loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب پس از تو | جوجو مویز

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
252,000 تومان
* تنها 2 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب پس از تو اثر جوجو مویز

کتاب پس از تو ادامه‌ی رمان پرطرفدار "من پیش از تو" اثر جوجو مویز می‌باشد که زندگی شخصیت اصلی داستان یعنی "لوئیزا کلارک" را در نبود "ویل ترینر" روایت می‌کند. در اواخر "من پیش از تو" سادگی‌های لوئیزا، ویل را درگیر دوست داشتن او کرده بود و حال روحی بسیار خوبی داشت اما با وجود اصرارهای لوئیزا که او هم سخت دل‌بسته‌ی این رابطه شده بود، ویل نتوانست با خودش کنار بیاید و با لوئیزا بماند؛ چون حس می‌کرد حق لوئیزا نیست که همه‌ی عمرش را به پای یک مرد فلج بگذارد. به همین دلیل به زندگی‌اش خاتمه داد و "پس از تو" روزهای لوئیزا را بعد از ویل شرح می‌دهد.

روزهایی که از مرگ ویل حدود هجده ماه گذشته اما دخترک هنوز نتوانسته با نبود او کنار بیاید، بنابراین شهر محل اقامت اش را که سرشار از عطر ویل است، ترک کرده و به تنهایی در لندن زندگی می کند. او حالا در یک کافه ی واقع در فرودگاه کار می کند و روزهایش را با بی تفاوتی نسبت به کل دنیا می گذراند. تا این که ناگهان سر و کله ی دختر شانزده ساله ی سرکشی به نام "لی لی" در زندگی اش پیدا می شود.

لی لی ادعا می کند، دختر ویل است؛ دختری که خودِ ویل هرگز از وجودش باخبر نبوده است. لوئیزا سعی می کند به دخترک که حال روحی مساعدی ندارد کمک کند و از این طریق است که دنیای خودش هم کمی از آن حالتِ بی روحی در می آید. " پس از تو" هم چون دیگر آثار "جوجو مویز" از پر فروش ترین های نیویورک تایمز محسوب می شود که در ایران هم طرفداران بسیاری دارد و تاکنون بارها و بارها تجدید چاپ شده است.

بخشی از کتاب پس از تو؛ ترجمه‌ی مریم مفتاحی

حالا که روزمرگی مان را از دست داده بودم، احساس سردرگمی می کردم. هفته ها طول کشید تا دست هایم که دیگر بدنش را لمس نمی کردند، احساس بی کفایتی نکنند؛ پیراهن های لطیفش که دکمه اش را می بستم، دست های گرم و بی حرکتی که به آرامی شستم، موهای ابریشمی اش که هنوز می توانستم لای انگشت هایم حسش کنم.

دلم برای صدایش تنگ شده بود، برای برخورد تند و خشکش، خنده هایش که به سختی می ‌توانست بخندد، کمرش که با انگشتم لمس می ‌کردم، حالت پلک چشمانش وقتی خواب آلود می شد و روی هم می افتاد. مادرم هنوز مات و مبهوت است که من چطور توانستم در این ماجرا نقش ایفا کنم.

مادرم به من گفته بود درست که عاشقم است، اما نمی ‌تواند بپذیرد که این لو همان دختری است که او تربیت کرده. در نتیجه با ازدست دادن خانواده ام و همچنین مردی که عاشقش بودم تمام ارتباطم با گذشته و هویتم قطع شد. حس می کردم من را آب، رها و آزاد، همراه با خود به دنیایی ناشناخته برده است.

زندگی جدیدی در پیش گرفتم. با دیگر مسافرها دوستی برقرار کردم، ولی خودمانی نشدم؛ دانشجویان جوان انگلیسی که در مرخصی تحصیلی بودند، آمریکایی ‌هایی که ردپای قهرمان‌های توی کتاب ها را دنبال می‌کردند و مثل روز روشن بود که دیگر به باختر میانه بر نمی‌گردند، صرافان جوان و ثروتمند، مسافرهایی که به گردش یک روزه می ‌آمدند. بازیگرانی که دائم عوض می ‌شدند، می آمدند و می رفتند، فراری هایی که از دیگر زنده ها می گریختند. من لبخند می ‌زدم. گپ می زدم و کار می کردم. به خودم می ‌گفتم دارم به آنچه از من خواسته است عمل می کنم و بدین شکل خودم را تسلی می دادم.

زمستان شل گرفت و بهار زیبا آمد. می توانم بگویم خیلی ناگهانی یک روز صبح که ازخواب بیدارشدم، دیدم دیگر پاریس را دوست ندارم یا دست ‌کم اینقدر خودم را اهل پاریس نمی ‌بینم که بخواهم بمانم. داستان های آمریکایی های مقیم پاریس کم کم برایم یکنواخت و خسته کننده شده بود، پاریسی ‌ها مردمانی خشک و بی اعتنا به نظر می ‌رسیدند، در طول روز، چندین بار آن هم به شکل های مختلف متوجه اش می شدم و هیچ جوره نمی‌توانستم خودم را با آن تطبیق دهم.

پاریس با همه جذابیتی که داشت برای من مثل پیراهن شیک و فریبنده ای آمده بود که با عجله خریده بودم و حالا می دیدم که اندازه ام نیست. از شغلم استعفا دادم و راهی سفر به دور اروپا شدم.

این دو ماه جوری نبود که احساس بی ‌کفایتی بیش تری کنم. اغلب تنها بودم از اینکه نمی ‌دانستم قرار است شب را کجا بگذرانم بدم می ‌آمد. همیشه نگران جدول زمانبندی قطارها و ارز بودم. نمی ‌توانستم به افرادی که با آنها آشنا می ‌شدم اعتماد کنم برای همین پیدا کردن دوست کار سختی بود.

من چه داشتم که راجع به خودم به آنها بگویم؟ وقتی کسی می گفت از خودم برایش بگویم، فقط می توانستم شرح مختصری از خودم بدهم. تمامی مطالب مهم یا شنیدنی مربوط به من چیزهایی نبودند که بشود برای کسی تعریف کرد. حالا که کسی را نداشتم با من حرف بزند، به هر جای دیدنی که می رفتم، از فواره تروی گرفته تا کانال های آمستردام حس می کردم فقط جسمم به آنجا رفته است.

کتاب پس از تو اثر جوجو مویز با ترجمه‌ی مریم مفتاحی توسط نشر آموت به چاپ رسیده است.



  • ادامه رمان من پیش از تو
  • نویسنده: جوجو مویز
  • مترجم: مریم مفتاحی
  • انتشارات: آموت

درباره جوجو مویز نویسنده کتاب کتاب پس از تو | جوجو مویز

«جوجو مویز»، روزنامه‌نگار انگلیسی، از معدود نویسندگانی است که دو بار برندۀ «جایزه رمان عاشقانۀ سال» توسط انجمن نویسندگان رمان‌های عاشقانه شده است. به عقیدۀ او موضوع داستان‌هایش، در حقیقت وقایعی هستند که ممکن است در بطن هر جامعه‌ای اتفاق بیافتد. ازاین‌رو، رمان‌هایی با درون‌مایۀ عاشقانه همیشه می‌تواند برای خوانندگان جذاب باشد. ...

نظرات کاربران درباره کتاب پس از تو | جوجو مویز


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب پس از تو | جوجو مویز" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل