
محصولات مرتبط
کتاب تازیانه های سلوک (نقد و تحلیل چند قصیده از حکیم سنائی) نوشته دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی توسط نشر آگه به چاپ رسیده است.
این کتاب اثری نفیس و ارزنده از شاعر و نویسنده ی بزرگ "دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی" می باشد که در آن به نقد و تحلیل آثار "حکیم سنائی" می پردازد. "ابوالمجد مجدود بن آدم سنائی غزنوی" شاعر، حکیم و عارف بزرگی است که در قرن پنجم و اوایل قرن ششم می زیست. از این شاعر توانا، آثار بسیار ارزنده ای بر جای مانده و او کاری کرده که تمایز بزرگی بین اشعار خودش و دیگر شاعران ایجاد شده است؛ به گونه ای که در ادبیات فارسی شعر را به قبل از سنائی و بعد از او، تقسیم کرده اند. در واقع قصیده های سنائی سرآغاز ایجاد شعرهایی متفاوت است و غزل هایش نیز حال و هوایی متمایز از غزل های شاعرانِ قبل از وی دارد. به همین دلیل آثار او به نوعی، شاهکاری در ادبیات فارسی محسوب می شوند. " دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی" در کتاب حاضر به " نقد و تحلیل چند قصیده از حکیم سنائی" پرداخته است، بنابراین می توان گفت که "تازیانه های سلوک" تقریباً تمام اشعار مهم سنائی را در بر دارد. "کدکنی" در ابتدای هر فصل به معرفی، نقد و بررسی هر یک از آثار این شاعر بزرگ پرداخته و در ادامه برای درک بیش تر مخاطب و قضاوتِ نقد انجام شده، شعر اصلی را در پایان متن آورده است.
فهرست
- یادآوری
- مقدمه
- زندگینامه سنائی
- جایگاه سنائی در تاریخ شعر فارسی
- سه ساحت وجودی سنائی
- جمال شناسی قصیده پارسی
- معنی و مضمون در شعر سنائی
- شعر زهد و مثل
- از ساختار اجتماعی به ساختار ادبی
- فهرست قصاید
- فهرست قطعه ها
- قصاید
- قطعه ها
- تعلیقات
- راهنمای تعلیقات
- فهرست آیات قرآنی
- فهرست احادیث
- فهرست اقوال و امثال و ادعیه
- فهرست شعرهای عربی
برشی از متن کتاب
این قصیده نیز احتمالاً از قصاید دوره میانین شاعری اوست و همان مضامین و معانی رایج در قصاید زهدی و اخلاقی او را داراست. نقدی است بر تصوف عصر و نکوهشی است از احوال زمانه. بعضی از ابیات پایانی این قصیده تا حدی ضعیف تر از معیارهای شعری سنایی است بنابراین احتمال تصرف دیگران در این قصیده وجود دارد و می توان با اطمینان گفت که آخرین ابیات آن یا از سنایی نیست یا صورت گفتار سنایی چیز دیگری بوده است و کاتبان آن را چنین تغییر داده اند که بدین حد از ضعف و سستی گرفتار آمده است. بس کنید آخر محال ای جملگی اصحاب قال در مکان آتش زنید ای طایفه ارباب حال زینهار و زینهار از گرم رفتن دم زنید زین یجوز و لایجوز و خرقه و حال و محال خرقهپوشان گشتهاند از بهر زرق و مخرقه دین فروشان گشتهاند ار آرزوی جاه و مال ای نظامالدین و فخر ملت ای شیخ الشیوخ چند ازین حال و محال و چند ازین هجر و وصال کی توان مر ذوالجلال و ذوالبقا را یافتن در خط خوب تکین و در خم زلف ینال پای بند خیر و شری کی شود در راه عشق آنکه باشد تشنهٔ شوق و کمال ذوالجلال از دو بیرون نیست الا شربتی یا ضربتی گر نعیم آید مناز و گر جحیم آید منال مردن آن باشد که متواری شود سیمرغوار هشت جنت زیر پر و هفت دوزخ زیر بال نیست نقصانی ز نا آورده طاعتهای خلق هست مستغنی ز آب و گل، کمال لایزال ای جنید و بایزید از خاک سرها برکنید تا جهانی بر جدل بینید و قومی در جدال این میان را بسته اندر راه معنی چون الف و آن شده بیشک ز دعویهای بیمعنی چو دال ای دریغان صادقان گرم رو در راه دین تیر ایشان دیده دوز و عشق ایشان سینه مال کی خبر داری تو ای نامحرم نا اهل راه از جفاهای صهیب و از بلاهای بلال عالمی زاغ سیاه و نیست یک باز سپید یک رمه افراسیاب و نیست پیدا پور زال تا حشر گردند شاگردان دونالفلتین پردگی گشتند زین غم اوستادان کمال بی مزه شد عشقبازی زین جهان بیمزه عاشقان را قحط آمد زین تباه تنگ سال وین ظریفان بین کز ایشان تنگ شد پهنای عشق وین جمیلان بین کز ایشان ننگ میدارد جمال صف دیوان بینم اینک در مقام جبرییل بیشه شیران شرزه شد پناه هر شکال عشق یعقوب ار نداری صبر ایوبیت کو قدر بدر ار نیستت باری کم از قدر هلال دولتی بود آن دوالی کش عمر در کف گرفت ورنه عمر هست بسیاری نمیبینم دوال یا همه جان باش یا جانان که اندر راه عشق در یکی قالب نباشد جان و جانان را مجال ناریان بین با سه دوزخ سرد مانده در تموز ابلهان بین با دو دریا غرق گشته در سفال در جهان آزاد مردی کو که با وی دم زنیم محرم و شایسته و اهل و مرید و بیملال کوی صدیقان بدیده رفت باید نز قدم راه صدیقان به طاعت رفت باید نه به بال گر به عقبی دیده داری کوت زاد آخرت ور به دنیا تکیه داری هست دنیا را زوال صدهزاران رنج بوبکر از یکی این حرف بود نوح نهصد سال نوحه کرد تا شد همچو نال گردم بوبکر خواهی بخشش یک نانت کو ور کمال نوح جویی نوحهات کو نیم سال بود آن گه وقت «کان الکاس مجریها الیمین» هست اکنون گاه «کان الکاس مجریها الشمال» کاسد و فاسد شد آن سحر حرام سامری هست گفتار سنایی عشق را سحر حلال
(نقد و تحلیل چند قصیده از حکیم سنائی) نویسنده: محمدرضا شفیعی کدکنی انتشارات: آگه
نظرات کاربران درباره کتاب تازیانه های سلوک - شفیعی کدکنی
دیدگاه کاربران