دربارهی کتاب گوسفند قربانی اثر رولد دال
در این داستان خانم "مارلی مالونی" همسر افسر پلیس "پاتریک مالونی"عاشقانه همسرش را دوست دارد و از بودن با او احساس سعادت میکند. روزی خانم مارلی که سرش به خیاطی گرم شده منتظر است تا همسرش از سرکار به خانه بازگردد. وقتی ساعت ده دقیقه پنج روز پنجشنبه را نشان میدهد طبق معمول همسرش به خانه بازمیگردد. مالری پالتو همسرش را آویزان میکند و برایش شربت میریزد و دوباره سرگرم خیاطی میشود.
این لحظه برای مارلی که حتی طرز ورود همسرش به خانه یا محکم قدم برداشتن همسرش را دوست دارد، جزء سعادتمند ترین لحظه های زندگی اش می باشد. آقای پاتریک مثل همیشه نیست چند شربت خنک را لاجرعه سر می کشد. به رسم همه ی پنجشنبه ها که تهیه شام نمی بینند و برای شام بیرون می روند، خانم مارلی شام درست نکرده است. پس خانم مارلی چند باری خواست تا شام آماده کند اما آقای پاتریک مانع می شود تا این که پاتریک شروع به صحبت کرد بدون مقدمه چینی خواستار جدایی می شود. طولی نکشید تا قضیه را برای مارلی گفت. مارلی به هر زحمتی است میخواهد باور کند چیزی نشنیده و برود شام تهیه کند، اما...
بخشی از کتاب گوسفند قربانی رولد دال
اطاق گرم و تمیز و پرده ها کشیده شده بود. دو چراغ رو میزی روشن بود. چراغ او و چراغی که در نزدیکی صندلی خالی روبه رو او واقع شده بود. دو لیوان بلند، بطری سودا، نوشابه و یخ در جا یخی روی میز کنار او دیده می شد. خانم مارلی مالونی منتظر بود شوهرش از سرکار به خانه مراجعت کند. گاه به گاه بدون تشویش صرفا به خاطر این که از گذشت دقایق و نزدیک شدن مراجعت شوهرش به خانه لذت ببرد به ساعت نگاهی می انداخت، محیط لذت بخشی او را احاطه کرده بود.
لذت زن در هر عملش منعکس بود. سرش که روی خیاطی خود خم شده بود بطور عجیبی آرام بود، پوستش شفافیت خاصی بخود گرفته بود. لبانش نرم، چشمانش درشت تر و پر رنگ تر از سابق، نگاه تازه و آرامی بخود گرفته بود.
وقتی عقربه ساعت ساعت، ده دقیقه به پنج را نشان داد...
کتاب گوسفند قربانی اثر رولد دال با ترجمهی بهمن فرزانه توسط انتشارات بدرقه جاویدان به چاپ رسیده است.
- نویسنده: روآلد دال
- مترجم: بهمن فرزانه
- انتشارات: بدرقه جاویدان
نظرات کاربران درباره کتاب گوسفند قربانی | روآلد دال
دیدگاه کاربران