کتاب فریاد ماسک نفرین شده (مجموعه ترس و لرز)

درباره‌ی کتاب فریاد ماسک نفرین شده (مجموعه ترس و لرز)

کتاب فریاد ماسک نفرین شده از مجموعه ترس و لرز، اثر آر. ال. استاین با ترجمه‌ی شهره نورصالحی توسط نشر پیدایش به چاپ رسیده است. ماجرای این کتاب در ادامه داستان کتاب "ماسک نفرین شده" نوشته شده است. "کارلی بث" دختر نوجوانی است که سال گذشته در جشن "هالووین" ماسک ترسناکی را پیدا و از آن استفاده می‌کند.

او بعد از گذاشتن ماسک بر روی صورتش تبدیل به فردی شیطانی می‌شود و کارهای بدی انجام می‌دهد. نزدیکِ جشن هالووین است و کارلی بث مرتب صدای ماسک را از زیر زمین خانه‌شان می‌شنود که از او می‌خواهد تا دوباره از آن استفاده کند.

کارلی صداهایی را که می شنود برای دوستش " سابرینا " که از تمام اتفاقات سال قبل باخبر است، تعریف می کند. این دو دوست بعد از مدرسه برای کار کردن، که جزء پروژه های مدرسه شان است، به مزرعه ای می روند تا در نگه داری چند بچه ی کوچک کمک کنند. مزرعه در حاشیه ی شهر واقع شده است و در کنار آن اصطبلی قرار دارد که اکنون متروکه است و زمانی چندین اسب در یک شب به طور ناگهانی و بعد از شنیدن صداهایی عجیب در آن جا مرده‌اند.

این اتفاق به شدت ذهن کارلی را مشغول کرده و فکر می کند ارتباطی بین صدایی که اسب ها را کشته و ماسک نفرین شده اش وجود دارد و...

بخشی از کتاب فریاد ماسک نفرین شده (مجموعه ترس و لرز)

مار سرش را سریع کشید کنار و دهنش را بست.

از پشت سر صدای خنده آمد.

انگشت هایم را گرفتم دور مار و با ملایمت از گردنم جدایش کردم. برگشتم رو به پسرهایی که پشت سرم نشسته بودند.

چاک گرین، جیغ کشید: «ترسوندمت» و بعد با رفیقش استیو باس ول پنجه زدند.

چند لحظه انگشت هایم را روی مار کشیدم، نوازشش کردم و به چاک پسش دادم و گفتم: «می دونستم امروز هبری رو برای درس علوم آوردی سر کلاس. خیال نکن هنر کردی.» بعد کاملا برگشتم که بتوانم هردوشان را ببینم: «شوخی های شما خیلی بی مزه ست، بچه ها، بهتره تعطیلش کنید، چون دیگه نمی تونید منو بترسونید.»

نمی دانم چرا ولی خودشان فکر می کردند گل کاشتند. سارینا بهشان گفت: «شما دو تا عین دوتا عنترید که نیشش شون رو باز کرده باشند.»

پسرها هم کم نیاوردند و شروع کردن به مسخرگی. زیر بغلشان را می خاراندند و مثل میمون ای ای ای ای می کردند.

چاک و استیو با هم فامیل نیستند، اما عین دوتا برادرند. هر دو قدبلند و لاغرند، موهای قهوه ای صافی دارند. چشم هایشان قهوه ای است و همان نیشخند ابلهانه را تو صورت هردوشان می بینی.

لباس پوشیدنشان هم عین هم است. هردوشلوار جین گشادو تی شرت آستین بلند می پوشند. دلیلش را نمی دانم، اما همه فکر و ذکر این دو تا بچه این است که مرا بترسانند و جیغم را در بیاورند، هنوز نفهمیدند که من چقدر تغییر کردم.

استیو سرش را آورد جلو و گفت: «چیزی به هالووین نمونده. امسال خیال داری زیر تختت قایم بشی تا تموم بشه؟»

چاک از شوخی بی مزه او ریسه رفت.

من و سابرینا چشم هایمان را چپ کردیم و من گفتم: «همین الان یک چیزی دیدم که یک جورایی ترسناک بود.»

استیو پرسید: «مثلا چی؟»

شیشه اتوبوس را نشانش دادم و گفتم: «اون خونه ای که سه چهارتا خیابون قبل از این از جلوش رد شدیم، خونه تو نبود؟»

«هان؟» هر دو از جا پریدند، کوله پشتی هایشان را برداشتند و دویدند جلو اتوبوس: «هی ... نگه دارد!نگه دار!»

پسرها چهاردست و پا خودشان را از اتوبوس کشیدند پایین. من و سابرینا خندیدیم و وقتی اتوبوس راه افتاد برایشان دست تکان دادیم.

سابرینا گفت: «واقعا که این دوتا خیلی بچه اند. به نظر من که دوباره بایداز کلاس چهارم شروع کنند.»

موهایم را صاف کردم و تو صندلی جابه جا شدم. هنوز هم جای مار و چندشی را که بهم دست داده بود، روی گردنم حس می کردم.

سابرینا از شیشه برای یک نفر دست تکان داد. بعد برگشت و شروع کرد به حرف زدن با من.

اما من حرف هایش را نمی شنیدم. صدایش خیلی دور بود؛ انگار انعکاس صدایی بود که آن صدا هم جای دیگری پیچیده بود. فریاد بلند و ترسناکی صدای سابرینا را محو کرده بود؛ فریاد ماسک نفرین شده

نویسنده

درباره‌ی آر. ال. استاین

" آر. ال. استاین "، " رابرت لارنس استاین " نویسنده ی معروف آمریکایی در سال 1943 در شهر " کلموبوس " در ایالت اوهایو به دنیا آمد. نویسندگی را از نه سالگی، با نوشتن لطیفه و داستان های فکاهی برای همکلاسی هایش آغاز کرد. اولین کتاب او «راه و رسم مسخرگی و خنداندن دیگران» نام داشت. استاین ادبیات ترسناک را در سال 1986، با کتاب «وعده ملاقات با یک غریبه» که در مجموعه خیابان وحشت بود و در سال 1989 به چاپ رسید، شروع کرد. او در سال 1992 مجموعه ترس و لرز «goosebumps» را نوشت. حدود 120 عنوان از کتاب های این مجموعه به 32 زبان زنده ی دنیا ترجمه شده، میلیون ها نسخه از آن ها در آمریکا به فروش رفته و برای سه سال متوالی عنوان پرفروش ترین نویسنده ی آمریکایی را برای این نویسنده به همراه داشته است. او بارها تصمیم گرفت نوشتن این مجموعه را متوقف کند، اما هر بار نوجوانان از تو تقاضا کردند تا به نوشتن ادامه

• پارک وحشت 4
• نویسنده: آر. ال. استاین
• مترجم: شهره نورصالحی
• انتشارات: پیدایش