loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب میعاد عاشقانه | مریم دالایی

5 / -
  • انتشارات : شقایق
  • نویسنده : مریم دالایی
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره کتاب میعاد عاشقانه 

داستان این کتاب در مورد ماجراهایی است که در یک فامیل رخ می دهد. قصه با ورود پسر محبوب فامیل یعنی "سهیل" به ایران آغاز می شود. سهیل که مدت ها در اروپا مشغول تحصیل بوده، حالا به ایران برگشته و به مناسبت بازگشت او مهمانی ای برگزار شده که همه ی اقوام در آن حضور دارند. هر کدام از دختران فامیل برای برگشتن سهیل لحظه شماری می کرده اند و حالا برای به دست آوردن او با هم در رقابت هستند. از طرفی دیگر "لاله" زنی جوان اما مطلقه می باشد که از همان روزهای قبل از ازدواج به سهیل علاقه داشته اما بنا به پیشنهاد سهیل با دوست او "کامران" ازدواج کرده و پس از مدتی به خاطر رفتارهای بد کامران از او جدا شده و اکنون با حضور دوباره ی سهیل، به یاد روزهای عاشقی اش می افتد. اکنون لاله به شخصیتی شکست خورده و ترحم برانگیز تبدیل شده که هیچ کدام از دختران فامیل حوصله ی او را ندارند. اما هنگامی که سهیل توجه اش به لاله جلب می شود، موجبات حسادت دیگر دخترها فراهم می گردد. سپس داستان روی مدار عشق و اتفاقات زیادی که در این راه برای لاله و سهیل می افتد، می گردد. "مریم دالایی" با قلمی روان و جذاب، روایت زیبایی از عشق را به مخاطب ارائه می دهد و کاری می کند که خواننده لحظه به لحظه با شخصیت ها همراه شود و دردها، شادی ها و همه ی احساسات ضد و نقیض آن ها را درک کند.

 

برشی از متن کتاب میعاد عاشقانه 

لاله ساعت را بالای سرش گذاشت تا بتواند راس ساعت سه بیدار شود. آن شب احساس دلتنگی می کرد و می ترسید که خواب بماند. وقتی پلک هایش را بست مدت زیادی طول نکشید که خوابش برد اما در خواب می دید که سهیل از او روی برمی گرداند. با هر قدمی که به سوی او برمی داشت او یک قدم دورتر می شد تا حدی که جز سایه ای از او برجا نماند، چند بار صدایش کرد اما جوابی نشنید. با وحشت و نگرانی از خواب پرید، نگاهی به اطرافش انداخت و وقتی فهمید که خواب می دیده نفس راحتی کشید. ساعت را از روی میز برداشت و نگاه کرد. هنوز یک ساعت تا ساعت مقرر باقی مانده بود. دوباره سرش را روی بالش گذاشت و خوابید. این بار با صدای زنگ ساعت از خواب بیدار شد. زود ساعت را خاموش کرد تا دیگران را بیدار نکند. از تخت پایین آمد. شال قهوه ای رنگ زیبایی را که سال پیش به طور غافلگیرکننده در شب تولدش از آقای مقدم هدیه گرفته بود به سر انداخت و آهسته از اتاق خارج شد، خودش را به باغ رساند و از پله ها پایین رفت. از بین درختان سبز باغ گذشت و به زیر همان درخت که شب گذشته در زیرش نشسته بود رسید. همان جا نشست و منتظر ماند تا با شنیدن صدای ماشین محبوب اش در را بگشاید. نسیم شبانه صورتش را نوازش می داد. لحظات انتظار را پشت سر می گذاشت و دلشوره عجیبی وجودش را گرفته بود. تقریبا نیم ساعتی گذشت اما خبری نشد. با خودش فکر کرد که شاید قبل از آمدنش به باغ، او آمده باشد و بیرون در انتظار او نشسته باشد. با تردید به طرف در رفت و آن را باز کرد و سرش را بیرون برد اما هرچه نگاه کرد اثری از او نیافت. با نگرانی در را بست و باز هم به زیر درخت پناه برد. مانند کودکی که از ترس به آغوش مادرش پناه می ‌برد. نیم ساعت دیگر هم گذشت و او نیامد. هزاران فکر ناراحت کننده از ذهنش گذشت اما هر بار با یک تکان سعی می کرد خودش را از این حالات خارج کند تا راحت تر این دقایق را بگذراند. آهی کشید و به آسمان نگاه کرد. ستاره اش به او چشمک می زد برایش دست تکان داد و گفت: حتما تو الان میدونی که سهیل من کجاست و چه کار می کنه پس بهش بگو زودتر بیاد که دارم دیوونه می شم، دعا می کنم که براش اتفاقی نیفتاده باشه. آخه میدونی که من بدون اون می میرم، زندگی، بودن و نبودن برای من با اون معنی پیدا میکنه، بدون سهیل دیگه حتی یک لحظه هم دلم نمی خواد زنده بمونم، یادته چند سال پیش تو رو بهش نشون دادم و گفتم: - ببین سهیل اون ستاره منه. خندید و گفت: نه اشتباه می کنی اون ستاره منه! گفتم: نه تو اشتباه می کنی. ستاره تو یکی دیگه است این ستاره مال منه، اون وقت سهیل با اون چشمای مهربونش نگاهم کرد و گفت: - من و تو یک روحیم در دو بدن، پس ما با هم یک ستاره داریم. ستاره جون پس چرا حالا انقدر دیر کرده؟ نکنه فراموشم کرده؟ نکنه قرارمون یادش رفته؟ نه امکان نداره، خوب میدونم که دل اونم مثل دل منه، احساس اونم مثل احساس خودمه، همین قدر که من دوستش دارم اونم منو دوست داره، پس حتما میاد. مگه نه؟ تا صبح منتظر می شینم تا بیاد. خودش برای امشب با من قرار گذاشت. صفحه 192

نویسنده: مریم دالایی انتشارات: شقایق

 


مشخصات

  • نویسنده مریم دالایی
  • نوع جلد جلد سخت (گالینگور)
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 1
  • سال انتشار 1403
  • تعداد صفحه 368
  • انتشارات شقایق

درباره مریم دالایی نویسنده کتاب کتاب میعاد عاشقانه | مریم دالایی


نظرات کاربران درباره کتاب میعاد عاشقانه | مریم دالایی


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب میعاد عاشقانه | مریم دالایی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل