معرفی کتاب مهمان غول آسا ششمین جلد از مجموعه ی زویی و عینک ایده ساز
قرار است زویی برای اولین بار با کمک مادرش ماست خانگی درست کند. او همه چیز را روی میز آماده کرده و همین که می خواهد کار را شروع کند ناگهان میز آشپزخانه تکان شدیدی می خورد و شیر می ریزد! بعد از چند لحظه تکان ها شدیدتر می شود.
زویی و مادرش فکر می کنند زلزله آمده و فورا زیر میز می روند. در همین لحظه زنگ اصطبل به صدا درمی آید؛ زویی فورا به اصطبل می رود تا ببیند این بار چه موجود جادویی پا به خانه شان گذاشته است. به محض باز کردن در با اسب تک شاخ بسیار بزرگی روبرو می شود! او از جثه ی عظیم اسب بسیار متعجب شده و البته می ترسد.
برشی از متن کتاب
اسب تک شاخ با احتیاط سم گنده اش را پایین آورد. من و گورپ یک قدم رفتیم جلو، تا ببینیم چیز غیرعادی ای پیدا می کنیم یا نه. زخمی را که تقریبا اندازه ی کل دست من بود به گورپ نشان دادم و گفتم: «به نظرت ممکن است این زخم مشکلی درست کرده باشد؟» بعد از پشت سرم صدای جیغی شنیدم. مامان بود، دست هایش را روی گونه هایش گرفته بود و همین جور زل زده بود به اسب تک شاخ. «خدای من! واای که تو چقدر نازی.» بعد دستش را دور شانه ی من انداخت.
نویسنده: آژیا سیترو مترجم:هدا نژاد حسینیان تصویرگر: مریون لیندزی انتشارات: پرتقال
نظرات کاربران درباره کتاب زویی و عینک ایده ساز 6 (مهمان غول آسا)
دیدگاه کاربران