کتاب کریسمس مبارک کانگوروی آبی!

درباره کتاب کریسمس مبارک کانگوروی آبی!

مجموعه ی لی لی و کانگوروی آبی شامل شش جلد کتاب داستان با عناوینی چون: حالا نشانت می دهم کانگوروی آبی، اولین بار که دیدمت کانگوروی آبی، عاشقتم کانگوروی آبی و ... است که برای گروه سنی "الف و ب" به چاپ رسیده است. شخصیت اصلی داستان های این مجموعه، دختر کوچولویی است که یک عروسک کانگورو دارد. در هر یک از داستان ها دخترک ماجرایی را رقم می زند و مهارتی را می آموزد. به عنوان مثال دروغ می گوید و در پایان داستان متوجه می شود که این رفتار نادرستی است. پدر و مادر لی لی به همراه مادر بزرگ و عمو جرج شخصیت های فرعی هستند که لی لی را همراهی می کنند.

امسال اولین کریسمسی بود که کانگوروی آبی در کنار لی لی می گذراند. دختر کوچولو با خوشحالی خودش را برای آمدن بابانوئل و فرارسیدن سال نو آماده می کرد. او کارت تبریک های رنگی و نقاشی های زیبای بسیاری کشید تا به دوستانش هدیه دهد و یک کارت پستال مخصوص کانگوروی آبی آماده کرد. وقتی پدر و عمو جرج درخت کریسمس را به خانه آوردند او و مادرش با حوصله آن را تزیین کرده و هدیه ها را آویزان کردند.

شب کریسمس لی لی آوازی را همراه خانواده اش خواند و بعد یک بار خودش آواز را به تنهایی خواند و آن را به کانگوروی آبی اش تقدیم کرد. کانگوروی آبی از این که می دید لی لی برایش هدیه ایی مخصوص آماده کرده و هر کاری برای شاد کردنش انجام می دهد بسیار خوشحال بود اما از طرفی دلش می خواست او هم هدیه ای مخصوص برای لی لی تهیه کند. او کلی با خودش فکر کرد تا این که نیمه های شب، وقتی همه در خوابی عمیق فرو رفته بودند، بابا نوئل به کمک کانگوروی آبی آمد ...

کتاب کریسمس مبارک کانگوروی آبی! از مجموعه ی لی لی و کانگوروی آبی به قلم و تصویرگری اما چیچستر کلارک با ترجمه ی مریم رزاقی از سوی انتشارات زعفران به چاپ رسیده است.

برشی از متن کتاب

فردای آن روز، لی لی و مادرش وسایل تزیینی روز کریسمس را آماده کردند. آن ها کاغذها را قیچی کردند و با چسب یه هم چسباندند. لی لی با صدای بلند گفت: «مطمئنم که خیلی قشنگ می شود! همه ی این کارها فقط به خاطر توست کانگوروی آبی!» مامان به لی لی گفت: «و برای تو، لی لی!» بعد از ظهر که شد، عمو جرج و پدر لی لی درخت کریسمس را به خانه آوردند. لی لی به عمو جرج گفت: «این اولین کریسمس کانگوروی آبی است!» عمو جرج گفت: «خب پس، این درخت کریسمس فقط برای توست کانگوروی آبی!» کانگوروی آبی با خودش فکر کرد: «فقط برای من؟ حالا من با این درخت چه کار کنم؟» روز بعد لی لی و مامانش هدیه های کریسمس را کادو پیچ کردند. لی لی به کانگوروی آبی گفت: «خدا کند این طرف را نگاه نکنی، چون این هدیه مال توست، کانگوروی آبی. مال خود خودت!» لی لی به مامانش کمک کرد تا هدیه ها را زیر درخت کریسمس بگذارند. کانگوروی آبی با خودش فکر کرد: «فقط مال من! کاش من هم می توانستم به لی لی هدیه ای بدهم.» کمی بعد خاله جمیما و خاله فلورانس به خانه ی آن ها آمدند. خاله جمیما، کلوچه ی میوه ای و خاله فلورانس، نان های زنجبیلی آدمکی پخته بودند. خاله فلورانس گفت: «یکی برای تو لی لی، یکی برای برادر کوچولویت ... و این هم فقط برای توست، کانگوروی آبی!» کانگوروی آبی با خودش فکر کرد: «فقط مال من! این که درست شکل خودم است!»    

• (کتاب های زعفرانی)
• نویسنده: اما چیچستر کلارک
• مترجم: مریم رزاقی
• انتشارات: زعفران