دربارهی کتاب نورثنگر ابی
کتاب نورثنگر ابی از مجموعه کتابهای جین آستین میباشد. رمان نورثنگر ابی که "جین آستین" نوشتن آن را از سال 1794 شروع کرده بود، سالها انتشار نیافت تا این که یک سال پس از مرگِ او یعنی در سال 1818 برای اولین بار منتشر شد. "جین آستین" در کتاب نورثنگر ابی به روایت زندگی دخترکی میپردازد که حس میکند تمام عمر فریب خورده و حالا به خاطر تجربههای فراوانی که به دست آورده، فهمیده که دنیای اطرافش خیلی واقعی تر از دنیای رمانهاست!!!
بخشی از کتاب نورثنگر ابی
کاترین آن شب در تئاتر زیاد حواسش جمع نبود. به اشاره ها و لبخندهای دوشیزه تورپ با حواس پرتی جواب می داد اما همین هم باعث می شد نتواند آن طور که دلش می خواهد با نگاه کاونده اش توی تک تک جایگاه ها دنبال آقای تیلنی بگردد.
ظاهراً آقای تینلی به نمایش تئاتر هم بیش تر از سالن رقص علاقه نداشت. روز بعد کاترین امیدوار بود که بخت بیش تر یارش شود. دلش می خواست هوا خوب باشد. وقتی دید چه روز قشنگی است ته مانده شک و تردیدش هم برطرف شد. هوای خوب روز یکشنبه در بث همه را از خانه بیرون می کشید و خوب، روز به این خوبی همه ی عالم می آیند بیرون برای هواخوری و قدم زدن و به دوست و آشنا که می رسند می گویند چه روز خوبی، چه هوای مطبوعی.
بعد از عبادت یکشنبه، تورپ ها و الن ها با اشتیاق به هم ملحق شدند. مدتی در سالن آب ماندند و دیدند شلوغی غیرقابل تحمل است و چشم آدم به قیافه درست حسابی هم نمی افتد، در حالی که در آن فصل سال، در روزهای یکشنبه قاعدتا چشم آدم می بایست به جمال قیافه های خوب روشن بشود.
بعد هم زود راه افتادند به طرف گردشگاه کرسنت تا رنگ آدم های بهتری را ببینند. در اینجا، کاترین و ایزابلا، دست در دست یکدیگر، باز هم با گفتگوی بیشیلهپیله حلاوت دوستی را چشیدند... از این در و آن را حرف زدند و کلی کیف کردند، اما کاترین باز هم از دیدن هم رقصش ناامید شد.
جناب آقا انگار غیب شده بود. هرجا دنبالش می گشت نبود، چه در گردش های صبح و چه در جمع های شب در سالن بالا دیده نمی شد، نه در مهمانی های رسمی و نه در مهمانی های غیر رسمی. نه بین کسانی که پیاده می رفتند آفتابی می شد نه کسانی که سوار اسب بودند یا کالسکه رو باز می راندند.
کتاب نورثنگر ابی اثر جین آستین با ترجمهی رضا رضایی توسط نشر نی به چاپ رسیده است.
نظرات کاربران درباره کتاب نورثنگر ابی
دیدگاه کاربران