loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب آیا انسان پیروز خواهد شد؟ | اریک فروم

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب آیا انسان پیروز خواهد شد؟ اثر اریک فروم

کتاب آیا انسان پیروز خواهد شد؟، شامل هفت فصل می‌باشد که در هر فصل به مسئله ایدئولوژی و تفکر نهادینه شده در کشورها می‌پردازد. فصل اول: برخی مقدمات کلی، فصل دوم: ماهیت نظام شوروی، فصل سوم: آیا هدف اتحاد شوروی سلطه جهانی است؟، فصل چهارم: معنا و کارکرد ایدئولوژی کمونیست، فصل پنجم: مسئله آلمان، فصل ششم: مسئله چین، فصل هفتم: پیشنهادهایی برای صلح.

در ابتدای کتاب با این حقیقت مواجه می شویم که در طول تاریخ، انسان ها موجودی منفعل و بی جنبش شناخته شده اند که این نگاه موجب شده تا اغلب در مقابل دگرگونی ایستادگی شود. باید بدانیم که جوامع دگرگون شده اند و از طرف دیگر میل انسان به رشد و آزادی موجب شده که او مدام در حال تغییر باشد.

از مسائل دیگری که کتاب به آن اشاره کرده، بحث انقلاب کمونیستی به دست استالین است. استالین که فردی فرصت طلب بود و میل شدیدی به کسب قدرت شخصی داشت، هرگز به فکر برقراری سوسیالیسم نبود و کاملا نگاهی متضاد با مارکس و انگلس (از فلاسفه آلمان و پیشگامان سوسیالیسم) داشت. در واقع کمونیسم شوروی بهانه ای بود برای بهره کشی هر چه بیشتر از انسان ها! یکی از موضوع های دیگری که کتاب به آن اشاره دارد، موضوع ایدئولوژی و کارکرد آن در حکومت است. اساساً ایدئولوژی آن چیزی است که حکومت ها با استفاده از آن، از همه چیز به نفع خود بهره می برند و آن را موجه و قانونی جلوه می دهند.


بخشی از کتاب آیا انسان پیروز خواهد شد؟

ولی چنان که تا کنون کوشیده ام نشان دهم، استالین و خروشچف، به رغم همه سخنانی که درباره ایدئولوژی گفته شده، نماینده کمونیسم انقلابی نبوده اند؛ مظهر یک دستگاه مدیریت گرای یکه تاز و محافظه کار و به ویژه طبقه چیره گر این نظام بوده اند. سوالی که مطرح می شود این است که آیا نمایندگان این نظام و این طبقه اصولا می توانند کمونیست هایی انقلابی به شمار روند و آیا قادرند خواستار انقلاب در خارج روسیه باشند و با انقلاب گران همدلی کنند در حالی که روح چنین انقلابها با روح چیره بر روسیه در تضاد است؟ پاسخ به این پرسش وابسته به فرضی کلی تر در قلمرو سیاست است، بدین معنا که گفته می شود ساختار درونی هر رژیم موضع آن را نسبت به انقلابها تعیین می کند.

یک قدرت محافظه کار بنا به ماهیت به جنبش های انقلابی خارج نظر مساعد ندارد زیرا اولا رهبران اینگونه قدرتها مردانی هستند که به لزوم اقتدار معتقدند و انتظار اطاعت دارند و بر همین اساس فرمان می رانند. انقلاب جنبشی است که با اقتدار و اطاعت به پیکار بر می خیزد. بنابراین کسانی که در دستگاههای محافظه کار بر مسند قدرت می نشینند، نمی توانند اشخاصی باشند که مواضع مخالف با اقتدار را بپسندند. ثانیا و مهمتر آنکه انقلاب در کشورهای دیگر، به ویژه کشورهایی که از نظر جغرافیایی و فرهنگی چندان دور نیستند، خطری برای کشورهای محافظه کار محسوب می شود.

