درباره کتاب من رویایی دارم
یغما گلرویی در سال 1354 و در شهر ارومیه متولد شد. او دوران دبستان خود را در مدرسه محمد باقر صدر تکمیل کرد و تحصیلات متوسطه را در مدرسه مطهری به اتمام رساند، اما به دلایل نامعلومی 2 سال از تحصیل محروم شد. وی در اوایل دهه هفتاد با نویسندگان زیادی از جمله "عمران صلاحی" ، "حمید مصدق" ، "علی باباچاهی" ، "ناصر تقوایی" و "احمد شاملو" آشنا شد. اما دیدار پیوسته او با شاملو منجر به آن شد که بیشتر به شعر علاقه مند شود و این راه را ادامه دهد. یغما گلرویی نخستین مجموعه شعر خود را با عنوان "گفتم: بمان! نماند ..." در سال 1377 به چاپ رساند. او بعدها به همراه افشین یداللهی، مهدی محتشم و چند نفر دیگر جلسات ترانه خوانی را در خانه پدری خود برگزار کرد که تداوم آن باعث به وجود آمدن خانه ترانه شد ولی بعد از مدتی، به دلایلی یغما گلرویی از آن کناره گیری کرد. اولین ترانه های وی در آلبوم "دوستت دارم" مورد استفاده قرار گرفت. از دلایل شهرت او همکاری با سیاوش قمیشی است.
فهرست
دفتر اول: پرنده بی پرندهدفتر دوم: زندگی به شرط چاقودفتر سوم: چشمای تو یعنی وطندفتر چهارم: زیر سبیل میرغضبدفتر پنجم: رقص در سلول انفرادیدفتر ششم: تصور کندفتر هفتم: شام آخر
برشی از متن کتاب من رویایی دارم
ترانه "پیکان":
. یه پیکان قراضه کنارِ اتوبان داره خواب میبینه، یه پیکانِ بی چرخ که بازم تو رویاش پُرِ سر نشینه... . غرورش شکسته، به جای چراغاش دو تا حفره مونده، کی میدونه اونو زمونه چهجوری تا اینجا کشونده؟ . چه راهایی رفته، چه روزایی داشته، چه چیزایی دیده، با ترمز گرفتن چه خط و نشونا رو جاده کشیده . عجب خاطراتی تو مغزِ فلزیش دارن رژه میرن، نمیذاره هرگز که این دلخوشی ها تو قلبش بمیرن: . چه روزا تنش رو با گُلها پوشوندن برای عروسی چه شبها تنِ اون تو جاده شده یه اتاقِ خصوصی... . چهقدر بچهها رو رسونده دبستان زیرِ برف و بارون، تو چه کوچههایی سرک میکشیده به فرمانِ فرمون . چهقدر رو به رو رو میدیده مبادا یه گربه تلف شه چهقدر غصه داشته که تو پمپِ بنزین گرفتارِ صف شه . واسه هم مدلهاش چه بوقای کشدار که تو سینه داشته از این پاسبونا و برگِ جریمه چهقدر کینه داشته... . حریصِ یه جادهس از اینجا تا رویا، بدونِ توقف نه از شب میترسه، نه از شیبِ دره، نه حتا تصادف... . یه پیکان قراضهس ولی توی رویاش هنوزم جوونه خیالش میتونه بازم توی جاده یه کله برونه . خیالش هنوزم موتور مونده باقی تو صندوقِ سینه یه پیکان قراضه کنارِ اتوبان داره خواب میبینه... (خرید کتاب) ................................................................................................................................... ترانه "کوچه ملی": هنوز عکسِ «فردین» به دیوارشه هنوز پرسه تو «لالهزار» کارشه . تو رویاش هنوزم بلیط میخره میگه این چهارشنبه رو میبره . تو جیباش بیلیطای بازندگی رو شونههاش کوهِ این زندگی . حواسش تو سی سالِ پیش گُم شده دلش زخمی حرفِ مردم شده... . سرِ «کوچه ملی» یه مَرده، یه مرد... که سی سالِ پیش ساعتش یخ زده، نمی دونه دنیا چه رنگی شده، نمی دونه کی رفته، کی اومده سرِ «کوچه ملی» یه مَرده، یه مرد... تو یه پالتوی کهنه عهدِ بوق، داره عابرا رو نگاه میکنه که رد میشن از کوچههای شلوغ... . هنوز عکسِ «فردین» به دیوارشه خراباتی خوندن هنوز کارشه . یه عالم ترانه تو سینهش داره قدمهاشو تو «لالهزار» میشماره . دلش از تئاترای بسته پُره چشاش از نگاههای خسته پُره. . هنوز فکرِ چهارشنبه بُردنه یه عمره که باختاشو رَج میزنه... . سرِ «کوچه ملی» یه مَرده، یه مرد... که سی سالِ پیش ساعتش یخ زده، نمی دونه دنیا چه رنگی شده، نمی دونه کی رفته، کی اومده سرِ «کوچه ملی» یه مَرده، یه مرد... تو یه پالتوی کهنه عهدِ بوق، داره عابرا رو نگاه میکنه که رد میشن از کوچههای شلوغ...// ...................................................................................................................................
شاعر: یغما گلرویی انتشارات: نگاه
نظرات کاربران درباره کتاب من رویایی دارم | یغما گلرویی
دیدگاه کاربران