، فرهنگی و... بدون اجبار و جبر دارد؛ بهخوبی در بین مطالب نشان داده است: « عبدالله گفت: شگفتا که اسلام، گام به گام و کلمه به کلمهاش، آموزش است و پرورش و تأکید بر کرامت انسان، سبحان الله!
چنین جامعهای تنها و تنها بهدنبال فرصت است. فرصت برای اندیشیدن و بیداری. هدف اصلی اسلام نیزفراهم آوردن فرصت برای مردم است. تنها چیزی که محمد از سران قریش و امیران و امپراتوران میخواست، همین بود که به مردم فرصت اندیشه و گزینش بدهند. محمد نه در پی قدرت بود و نه در فکر انتقام. اگرچه در میان مسلمانان، تعداد کسانی که طرفدار انتقام از مشرکان مکه بودند؛ کم نبود، اما پیامبر و دین اسلام، هرگز دنبال انتقام نبودند. چیزی که محمد میخواست؛ تنها ابلاغ و رساندن پیام الهی بود؛ نه انتقام وتحمیل عقیده. باور، مردم را به حقیقتی به درخشش خورشید و روشنایی روز، چشم بینا تضمین میکند، نه چوب و چماق.»
این اثر در یک دورهی دو جلدی تدوین گشته و به چاپ رسیده است که جلد اول آن، شامل حکایات و قضایایی است که از زمان ولادت پیامبر (ص) تا پا گرفتن حکومت اسلامی بعد از هجرت به مدینه را شامل میشود که دکتر یحیی یثربی با چیرهدستی و قلم رسا و دانش فزونی که دارد؛ اثری ماندگار را به رشتهی تحریر درآورده است.
برشی از متن کتاب
لیلی با گامهای بلند و سریع به او نزدیک شد و گفت: - هی آمنه. تو چه تنبلی. من پنج تا از آن مَشکها را برمیدارم و با همین چابکی راه میروم. انگار پیر شدهای؟ آمنه به سوی او برگشت. با نگاه جذاب و لبریز از حیا و متانت و در حالی که از چهرهاش غم میبارید؛ مشک را بهسختی از دوش پایین آورد و بر زمین گذاشت. همانطور که نفس نفس میزد؛ دست راستش را بر شانهی لیلی گذاشت. گویی که نیازمند تکیهگاهی بود تا از پا نیفتد، آه عمیقی کشید و بیرمق گفت: -سلام لیلی. کی آمدی؟ ... - آمنه تو چرا اینطور شدهای؟ حالت خوب نیست؟ من فقط چند ماه از تو دور بودهام.
در این مدت چه پیش آمده و چه شده است؟ ... چشمان درشت و سیاه آمنه که مدتی بود به جای سرمه، با اشک خونین انس گرفته بود، بازهم آبی بر آتش دلش فرو بارید. اگر چه آن آتش، هرگز با این آب خاموش نمیشد. رنگش تغییر کرد و لبهایش مانند برگ خزان، کبود و لرزان شدند...
نویسنده: سید یحیی یثربی انتشارات: امیرکبیر
نظرات کاربران درباره کتاب محمد پیام آور صلح و آزادی (جلد اول) | یثربی
دیدگاه کاربران