این امر به صورت واقعی و ملموس بدان معناست که اگر مثلا در برلین یا آلمان غربی یا فرانسه یا ایتالیا انقلاب کارگری در بگیرد، جلوگیری از سرایت آن به آلمان شرقی و لهستان و مجارستان و غیره برای دیوانسالاری شوروی دشوار خواهد بود. در بهترین حالت، رژیم شوروی ناگزیر خواهد شد همان طور که برای مقابله با قیام مردم آلمان شرقی و لهستان و مجارستان عمل کرد، باز هم برای سرکوب کارگران انقلابی، تانک و مسلسل وارد میدان کند. آیا چنین چیزی پسند خاطر خروشچف خواهد بود یا می تواند باشد؟

تز من دایر بر اینکه چون اتحاد شوروی نظامی محافظه کار و مبتنی بر سلسه مراتب است با انقلابها مخالفت می ورزد، شاید در آغاز به نظر بسیاری خوانندگان یاوه بنماید. چنین خوانندگان امید لنین و تروتسکی را به انقلاب جهانی و اظهارات استالین و خروشچف را درباره پیروزی کمونیسم و تسخیر کشورهای کرانه دریای بالتیک و لهستان و چکسلواکی و بلغارستان و رومانی را به دست روسیه به یاد خواهند آورد و خواهند پرسید با توجه به این همه شواهد چگونه هنوز می توان ادعا کرد که خروشچفیسم نظامی انقلابی نیست؟ برای پاسخ دادن به این سوال باید ببینیم از مرحله ای که لنین و همکارانش به انقلاب جهانی امیدوار بودند تا مرحله ای که استالین احزاب کمونیست را به ابزار سیاست خارجی شوروی تبدیل کرد چه تغییری رخ داد و این دگرگونی را گام به گام دنبال کنیم.

در مناسبات بین روسیه و نهضت بین المللی کمونیست همیشه نوعی ابهام وجود داشته است ولی ماهیت این ابهام در فاصله سالهای 1917 و 1935 دستخوش تغییر اساسی شد. همان طور که قبلا گفتم، لنین و تروتسکی اعتقاد داشتند فقط انقلابی در آلمان یا اروپا می تواند انقلاب روسیه را نجات دهد. سیاست خارجی آنان تابع هدف هایی بود که در زمینه انقلاب در سر می پروراندند. ولی چون در آلمان انقلاب به وقوع نپیوست و روسیه همچنان تنها کشور کمونیست باقی ماند، اتحاد شوروی نماد و کانون تمام آمال کمونیستی شد."

کتاب آیا انسان پیروز خواهد شد؟ اثر اریک فروم با ترجمه‌ی عزت الله فولادوند توسط انتشارات مروارید به چاپ رسیده است.

 

فهرست

 

 

فهرست کتاب آیا انسان پیروز خواهد شد؟

 

مقدمه مترجم

پیشگفتار

فصل اول: برخی مقدمات کلی

دگرگونی مبتنی بر دور اندیشی و دگرگونی فاجعه آمیز

سرچشمه های تاریخی بحران کنونی و دورنمای آینده

تفکر سیاسی سالم و بیمارانه

فصل دوم: ماهیت شوروی

انقلاب یا امیدی که شکست خورد

دگرگونی انقلاب کمونیستی به دست استالین

نظام خروشچف

الف. پایان وحشت

ب. ساختار اجتماعی - اقتصادی

ج. آموزش و پرورش و اخلاق

فصل سوم: آیا هدف اتحاد شوروی سلطه جهانی است؟

آیا اتحاد شوروی نظامی سوسیالیستی است؟

آیا اتحاد شوروی نظامی انقلابی - امپریالیستی است؟

الف: اتحاد شوروی به عنوان قدرتی انقلابی و نقش بین الملل کمونیست

ب. اتحاد شوروس به عنوان قدرتی امپریالیستی

فصل چهارم: معنا و کارکرد ایدئولوژی کمونیست

فصل پنجم: مسأله آلمان

فصل ششم: مسأله چین

فصل هفتم: پیشنهادهایی برای صلح

صلح از راه بازداری: تسلیحات و پیمانهای نظامی

اتحاد آمریکا و روسیه به ضد چین و ملل استعمار زده

پیشنهادی برای صلح

الف. خلع سلاح عمومی مشروط به نظارت

ب. ترتیب موقت بین آمریکا و روسیه بر اساس وضع موجود

نتیجه

پی نوشت

 

 

  • نویسنده: اریک فروم
  • مترجم: عزت الله فولادوند
  • انتشارات: مروارید

 

 


درباره اریک فروم نویسنده کتاب کتاب آیا انسان پیروز خواهد شد؟ | اریک فروم

اریک فروم نظریه‌پرداز و روانکاو آلمانی است که در مکتب نئوفرویدی فعالیت می‌کرد. او همواره سعی داشته تا در آثارش ارتباط بین جامعه و بیماری‌های روان‌شناختی را اثبات نماید. کتاب گریز از آزادی از مشهورترین کتاب های این نویسنده است. ...

نظرات کاربران درباره کتاب آیا انسان پیروز خواهد شد؟ | اریک فروم


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب آیا انسان پیروز خواهد شد؟ | اریک فروم" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل