loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب خانه درختی سحر آمیز 27

(جشن شکرگزاری)

5 / -
موجود شد خبرم کن

معرفی کتاب خانه درختی سحر آمیز 27 (جشن شکرگزاری)

آن روز پنج شنبه بود و قرار بود مثل هر هفته آنی و جک همراه پدر و مادرشان به خانه‌ی مادربزرگ بروند. آنی از وقتی که بیدار شده بود، حس می کرد مورگان برایشان یادداشتی جدید در کلبه‌ی درختی گذاشته است و از جک خواست که قبل از رفتن به خانه‌ی مادربزرگ سری به جنگل بزنند تا از این قضیه مطمئن شود. آنها با هم به طرف جنگل رفتند و داخل کلبه شدند؛ آنی درست حس کرده بود، کتابی در گوشه‌ی کلبه قرار داشت که تکه ای کاغذ از وسط آن بیرون آمده بود.

مورگان روی کاغذ برای بچه ها پیغامی به این مضمون نوشته بود که آنها باید راهی شوند تا جادوی مخصوص را بیابند. جک و آنی کتابی را که مورگان برایشان گذاشته بود و "جشن شکرگزاری نام داشت، برداشتند و آرزو کردند به جشن شکرگزاری بروند. خانه‌ی درختی تند و تند چرخید و وقتی آرام شد، آنها را به مکانی برد که اولین جشن شکرگزاری تاریخ در آنجا برگزار شده بود. حالا جک و آنی باید در اولین مراسم شکرگزاری شرکت کنند تا بتوانند ردی از جادوی مخصوص پیدا کنند.

مجموعه خانه‌ی درختی سحر آمیز در چهل جلد مختلف به چاپ رسیده و در قالب داستان های علمی تخیلی، اطلاعات مفیدی در زمینه‌ی تاریخ، جغرافیا، فرهنگ و آداب و رسوم ملت های مختلف در اختیار کودکان و نوجوانان می گذارد. شخصیت های اصلی این مجموعه خواهر و برادری به نام های آنی و جک هستند که روزی هنگام گردش در جنگل نزدیک خانه شان به طور اتفاقی سر از یک کلبه‌ی درختی در می آورند که پر از کتاب های گوناگون است و بچه ها با باز کردن هر کتاب، ناگهان خود را در دنیای آن کتاب می بینند.

در هر قصه بچه ها یکی از کتاب ها را باز کرده و به زمان و مکان موضوع کتاب می روند و تجربه ای جدید کسب می کنند. بچه ها به مرور زمان و با بروز اتفاقات گوناگون پی می برند که خانه‌ی درختی متعلق به جادوگر کتابخانه دار دوران آرتور شاه یعنی مورگان لوفای است که در زمان و فضا سفر می کند و کتاب های زیادی را گردآوری می کند. حالا بچه ها بعد از کمک به مورگان برای نجات شهرش، در حال یادگیری سحر و جادو هستند.

 

برشی از متن کتاب خانه درختی سحر آمیز 27 (جشن شکرگزاری)


جک کدو تنبل و ساکش را زمین گذاشت. آنی نیز سبدش را زمین گذاشت. بخاری آن قدر بزرگ بود که جک می توانست روی آن بایستد. او و آنی تا جایی که ممکن بود به گرمای آتش نزدیک شدند. چند قابلمه روی آتش بود. کنار قابلمه ها بوقلمونی روی سیخی بر آتش برشته می شد. آنی آهسته گفت: "بوقلمون شکر گزاری." جک گفت: "جالب است." و فکر کرد: اولین بوقلمون مراسم شکرگزاری. پریسیلا پرسید: "می توانید همین طور که خشک می شوید سوپ ذرت را هم بزنید؟" و یکی از قابلمه ها را نشان داد. جک گفت: "البته." پریسیلا قاشقی بزرگ و چوبی را از پارچ آبی برداشت و آن را به جک داد. جک آن را توی سوپ داغ که غل غل می کرد فرو برد و آن را هم زد.

پریسیلا گفت: "من باید گردو جمع کنم. وقتی نیستم ریشه ها را به خاکستر نزدیک کنید و سبزی ها را در غذای خوراک دریایی بریزید." آنی گفت: "چشم." پس از رفتن پریسیلا، آنی به جک نگاه کرد. او پرسید: "ریشه ها و سبزیجات چه هستند؟" جک گفت: "به کتاب نگاه کن." آنی کتاب تحقیق را از ساک جک بیرون آورد. او به دنبال کلمه‌ی "ریشه ها" گشت و بعد با صدای بلند خواند: زائران به بعضی از سبزی ها و گیاهان ریشه می گفتند. این سبزیجات مثل هویج و شلغم زیر زمین رشد می کنند. جک گفت: "آهان!" و چند دانه هویج و شلغم از کنار اجاق برداشت و کنار خاکستر داغ گذاشت.

آنگاه آنی به دنبال کلمه‌ی سبزی گشت. او با صدای بلند خواند: زائران به سبزیجات بزگ دار که روی زمین رشد می کردند، سبزی می گفتند. آن ها با سبزی ها، سالاد درست می کردند. آن ها سبزی ها را خشک می کردند و در سوپ و غذاهای دریایی می ریختند تا خوشمزه شوند. جک دسته هایی سبزی خشک را که از تیرک ها آویزان بودند، دید و گفت...    

نویسنده: مری پوپ آزبرن مترجم: محمد قصاع انتشارات: پیکان

 



درباره مری پوپ آزبرن نویسنده کتاب کتاب خانه درختی سحر آمیز 27


نظرات کاربران درباره کتاب خانه درختی سحر آمیز 27


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب خانه درختی سحر آمیز 27" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل