کتاب ابی ابله (فسقلی ها 44)

درباره کتاب ابی ابله (فسقلی ها 44)

کتاب ابی ابه از دسته کتاب داستان های تربیتی در مورد پسری به نام ابی است که همیشه کارهای احمقانه انجام می دهد. موقع رفتن به مدرسه شلوارش را روی سرش می کشد، جوراب هایش را در دستش می کند. برای صبحانه شیر را روی تخم مرغ می ریزد و نان را توی آب خیس می کند. خلاصه ابی هر کاری که به نظر دیگران بسیار احمقانه و دور از عقل می باشد را انجام می دهد و لذت می برد. او اصلا به تذکرهای دائمی که پدر و مادرش در خصوص رفتارهایش می دهند توجهی نمی کند؛ تا این که روز تولد ابی، والدینش تصمیم می گیرند او و خواهرش را به شهربازی ببرند تا کلی خوش بگذرانند. در شهربازی اتفاقی رخ می دهد که حسابی باعث متحول شدن ابی می شود ...
مجموعه ی مصور فسقلی ها دربرگیرنده ی چهل و پنج جلد کتاب است که هر یک از آن ها داستانی بامزه و آموزنده برای کودکان بیش از دبستان و سال های اول و دوم ابتدایی را روایت می کند. شخصیت اصلی هر یک از آن ها دختر و پسر کوچکی است که یک ویژگی یا عادت غیرعادی و یا شاید بد دارد؛ به عنوان مثال: لجباز است، خجالتی است، دروغ می گوید، بیش از حد خیال بافی می کند، تنبل و نق نقو است، بداخلاق است و ... این داستان ها به گونه ای هستند که مخاطب از همان ابتدا بدی رفتار شخصیت اصلی را حس می کند و متوجه زشتی کارش می شود و در پایان همگام با شخصیت اصلی می آموزد که چگونه رفتار و عادت بدش را ترک کند. از ویژگی ظاهری این مجموعه می توان به تصاویر رنگی و بسیار شادی که در هر صفحه وجود دارد اشاره کرد که همین امر سبب برقراری ارتباط بسیار خوب کودک خردسال با کتاب می شود.

بخشی از کتاب ابی ابله (فسقلی ها 44)

کارهای احمقانه ی ابی، توی مدرسه هم ادامه داشت.
زنگ اول، کلاس هنر داشتند.
ابی به جای این که توی دفترش نقاشی کند، روی سر و صورت خودش نقاشی کرد.
زنگ بعدی ورزش داشتند.
هیچ تیمی حاضر نشد ابی را قبول کند.
چون اصلا معلوم نبود که او برای چه ورزشی آماده شده!
وقت خوردن ناهار رسید.
بچه ها دور ابی جمع شدند تا ببینند، غذای عجیب و غریب امورزش چیست.
اما این بار غذای ابی عجیب و غریب نبود. دو تکه نان بود و یک موز.
بچه ها ناامید شدند و خواستند بروند. اما ابی دست به کار احمقانه ی جدیدی زد.
او دو تکه نان را گذاشت پشت گوش هایش. پوست موز را هم، به جای خود موز خورد.
روز بعد، تولد ابی بود.
پدر و مادر ابی می خواستند او و خواهرش را به یک شهربازی یزرگ ببرند.
آن ها به ابی سفارش کردند که در شهربازی دست به هیچ کار احمقانه ای نزند.
شهربازی واقعا جالب و تماشایی بود. همه چیز داشت؛ خانه ی ارواح، کلبه ی شکلاتی، رودخانه ای برای غواصی و یک باغ وحش کوچک پر از حیوانات وحشی مثل گوریل.
ابی گرسنه اش شده بود.
رفت تا از بوفه شهر بازی برای خودش و خواهرش ساندویچ سوسیس بخرد.
ساندویچی ککه برای خودش سفارش داد، هیچی نداشت. نه گوجه، نه سوسیس و نه حتی نان!
فقط یک ظرف پر از سس گوجه فرنگی بود!
ناگهان سر و صداهایی بلند شد.
مردم جیغ زدند و این طرف و آن طرف می دویدند ...

کتاب ابی ابله چهل و چهارمین جلد از مجموعه ی فسقلی ها اثر تونی گراس با بازآفرینی شکوه قاسم نیا و ترجمه ی تریفه قسیمی توسط انتشارات قدیانی به چاپ رسیده است.

• کتاب های بنفشه
• برای پیش دبستانی ها و سال های اول و دوم
• نویسنده: تونی گراس
• بازآفرینی: شکوه قاسم نیا
• مترجم: تریفه قسیمی
• انتشارات: قدیانی