معرفی کتاب وقتی آتش پاره وارد شهر می شود
ماریا جنسن دختر 10 ساله ی سرزنده، باهوش و خلاقی که بعد از مرگ مادرش تنها شده است از کپنهاگ به جزیره بورنهولم مهاجرت می کند تا با مادربزرگش در روستا زندگی کند. بعد از ورود به آنجا برخلاف تصورش مادربزرگ با بی اعتنایی و ناملایمت با او برخورد می کند؛ مادربزرگ که به دلیل کهولت سن، حوصله سر و کله زدن با ماریا و جواب دادن به سوالاتش را ندارد با او باخشونت رفتار کرده و بارها ماریا را کتک می زند.
فهرست
بز سپاسگزار و قاشق های سخنگو خرگوش کوچولو، کتاب و اشک های شور بز و آلو خشک سطل پرنده آواز بوقلمونی و نقاشی فوق العاده حمام وحشیانه گل و لای ترسناک دختر بزی و کلاوس خوشحال خرگوش کوچولوی شجاع قیچی بدجنس ماهی های بوگندو کلاس درس رفتار شناسی مادربزرگ ویگو و دزد تخم مرغ دختر شکمو و معجزه کیک تارت سیب بالدار اتاق زیر شیروانی مخفی خانواده موش های بیچاره شلوارک پفی فراری خوشحالی سفر می کند پیک نیک جادویی
برشی از متن کتاب
شنبه روز شستشوست. آتش بزرگی در آشپزخانه روشن می کنیم و در دیگ های شستشوی لباس ها آب جوش می آوریم؛ انگار قرار است سوپ جوراب، خوراک ملافه و آبگوشت کلاه بی لبه درست کنیم. من قبلا هرگز لباس نشسته ام. مامان همیشه لباس هایمان را می داد دورته پیشخدمتمان بشوید. بعد لباس ها در بسته های کاغذی قهوه ای که دورشان را با نخ بسته بودند، خیلی شیک و مرتب، به دستمان می رسید؛ مثل شعبده بازی بود. کار خسته کننده ای است، اما حداقل دست هایم بیکار نمی مانند و بازیچه دست شیطان نمی شوند. مادربزرگ ساکت است، اما اخمو نیست.
- نویسنده: کاترینا نانستاد
- مترجم: رقیه بهشتی
- انتشارات: آفرینگان
نظرات کاربران درباره کتاب وقتی آتش پاره وارد شهر می شود | آفرینگان
دیدگاه کاربران