loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب جان کلام - گراهام گرین

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب جان کلام، نوشته ی گراهام گرین و ترجمه ی پرتو اشراق در انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.

داستان این کتاب در مورد افسر پلیسی به نام "اسکوبی" می باشد که بسیار وظیفه شناس و منضبط است و در یکی از کشورهای جنگ زده ی آفریقا، طبق اصول و مقررات خاص خودش کار می کند. از آن جایی که اسکوبی بسیار با وجدان و پای بند به اخلاقیات است، هیچ وقت نخواسته تا هم چون دیگر همکارانش، با پارتی بازی به پیشرفت شغلی برسد و اکنون هم که با درخواست ترفیع درجه اش موافقت نشده، هیچ کاری از دستش بر نمی آید. این مرد سال ها پیش تنها دخترش را از دست داده و حالا با همسرش "لوییز" که دیگر علاقه ی چندانی به او ندارد، زندگی می کند. لوییز که از درجا زدن های کاریِ اسکوبی خسته شده، تصمیم می گیرد مدتی به مسافرت برود؛ به همین دلیل اسکوبی برای به سفر فرستادن او مجبور می شود از اطرافیانش پول قرض کند. این مردِ با وجدان احساس مسئولیت فوق العاده ای دارد و همین احساس مسئولیت در غیاب همسرش، او را وارد ماجرایی می کند که سرنوشت اش را کاملا زیر و رو می کند. اسکوبی بعد از افتادن در این ماجرا، عاشق زنی به نام "هلن" می شود که حضور این زن در زندگی اش، او را ناچار می کند تا به صورت ناخواسته دخالت هایی در یک معامله ی قاچاق داشته باشد و سرنوشتی شوم برایش رقم بخورد. "گراهام گرین" در این رمان که یکی از ماندگارترین و تراژیک ترین آثارش به حساب می آید، به بیان روایت هایی از عشق های فراموش شده و تعقیب و گریزهای پلیسی، همراه با چاشنی روان شناسی می پردازد. قابل ذکر است که در سال 1953 با اقتباس از داستانِ "جان کلام"، یک فیلم سینمایی هم ساخته شد.


برشی از متن کتاب


نیمه شب بود. اسکوبی پیاده به طرف کلبه های نیسن راه افتاد. وقتی در تاریکی قرار گرفت احساس امنیت کوتاهی کرد. کسی نبود که او را زیر نظر داشته باشد و گزارش دهد.  پایش روی زمین خیس کمی صدا می‌کرد اما وقتی از برابر کلبه ویلسون گذشت بهتر دید بیشتر احتیاط کند. احساس کسالت می ‌کرد با خود گفت: «به خانه می ‌روم. امشب نمی توانم پیش او برم. آخرین حرفش را به یاد دارم - دیگر بر نگردد - البته نمی شود با همین یک حرف درباره او  قضاوت کرد.» در بیست متری کلبه ویلسون ایستاد. به رگه ی نوری که از روی پرده می آمد نگاه کرد. جایی از بالای تخت صدای عربده مستی می آمد و بعد اولین قطره های باران روی صورتش چکید. فکر کرد: «می روم خانه و می ‌خوابم. صبح برای لوییز نامه می نویسم، غروب میروم کلیسا و اعتراف می کنم. روز بعد خدا در قالب یک کشیش به وجود من باز می ‌گردد و زندگی دوباره ساده می ‌شود» در آن تاریکی، تقوا و زندگی سالم همانند گناه او را به طرف خود می کشید. باران نگاه اش را تار کرده بود. همانطور که به سوی کلبه ویلسون پیش می‌رفت زمین گل آلود به پایش می چسبد. دوبار در زد و در فورا باز شد. وقتی برای بار دوم در می زد دعا می کرد که با خشم مواجه نشود. نمی خواست بماند اما نمی‌توانست چشم و گوشش را بر انسانی که نیاز به کمک داشت ببند.د فرمانده نبود، کسی بود که صدها فرمانده زیردستش خدمت می کردند. وقتی در باز شد اسکوبی می‌توانست بگوید فرمانی در انتظارش بود - فرمان ماندن، عشق ورزیدن، پذیرش مسئولیت و فرمان دروغ گفتن. هلن گفت: اوووه عزیزم فکر می کردم دیگر نمی آیی. با آن کولی بازی که در آوردم. -  تو هر وقت مرا بخواهی، می آیم. -  راستی؟ -  همیشه، اگر زنده بمانم. با خود گفت: خدا می‌تواند صبر کند. آدم چطور می ‌تواند خدا را بخاطر یکی از مخلوقاتش دوست بدارد؟ آیا همسرش می توانست عشق را به هزینه بچه ای که باید قربانی می شد، بپذیرد؟ پیش از آن که چراغها را روشن کنند، پرده ها را به دقت کشیدند. هلن گفت: تمام روز ترسم از این بود که نیایی. -  دیدی که آمدم. -  من بودم که گفتم برو. حالا قول بده هر وقت گفتم برو، به حرفم اصلا توجه نکنی. اسکوبی گفت: قول می دهم. هلن گفت اگر برنمی گشتی... و در میان افکار پریشان خود گم شد، اسکوبی می دید که اخم کرده و سعی دارد خود را پیدا کند؛ «نمی ‌دانم، شاید تسلیم این حرامزاده باگستر می شدم. یا خودم را می‌کشتم یا هر دو. فکر می کنم هر دو.» اسکوبی با نگرانی گفت: نباید این طور فکر کنی. اگر به من نیاز داشته باشی می آیم، همیشه پیشت می مانم، تا وقتی زنده ام. -  چرا همش می گویی تا وقتی زنده ام. -  ما سی سال اختلاف سن داریم. برای اولین بار در آن شب یکدیگر را بوسیدند. هلن گفت: من سال ها را احساس نمی کنم.

نویسنده: گراهام گرین مترجم: پرتو اشراق انتشارات: نیلوفر


درباره گراهام گرین نویسنده کتاب کتاب جان کلام - گراهام گرین

گراهام گرین کیست؟ گراهام گرین، نویسنده داستان کوتاه، نمایشنامه و رمان، روزنامه‌نگار و منتقد ادبی و سینمایی انگلیسی است که رمان‌های او در قرن بیستم، علت عمده شهرت او است. در این مطلب قصد داریم تا کمی بیشتر درباره زندگینامه گراهام گرین سخن بگوییم. اگر از علاقه‌مندان به آثار گراهام گرین و مطالعه رمان خارجی هستید، این مطلب می‌تواند برای شما جذاب باشد.زندگینامه گراهام گرین هنری گراهام گرین در دوم اکتبر 1904 در «برکمستد» در «هرتفوردشر» …

نظرات کاربران درباره کتاب جان کلام - گراهام گرین


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب جان کلام - گراهام گرین" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل