معرفی کتاب مسئولیت پذیری
این کتاب مسئولیتپذیری را از جنبه دیگری نگاه میکند، از جنبهای که هیچوقت به خودمان نگاه نکردهایم! نویسنده در این کتاب قصد دارد به ما یاد بدهد که چگونه در مقابل خودمان مسئولیتپذیر باشیم. اینکه ما در زندگیاحساس شادی و سرزندگی داشته باشیم، مسئولیتی است که در قبال روح و جان خودمان داریم و داشتن مسئولیت میتواند به ما یک زندگی رضایتبخش هدیه دهد.
یکی از ویژگیهای انسانهای بالغ این است که یاد میگیرند مسئولیت زندگی خود را به دست بگیرند و هر روز خود را با دو پرسش شروع میکنند: "در زندگی چه جنبه مثبتی وجود دارد؟" و "چه کاری لازم است که صورت بگیرد؟" سوال اول به مثبتها نظر دارد، اما سوال دوم به ما میگوید که زندگی و حال خوش ما مسئولیتش بر عهده خود ماست.
"چارلز سایکز"در کتابی با عنوان مشابه همین کتاب، عقیده دارد که ما انسانها در زندگی قربانی شدهایم! علتش این است که ما در زندگی خود قبول مسئولیت نمیکنیم و میگوییم کاری از من ساخته نیست و کنترل ماجرا از دست من خارج است. براندن در این کتاب شما را با همین مسائل روبهرو میکند و راهی برای آگاهی و بیداری بیشتر به شما نشان میدهد. با خواندن این کتاب میتوانید میزان انرژی خود را بیشتر کنید و با قبول مسئولیت در قبال خود، به زندگی خود نشاط و شادابی ببخشید.
برشی از متن کتاب مسئولیت پذیری
قبول مسئولیت در قبال خویشتن کارش با این فرض شروع میشود که من در نهایت مسئول شرایط وجودی خود هستم. این که کسی نیست که در این جا به من خدمت کند، از من مراقبت کند و یا نیازهایم را برطرف سازد. من جز حیات خود صاحب و مالک حیات هیچکسی نیستم.
این بدان معناست که من علت همه معلولهای خود هستم. این در ضمن بدان معناست اگر من به همکاری دیگران نیاز داشته باشم تا به هدفهایم برسم باید به آنها دلایلی معنیدار و منطقی بدهم که سود و نیازهای آنها را رعایت کند. خواستههای من باری بر دوش دیگران نیستند. از آن گذشته، وقتی زندگی میکنم، این انتخاب را دارم که با توجه یا بیتوجه باشم و یا در حد فاصل این دو موقعیت قرار بگیرم. اما در قبال هر توجه و آگاهی که انتخاب میکنم مسئول هستم.
فکر کردن موضوعی بر سر انتخاب است، فکر نکردن هم انتخابی است. من علت این انتخاب هستم. مسئولیت در قبال خود بدین معناست که باید پاسخگوی انتخابها، تصمیمات و رفتار خودم باشم. من مسئول اعمال و رفتار خود هستم. مسئول نتایج اعمال خود هستم، پاسخگوی اینها هم هستم. وقتی اقدامی را انتخاب میکنم که بتوانم پیامدهای آن را پیشبینی کنم. نتایج را هم انتخاب میکنم که بتوانم پیامدهای آن را پیشبینی کنم، نتایج را هم انتخاب کردهام و این حقیقت را میپذیرم.
من مسئول طرز برخورد خود با دیگران هستم: همسر، فرزندان، همکاران و کسانی که با آنها معاشرت میکنم. اگر با آنها برخورد مخربی داشته باشم، نمیتوانم ادعا کنم که آنها یا هر شخص دیگری مرا به انجام این طرز برخورد مجبور کردند. من قدرتم را واگذار نمیکنم و نمیگویم دیگران میتوانند روی من تاثیر بگذارند.
اگر به درستی رفتار کنیم، مسئولیت در قبال خود بدین معناست که من پاسخگوی نقطه نظرها و ارزشهایی باشم که از آنها در زندگی خود استفاده میکنم این به معنای استقلال عقلی است: تمایل این که به خود فکر کنم و بر اساس داوری ذهن خودم عمل نمایم. من مطمئنا از دیگران درس میگیرم اما به دیگران اجازه نمیدهم بخواهند من کورکورانه از آنها تبعیت کنم. من انسان دست دوم و از درجه دوم اهمیت نیستم.
نظرات کاربران درباره کتاب مسئولیت پذیری
دیدگاه کاربران