loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب هزار سکه ی طلا

قصه های ملانصرالدین 2

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

معرفی کتاب هزار سکه ی طلا 

روزی ملا از خدا می خواهد هزار سکه ی طلا به او بدهد و شرط می کند اگر یک سکه از هزار سکه کمتر باشد، آن را قبول نکند. همسایه ی صراف که همیشه مورد تمسخر ملا بود وقت را مناسب دیده و نقشه ای می کشد و در یک کیسه 999 سکه قرار می دهد و از دریچه ی سقف خانه ی ملا آن را داخل خانه ی ملا می گذارد. ملا از برخورد کیسه ی زر با بینی اش از خواب می پرد و از دیدن سکه ها خوشحال می شود. او شروع به شمارش سکه ها می کند و وقتی می بیند یک سکه کم است به خدا می گوید که اشکال ندارد، خدایی که 999 سکه را رسانده حتما یک سکه را هم می رساند. 

 

برشی از متن کتاب هزار سکه ی طلا 


صراف در تمام مدتی که همسایه ی ملا بود از زخم زبان های او در امان نبود. ملا دایم خسیسی او را به رخش می کشید. حلا بهترین فرصت بود که صراف ملا را دست بیندازد و مسخره اش کند. این شد که هن هن کنان از جا بلند شد و به سراغ صندوق پر از پولش رفت. مشتی سکه برداشت و شروع به شمردن کرد. سکه ها مانند ماهی های زرین، از میان دست های کلفت صراف، توی کیسه ای می لغزیدند. وقتی کارش تمام شد، با دقت، نهصد و نود و نه سکه را داخل کیسه ریخته بود. بعد، کیسه ی پر از سکه را بغل کرد و آن را بیرون اتاق برد... 

از سری کتابهای فندق به روایت: احمد عربلو تصویرگر: سعید رزاقی انتشارات: افق

 


مشخصات

  • مترجم احمد عربلو
  • تصویرگر سجاد رزاقی
  • نوع جلد شومیز
  • قطع خشتی
  • نوبت چاپ 1
  • سال انتشار 1378
  • تعداد صفحه 12
  • انتشارات افق
  • شابک : 9789646742321


نظرات کاربران درباره کتاب هزار سکه ی طلا


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب هزار سکه ی طلا" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل