معرفی کتاب ملک جمشید
این کتاب با زبانی بسیار دل نشین به تعریف زندگیِ پر از فراز و نشیبِ ” ملک جمشید ” شاهزاده ی ولایت " زیرباد " هندوستان می پردازد. ملک جمشید تنها پسر ” ملک همایون ” پادشاه زیرباد هندوستان است که قرار است بعد از پدر به پادشاهی برسد.
او عزیز دردانه ی ملک همایون است و ملک همایون حاظر نیست هیچ گاه خاری به پای او برود یا چیزی برایش فراهم نباشد برای همین هم هر گاه ملک جمشید می خواهد برای شکار یا هوا خوری به دشت و صحرا برود، ملک همایون چهارصد غلام تنومد و قوی هیکل را اجیر می کند تا مراقب او باشند. روزی از روز ها ملک جمشید همراه با غلامانش برای شکار به صحرایی رفته بود و در آن جا کلی آهو دید. او دستور داد تا غلامان آهو ها را شکار کنند و خودش زیر سایه ی درختی نشست...
برشی از متن کتاب ملک جمشید
ملک همایون پادشاه ولایت زیرباد هندوستان از همان وقتی که ملک جمشید به هوای شکار از قصر بیرون رفت، چشم انتظار برگشتنش ماند. وقتی ملک جمشید با چهار صد غلام کمر زرین از قصر می رفت، تا مدتی جلو پنجره قصر ایستاد و رفتن او را نگاه کرد؛ هر چه باشد یک ملک همایون بود و یک ولایت زیر باد هندوستان و یک شاهزاده.
ملک همایون همین یک پسر را داشت که باید در آینده پادشاه این سرزمین می شد. ملک همایون، فرزندش ملک جمشید را به اندازه ی دنیا دوست داشت. تا از قصر پا بیرون می گذاشت، آرام و قرار هم از او گرفته می شد. نمی خواست کوچک ترین خراشی به تنش بیفتد. برای همین بود که همیشه چهار صد غلام درشت هیکل را مأمور کرده بود که هر جا می رود، او را همراهی کنند. خیلی ها به او ایراد می گرفتند که چرا با شاهزاده این گونه رفتار می کند.
جوان نیست که هست. زور بازو ندارد که دارد. پس برای چه این همه نگران است؟ او هم می گفت: ” همه ی این ها درست، اما هنوز جوان است و سرد و گرم زندگی را نچشیده. می ترسم یک وقتی نادانی بکند، و خودش را به دردسر بیندازد. ”
قصه های دیروز به زبان امروز 6 قصه های شب یلدا برگرفته از ملک جمشید و طلسم حمام بلور به روایت: جعفر توزنده جانی انتشارات: ویدا
نظرات کاربران درباره کتاب ملک جمشید
دیدگاه کاربران