loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب خودزنی | امید صباغ نو

5 / -
موجود شد خبرم کن

درباره‌ی کتاب خودزنی اثر امید صباغ نو

کتاب خودزنی شامل 46 شعر می‌باشد که در سال 95 منتشر شده است. امید صباغ نو متولد 27 آبان 1358 است که در رشته سخت‌افزار کامپیوتر تحصیل کرده است. نزدیک به 19 سال است که به سرودن شعر روی‌ آورده است.

اشعار امید صباغ نو آمیخته به احساسات درونی و فضایِ شخصیِ شاعر هستند که در قالب غزل سروده شده‌اند. چندین مجموعه شعر از جمله «می‌میرم اگر روی دلم پا بگذاری»، «تاریخ بی‌حضور تو ینی دروغ محض!»، «روایت 3‌تم»، «جنگ میان ما دو نفر کشته می‌دهد»، «مهرابان»، «بعید است» می‌توان نام برد. آخرین مجموعه شعر این شاعر «سیبِ هوس» نام دارد که در اواخر سال 96 توسط نشر نیماژ به چاپ رسید.


بخشی از کتاب خودزنی؛ نشر فصل پنجم

10

کوچه جهنم است... خیابان جهنم است

این روزها بدونِ تو تهران جهنم است

 

این روزها بدون تو این شهر لعنتی

ـاین هرزه‌ی عجوزه‌ی عریان جهنم است!

 

شهری که بی‌حضور تو یک تخته‌اش کم است

دل می‌دهد به حضرت شیطان، جهنم است!

 

این شهر از نبودن تو داغ کرده است؟

یا از تبِ من است که این‌سان جهنم است؟!

 

من «ایدز» یا «جذام» ندارم، من عاشقم!

این دردِ لاعلاج به قرآن جهنم است...

 

گفتی شاهنامۀ ما آخرش خوش است

پایِ سیاوشِ تو که هر «خوان» جهنم است!

 

تاریخ بی حضور تو

یعنی

دروغ محض

هرسال، بیست و هفتم آبان جهنم است...

 

11

همین که مهر تو را روی قلب پاره گذاشت

برای زندگی‌اش فرصتی دوباره گذاشت

 

نشست شعر بگوید؛ شروع کرد: لبت...

و گوشه گوشه‌ی اندام تو شماره گذاشت!

 

و آن قدر که اسیر نهاد تو شده‌بود

نهاد جمله‌ی خود را پس از گزاره گذاشت!

 

دم اذان، وسط شهر با تمام وجود

حدای زندگی‌اش را سرِ مناره گذاشت

 

نخواست اسم تو در گوش شهر پُر بشود

به جای اسم تو در شعر خود ستاره گذاشت!

 

تن بلوری تو آن‌چنان مقدس بود

که جاش جمله‌ی «سیمرغ جشنواره» گذاشت!

 

سکوت کرد... مبادا دچار غصه شوی

بنای کار خودش را به استخاره گذاشت

 

دوباره واژه کم آورده بود در وصف‌ات

شکست/ شعر تو را نیز نیمه‌کاره...


قیمت و خرید کتاب خودزنی امید صباغ نو

کتاب خودزنی اثر امید صباغ نو از نشر فصل پنجم، به همراه سایر کتاب های شعر معاصر فارسی را از فروشگاه اینترنتی کتابانه خریداری نمایید.

 

فهرست

 

 

1. گرچه هرشب استکان بر استکانت می‌زنند .....

 

2. تسخیر کردی روح این تنهای عالم را .....

3. نوشتم: برخلاف ادعای عده‌ای، دیگر .....

4. کسی که شاهد حس عجیب من باشد .....

5. گرسنه بودم و از عشق سیرتر شده‌ام .....

6. مُردم! چه‌قدر فاصله... آخر نمی‌شود .....

7. مثل اسبِ قاچاقچی‌های لبِ مرزی، دچار سردردم .....

8. آهای حضرت طوفان! بیا قیامت کن .....

9. وقتی که رسم «دلبری کردن» بلد باشی .....

10. کوچه جهنم است... خیابان جهنم است .....

11. همین که مهر تو را روی قلب پاره گذاشت .....

12. دیدی شدم درگیر بی‌تابی، نمی‌رفتی... .....

13. رسیده‌ای که برایم «جنون» رقم زده‌باشی .....

14. به مُردادی‌ترین گرما قسم بدجور دلتنگم .....

15. زمانه یک‌سر سوزن اگر که غیرت داشت .....

16. خورشید و زمین و زمان در مدار توست .....

17. آمدم بال تو باشم، نه پر و بال کسی .....

18. بعد از تو، تهران دست‌هایش بی‌سخاوت بود! .....

19. درست مثل من از عشق خود پشیمان بود .....

20. همین که گردنی بین دو دست افتاد، می‌پیچد! .....

21. برخلاف خنده‌های از سرِ اجبار ... ها .....

22. اگرچه خسته‌ام از دل شکستنی دیگر .....

23. جهان نیاز به یک مرد بی کلک دارد! .....

24. نمی‌فهمم دلیل اصلی اعلان جنگش را .....

25. چه جان سختم که بعد از رفتن تو، باز جان دارم! .....

26. گفتم که با تو غرق در جنجال خواهم شد .....

27. رسیدی، تکه ابری را که می‌پوشی درآوردی .....

28. دلم گرفته چنان ابرهای پاییزی .....

29. نگو که شب شده راحت بخواب، راحت نیست .....

30. در هیچ جای دفتر و دیوان تو نیستی .....

31. با این که تنها شاکی پرونده بودی .....

32. با توام ای یار! با من از سرِ یاری بساز .....

33. هرکسی خواست به این دغدغه عادت بکند .....

34. خسته از خود به خانه برگشتی، محفل بغض‌های تکراری .....

35. تصمیم داشت سهم مرا غم کند فقط ..... .....

36. از آسمان خالی شعرم تا خواب و خیال‌های بدون تو .....

37. کار چشمان شور یادم نیست! .....

38. کابوس شومی بود، وقتی پنج تا انگشت .....

39. شک می‌کنم، انگار این زن دل ندارد .....

40. بدون شک همه‌ی عمر شرمگین بوده .....

41. بُردم و باختی، کم آوردی؛ حیف که فرصت تلافی نیست .....

42. می‌خواستم عاشق نباشد، اشتباهی شد! .....

43. وقتی که می‌بینی دلت رسوای عالم می‌شود .....

44. تو گلی سر به زیر هستی که باغبان آفریده با احساس .....

45. مثل درویشان به پیشانی‌ش شالی بسته بود .....

46. اگر چه کار دستم داده قلب مردم‌آزارم

 

 

  • شاعر: امید صباغ نو
  • انتشارات: فصل پنجم

 

 


درباره امید صباغ نو نویسنده کتاب کتاب خودزنی | امید صباغ نو

«امید صباغ نو»، شاعر معاصر ایرانی است که اشعار خود را در قالب غزل‌های کلاسیک و به زبان امروزی می‌سراید. غزل‌های او اغلب دارای مضامین عاشقانه و عاطفی و بعضا دارای مضامین آیینی و اجتماعی هستند. کتاب مهرابان از آثار مشهور وی می‌باشد. ...

نظرات کاربران درباره کتاب خودزنی | امید صباغ نو


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب خودزنی | امید صباغ نو" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل