کتاب دست ها بالا، گاو مسلح است نوشته ی احمد اکبرپور توسط انتشارات چکه به چاپ رسیده است.
کتاب، شرح داستان گاوی است که شماره ی حسابش در بانک، برنده ی مبلغی پول شده است. او به بانک مراجعه کرده و در حالی که قیافه ی پولدارهای تازه به دوران رسیده را به خود گرفته است، پول را تحویل می گیرد و توی یک گونی بزرگ می ریزد و بدون تشکر از کارمند بانک از آنجا خارج می شود. او بدون تفکر به خرید بی رویه و زیاد می پردازد، مثلا به یک سبزی فروشی می رود و پنجاه میلیون تومان سبزی می خرد و صاحب مغازه برای اینکه بتواند، درخواست او را برآورده کند همه ی مشتری ها را از آنجا بیرون می کند و بار سبزی او را درون پنج وانت گاوی جا می دهد. او یک هفته می خورد و می خوابد و روی سبزی ها غلت می زند ولی بلاخره خسته می شود و تصمیم می گیرد یک کار فرهنگی بکند. او به سینما می رود، چون نزدیک ترین محل فرهنگی برای یک فرهنگ نماست. اما او پول بلیط نمی دهد و در جایگاه مهمان ویژه می نشیند و به اندازه ی پنج میلیون تومان چیپس و پفک و پسته می خرد. او دیگر پول ندارد و وقتی می بیند قهرمان فیلم با یک هفت تیر، همه ی پول های بانک را می زند، تصمیم می گیرد به بانک دستبرد بزند. او به محض خروج از بانک به خارج شهر رفته و یک هفت تیر و کلاه و لباس درست شبیه هنرپیشه ی فیلم می خرد. او به حومه ی شهر رفته و ته مانده ی پولش را برای خرید اسب خرج می کند و بعد از آن ...
حکایت گاو داستان، روایت خیلی از آدم های دنیای واقعی است. آدم هایی که قدر داشته هایشان را نمی دانند و وقتی همه ی اموالشان را از دست می دهند و نمی توانند ساده زندگی کنند، دست به غارت و چپاول اموال دیگران می برند. آدمهایی که ظاهری آدم دارند ولی شبیه گاو داستان هستند. آن ها ممکن است در هر نقطه از جامعه باشند و بخواهند مزاحم جان و مال و فرهنگ دیگران شوند. از خصوصیات داستان، پایان باز آن است و به کودک توانایی این را می دهد که نتیجه و برداشت خودش را از داستان داشته باشد. از دیگر خصوصیات کتاب تصویر گری زیبا و جذاب و رنگی آن است.
برشی از متن کتاب
بدون اینکه لحظه ای فکر کند، به طرف سبزی فروشی می رود. مثل پولدارها چند بار توی سبزی فروشی قدم می زند و بعد از کشیدن یک ماغ صورتی به صاحب مغازه می گوید: "لطفا، پنجاه میلیون تومان سبزی خوردن." صاحب مغازه و همه ی مشتری ها چند تا ماغ تعجب آمیز می کشند. سبزی فروش بقیه ی مشتری ها را از مغازه بیرون می کند و کارگرها با سرعت، پنج نیسان گاوی را پر از انواع سبزیجات می کنند. گاو پولدار از هر وانت یک دسته سبزی بیرون می کشد و هوف هوف امتحان می کند: ریحان، جعفری، تربچه، گشنیز و آخری هم کاهو. می گوید: "هوووووووووف، خوش مزه است." یک هفته می خورد و می خوابد و... و روی سبزی ها خر غلت می زند ولی بالاخره خسته می شود و تصمیم می گیرد یک کار فرهنگی بکند. وقتی یک گاو بخواهد کار فرهنگی کند یک راست به سمت نزدیک ترین سینما می رود، اما پول بلیط نمی دهد و الکی به عنوان مهمان ویژه ردیف جلو می نشیند. توی سالن انتظار به مسئول بوفه می گوید: "لطفا اندازه ی پنج میلیون تومان به مت چیپس و پفک و پسته بدهید." حالا تا قبل از اینکه فیلم شروع شود شما بی زحمت حساب کنید که چقدر پول برایش باقی مانده است. وقتی قهرمان فیلم با یک هفت تیر، همه ی پول های بانک را می دزدد، او از خوشحالی یک ماغ قرمز می کشد. به محض این که از سینما بیرون می آید یک هفت تیر، یک کلاه و یک دست لباس مخصوص مثل هنرپیشه می خرد که در مجموع نه میلیون و نهصد و نود و هفت هزار تومان برایش خرج برمی دارد. به حومه ی شهر می رود و یک اسب اصیل به قیمت سی و پنج میلیون تومان می خرد. آفرین، خوب فهمیدید: حالا همه ی پول هایش تمام شده است ولی او اصلا ناراحت نیست. با خودش می گوید دزدیدن پول های بانک مثل آب خوردن است. سوار اسب می شود و با سرعت به سمت سهر می آید......
نویسنده
" احمد اکبرپور " در سال 1349 به دنیا آمد. تحصیلات خود را در شهرهای جهرم، شیراز و تهران تا مقطع کارشناسی در رشته روانشناسی به پایان رساند. عمده شهرت وی بابت نگارش داستانهای کودک و نوجوان است که برای وی جوایز متعددی ازجمله کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را به ارمغان آوردهاست. اکبرپور عضو شورای کتاب کودک و نیز انجمن نویسندگان کودک و نوجوان است. وی اکنون ساکن شیراز است. احمد اکبرپور از تهیه کنندگان تلویزیونی صدا و سیمای مرکز فارس در شیراز هم میباشد. وی مستندهای متعددی را تهیه کرده است. در برخی مستندها وی نقش راوی بازیگر را ایفا میکند که بسیار به دل مینشیند
(مجموعه ی اگرهای جادویی) نویسنده: احمد اکبرپور تصویرگر: سپهر حاجی آبادی انتشارات: چکه
نظرات کاربران درباره کتاب دست ها بالا، گاو مسلح است
دیدگاه کاربران