دربارهی کتاب کودک 44
تام راب اسمیت، داستان کتاب کودک 44 را بر اساس پروندهی جنایی شخصی به نام "آندری چیکاتیلو" به نگارش درآورده است. مردی از اعضای کمونیستی روسیه، که به عنوان مسئول قتل پنجاه و دو کودک بی گناه، در دهه های هفتاد و هشتاد، دستگیر شده، و جرمش اثبات می شود. در واقع این اثر اولین بخش از مجموعهی سه قسمتی داستانی دنباله دار می باشد؛ مجموعه ای که از زمان چاپ و انتشارش تا کنون، توجه مخاطبان عمده ای را به خود اختصاص داده است.
قهرمان داستان، "لئو دمیدوف"، مردی متاهل می باشد که به عنوان یکی از بهترین و وفادارترین ماموران امنیتی دولت استالین، به خدمت می پردازد و نسبت به دولت و قوانین کشور پایبند است. وی در طی اتفاقاتی فاجعه بار، به مسائل و رازهایی پی می برد که مسیر زندگی اش را به کلی تغییر می دهد. در ابتدای کتاب چنین می خوانید که مردم روسیه، با قحطی و گرسنگی شدیدی مواجه هستند و هیچ چیزی برای خوردن ندارند؛ به حدی که حتی به جانوران موزی ای هم چون موش، و هم چنین حیوانات خانگی ای از قبیل گربه نیز رحم نکرده، و آن ها را منقرص کرده اند.
در چنین شرایطی، ماموران مالیاتی نیز، مدام به منزل شهروندان رفته، تمام مواد غذایی و قابل خوردن را به عنوان مالیات، از آن ها می گیرند. در این میان، با "اوکسانا"، و دو فرزندش کوچکش، "پاول" ده ساله و" آندری" هشت ساله آشنا می شویم که سال ها پیش، پدرشان، آن ها را ترک کرده است.
سختی ها و مشکلات زندگی، از پاول پسری با اراده و قوی ساخته، به طوری که در شکار موش و گربه مهارت فراوانی دارد. داستان او، از جایی آغاز می گردد که بر خلاف انتظارش، گربه ای را در بیرون از منزل و نزدیک جنگل، مشاهده می کند، سپس با ذوق و شوقی وصف ناپذیر، پس از در جریان گذاشتن این موضوع، با مادرش، همراه با آندری، و بدون این که اهالی روستا متوجه آن ها شوند، جهت شکار گربه، به سوی جنگل می رود. اما پس از دستیابی به موفقیت در این امر، اثری از او پیدا نمی شود و ناپدید می گردد. همین اتفاق آغازگر روایت های مهیج و تاثیرگذار این رمان می باشد.
برشی از متن کتاب کودک 44 اثر تام راب اسمیت
پتیا از سپیده دم بیدار شد. روی پله های سنگی و سرد خانه ی رعیتی شان نشست. بی صبرانه منتظر طلوع آفتاب بود تا از والدینش اجازه بگیرد در شهر قدم بزند. پس از ماه ها پس انداز، پول کافی برای خریدن تمبری دیگر را داشت تا آن را در صفحه ی آخر آلبومش بگذارد. در پنجمین سالگرد تولدش، پدرش به او اولین سری تمبرها را داد.
او درخواست تمبر نکرده بود ولی به زودی برایش تبدیل به به سرگرمی شده بود، ابتدا از روی احتیاط و بعد مصرانه بیش تر و بیش تر شد تا به عقده ای ذهنی تبدیل شد. طی دو سال گذشته، تمبرهایی را از خانواده های دیگر جمع می کرد که در کولخوز – مزرعه ی اشتراکی 12، مزرعه ای را که به والدینش اختصاص داده بودند – کار می کردند.
او حتی در گوکوفو، نزدیک ترین شهر، به طور اتفاقی، با امید به دست آوردن تمبرهای جدیدی، آشناهایی پیدا کرده بود. با بزرگ شدن مجموعه اش، آلبوم کاغذی ارزان قیمتی خریده بود که تمبرهایش را در آن می چسباند و آن ها را در ردیف های آراسته ای چسب می زد. این آلبوم را توی یک جعبه ی چوبی، که پدرش آن را با هدف روشنی برای محافظت در برابر حوادث بد، برای او درست کرده بود، نگه می داشت، چنین جعبه ای لازم بود، چون پتیا نمی توانست شب ها بخوابد و پیوسته مواظب بود که آب از پشت بام چکه نکند یا موش ها صفحات ظریف آن را نخورند. و بین تمام تمبرهایی که جمع کرده بود، عاشق یک چهارم اول بود که بیش تر آن ها را پدرش به او داده بود.
کتاب کودک 44 نوشته ی تام راب اسمیت با ترجمه ی نادر قبله ای توسط انتشارات مروارید به چاپ رسیده است.
نظرات کاربران درباره کتاب کودک 44
دیدگاه کاربران