معرفی کتاب بی زحمت بزن تو گوش تیمور خان!
این کتاب جلد چهارم از مجموعه ی " قصه های ملا نصرالدین " است. ملا نصر الدین، شخصیتی شوخ طبع، بذله گو و حاضر جواب است و در کشور ایران و افغانستان محبوبیت دارد. درباره ی شخصیت او داستان های زیادی نقل شده است و اینکه شخصیت او واقعی یا افسانه ای بوده، معلوم نیست. برخی او را هم دوره ی تیمور لنگ یا حاجی بکتاش دانسته اند.
ملا نصرالدین نامی است که در ایران و افغانستان و کشور آذربایجان به این شخصیت داستانی اطلاق شده است. قصه های ملا از گذشته در شرق رواج داشته و مشخص نیست ریشه آنها از کدام زبان است. داستان درباره ملا نصرالدین و تیمورخان قلدر و زورگوست.
برشی از متن کتاب بی زحمت بزن تو گوش تیمور خان!
تیمور خان از آن بالا محکم روی زمین افتاد! اما با سرعت از جا بلند شد و گرد و خاک لباس هایش را تکاند. مردم آن ها را دوره کرده بودند و نیشخند می زدند و دور از چشم او به هم نشانش می دادند و مسخره اش می کردند. تیمور خان، چشم غره ای به مردم رفت و بعد با خشم یقه ی پیراهن ملا نصرالدین را با دست های چاق و بزرگش چسبید و فریاد زد: "مردک! هیچ می دانی من چه کسی هستم؟" قد و قواره ی ملا نصرالدین، نصف تیمور خان هم نبود؛ اما با این حال به همه ی توان، پیراهن تیمور خان را چسبید و فریاد زد: "هر که می خواهی، باش! مرض داری که مردم را می زنی؟"
از سری کتابهای فندق به روایت: احمد عربلو تصویرگر: سعید رزاقی انتشارات: افق
نظرات کاربران درباره کتاب بی زحمت بزن تو گوش تیمورخان!
دیدگاه کاربران