
کتاب قدرت استثنایی (مجموعه ترس و لرز)
-
انتشارات :
پیدایش
- مترجم : شهره نورصالحی
- تگ : ترس و لرز
محصولات مرتبط
دربارهی کتاب قدرت استثنایی (مجموعه ترس و لرز)
کتاب قدرت استثنایی از مجموعه ترس و لرز اثر آر. ال. استاین با ترجمهی شهره نورصالحی توسط نشر پیدایش به چاپ رسیده است. کتاب قدرت استثنایی کتابی پر از هیجان که برای اوقات فراغت نوجوانان نوشته شده است داستان هیجانانگیز جیلیان و جَکسون را که خواهر و برادری دو قلو هستند، تعریف میکند. آنها یازده ساله هستند و با هم در یک مدرسه درس میخوانند.
جیلیان دختر فعالی است و در تیم های ورزشی مدرسه عضو است برعکس جکسون که همیشه جلوی تلویزیون در حال بازی کامپیوتری است. قسمت هیجان انگیز داستان از روزی شروع می شود که آنها با هم برای تماشای فیلم قهرمان مورد علاقه شان به سینما می روند و در آنجا با دوتا از همکلاسی هایشان روبرو می شوند و با دردسری که آن دو برایشان به وجود می آورند، از سینما اخراج شده، سر از یک اتاقک فالگیری در می آورند و با بانوی سرنوشت روبرو می شوند که برگهی فالی به آنها می دهد با مضمون "به پارک وحشت خوش آمدید" و دردسر آنها از همان لحظه شروع می شود.
آنها کم کم متوجه می شوند که قدرت خواندن فکر دیگران را پیدا کردهاند و از این کشف تازه حسابی ذوق می کنند. اما وقتی میبینند که یک دانشمند بدجنس همه جا تعقیبشان می کند تا بفهمد در سرشان چه می گذرد، وحشت جای خوشحالی را می گیرد. آیا دوقلوها می توانند دوباره به زندگی عادی خود باز گردند؟
بخشی از کتاب قدرت استثنایی (مجموعه ترس و لرز)
سر تا پایم از ترس یخ کرد. برگشتم رو به برادرم، او هم با دهن باز تابلو را نگاه می کرد. خیلی یواش گفت: ((ما این جا چه کار می کنیم؟ چه جوری آمدیم اینجا؟))
_ن...نمی دونم. جکسون، من ناراحتم. م...
همان لحظه در چوبی باز شد و مردی که روپوش سفید آزمایشگاه تنش بود، لبخند به لب، وارد اتاق شد.
چشم های ریزِ گرد و سیاه و دماغ دراز و خمیده ای داشت و سرش بزرگ و طاس بود. قدش خیلی از من و جکسون بلندتر نبود و سرش برای تنه اش زیادی بزرگ بود. سر طاسش مثل چراغ، زیر نور شدید اتاق برق می زد.
ابروهایش خاکستری و پرپشت بود و یک کپه ریش خاکستری روی چانه اش درآمده بود. وقتی بهمان لبخند زد یک دندان طلا تو دهنش برق می زد.
با یک دست تخته رسمی را گرفته بود و دست دیگرش را تو جیب روپوشش فرو کرده بود. وقتی صورت های وحشت زده ی ما را دید، لبخند از روی لبش رفت.
با صدای گرم و ملایمی که شبیه صدای گوینده های تلویزیون بود، گفت: ((نترسید. اینجا بهتون صدمه ای نمی زنیم. من دانشمندم. البته دانشمند معمولی...نه از اون پروفسورهای دیوانه!)) و به شوخی خودش نخودی خندید.
جکسون پرسید: ((برای چی ما رو آوردی اینجا؟ از ما چی می خوای؟))
من هم با عصبانیت گفتم: ((چطوری این کار رو می کنی؟ چطوری میتونی مردم رو بر خلاف میلشون بکشی اینجا؟))
جواب سوال هایمان را نداد و فقط با چشم های ریزش به نوبت، من و برادرم را تماشا کرد. سرش را با حالت تائید تکان داد و گفت: ((جیلیان، جکسون، اکثر دوقلوها قدرت های ذهنی به خصوصی دارند. می دونید که بعضی از دوقلوها حتی برای خودشون یک زبون سری دارند؟))
جکسون گفت: تو تلویزیون یک چیز هایی در این مورد دیدیم.))
من گفتم: ((جواب سوال های ما رو بده. برای چی ما رو به زور آوردی اینجا؟ اون یاروی عوضی هیپنوتیزم مون کرد؟ یا چی؟ ))
با اخم بهم نگاه کرد و با صدای ملایمش گفت: ((خواهش می کنم جیلیان. آروم باش. من خیال ندارم شما رو مدت زیادی اینجا نگه دارم. خیلی زود می فرستمتون خونه...البته اگه همکاری کنید...
نویسنده
دربارهی آر. ال. استاین
رابرت لارنس استاین در سال1943 در شهر کلمبوس به دنیا آمده و نویسندگی را از نه سالگی با نوشتن لطیفه و داستان های کوتاه برای هم کلاسی هایش شروع کرده است.
او تا کنون چندین مجموعه ی مفصل و پر طرفدار نوشته که از جمله می توان به مجموعه خیابان وحشت و ترس و لرز، معروفترین و پرخواننده ترین اثر این نویسنده اشاره کرد که به 32 زبان زنده ی دنیا ترجمه شده، میلیون ها نسخه از آن در امریکا به فروش رفته و سه سال متوالی، عنوان پر فروش ترین نویسنده ی امریکا را برای استاین به ارمغان آورده است.
- پارک وحشت 10
- نویسنده: آر. ال. استاین
- مترجم: شهره نورصالحی
- انتشارات: پیدایش
مشخصات
- نویسنده آر. ال. استاین
- مترجم شهره نورصالحی
- انتشارات پیدایش

نظرات کاربران درباره کتاب قدرت استثنایی (مجموعه ترس و لرز)
دیدگاه کاربران