کتاب خاطرات یک بچه ی چلمن 13 | نشر حوض نقره

درباره‌ی کتاب خاطرات یک بچه ی چلمن 13 اثر جف کینی

جلد سیزدهم از خاطرات یک بچه چلمن که با عنوان تعطیلات به چاپ رسیده است، حاوی خاطرات "گرک"، پسر نوجوانی است که این بار به همراه خانواده‌اش برای گذراندن تعطیلات کریسمس به یک جزیره‌ی استوایی سفر می‌کنند.

ماجرا از جایی شروع می شود که پدر و مادر گرک تصمیم می گیرند که برای کریسمس به جزیره ی " کورالس " که ماه عسل شان را در آنجا گذرانده بودند، بروند. آن ها این سفر را جایگزین کادوی کریسمس برای بچه ها کرده بودند.

گرک تنها کسی است که در میان اعضای خانواده با این تصمیم مخالف است. او دوست دارد کریسمس را در خانه بماند و برف بازی کند و چون از هواپیما ترس دارد از انجام این سفر خوشش نمی آید. روز حرکت به جزیره و سفر با هواپیما آغاز می شود.

خانواده هفلی با دردسر فراوان و استرس زیاد خود را به فرودگاه می رسانند، چون چیزی به ساعت پرواز نمانده و آن ها وقت زیادی را در ترافیک و صف کنترل بلیط گذرانده اند. اما وقتی به فرودگاه می رسند تازه متوجه می شوند که پروازشان تأخیر دارد. شش ساعت پرواز پر از دردسر برای گرک و همسفران عجیب و غریبش از مطالب جالب و خنده دار کتاب است.

پس از ورود به جزیره و اسکان در اتاق آن ها متوجه می شوند که بزرگترین چمدان شان با یک چمدان مشابه دیگر جا به جا شده و پس از تماس با فرودگاه به آنها اعلام می شوند که چمدان شان به علت مشخص نشدن صاحبش به آدرس روی چمدان ارسال شده و این یعنی بسیاری از وسایل مورد نیاز در این سفر از دست رفته است.

جزیره و هتل محل اقامت در نگاه اول برای او خیلی زیبا و پر هیجان است. هتل دو بخش دارد: بخش نیمه وحشی و بخش آرام. خانواده هفلی همانند دیگر خانواده هایی که فرزند کوچک دارند می بایست در بخش آرام ساکن شوند. این مسئله گرک را ناراحت می کند چون او برنامه های بخش نیمه وحشی را پر از هیجان می بیند.

تنها برنامه بخش آرام، شنا کردن با دلفین هاست که زمانی که برای این کار به ساحل می رود متوجه می شود که باید از قبل رزرو می کردند. اما به تدریج جنبه های دیگر این جزیره نمایان می شود.

مسمومیت پدر خانواده، پرندگان و حشرات موذی که گرک به شدت از آن ها می ترسد، آفتاب سوختگی و دیگر مشکلات تعطیلات کریسمس در جزیره همراه با اتفاقات خواندنی و مهیج بسیاری سپری می شود که خواننده از خواندن آن لذت خواهد برد. کتاب دارای تصاویر کمیک استریپ است که این امر به جذابیت کتاب افزوده است.

بخشی از کتاب خاطرات یک بچه ی چلمن 13

سه شنبه

آن قدر نگران خود پرواز بودم که اصلا فکر نکرده بودم کجا داریم می رویم. اما وقتی از هواپیما پیاده شدم، انگار پا به دنیای تازه ای گذاشته بودم.

باید اعتراف کنم که به محض این که هوای گرم و شرجی جزیره به صورتم خورد، فهمیدم که چرا بابا این قدر دلش می خواست که از سرمای شهرمان فرار کند.

چمدان های مان را تحویل گرفتیم و دنبال علامت های راهنما راه افتادیم و رسیدم به اتوبوس بزرگی که منتظرمان بود.

هوای بیرون خیلی خیلی خوب بود، اما دستگاه تهویه اتوبوس یک چیز دیگر بود و صندلی های اتوبوس هم خیلی خیلی بهتر از صندلی های قسمت درجه یک هواپیما بودند.

وقتی همه ی مسافرها سوار شدند، راه افتادیم به سمت ساحل. فیلمی از مونیتور اتوبوس پخش می شد که میلیون ها بار بهتر از فیلمی بود که توی هواپیما موقع بلند شدن دیدیم.

توی فیلم همه ی کارهای تفریحی ای را که می توانستیم توی ساحل انجام دهیم نشان می دادند و من می خواستم همه ی آن کارها را انجام بدهم.

یکی از این کارها شنا کردن با دلفین ها بود که همه ی عمرم می خواستم انجامش بدهم.

اما یک عالمه کار خوب دیگر هم بود که می شد انجامشان داد. کاش اجازه بدهند کارها را با هم قاطی کنیم تا قبل از رفتن به خانه، همه ی کارهای تفریحی را انجام داده باشیم.

وقتی در ساحل از اتوبوس پیاده شدیم، کارکنان هتل آمدند استقبالمان و به مامان و بابا نوشیدنی خیلی خنک تعارف کردند.

چمدان های مان را دادیم دست خدمه که دستکش های سفید دستشان بود و آن ها گفتند که همه ی چمدان ها را می برند توی اتاقمان و باید بگویم که خیلی خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم.

رفتیم کنار میز پذیرش و خانم مسئول پذیرش همه چیز را مو به مود برای مان توضیح داد. او گفت که پول همه چیز با هزینه تور پرداخت شده است و در طول سفر نیازی به کارت اعتباری یا پول نقد نخواهیم داشت.

برای گرفتن هر چیزی که می خواستیم باید از ژتون های پلاستیکی استفاده می کردیم که با همان ها در اتاقمان را باز می کردیم.

مامان و بابا به خانم مسئول پذیرش گفتند که می خواهند همان اتاق را داشته باشند که در ماه عسلشان داشتند، اما خانم مسئول گفت که هتل از آن موقع تا حالا خیلی عوض شده است و حالا هتل دو نیمه شده  است: «نیمه وحشی» و «نیمه آرام».

جایی که مامان و بابا در ماه عسلشان آن جا اقامت کرده بودند، حالا در نیمه وحشی بود و ورود بچه ها به آن جا ممنوع بود. برای همین، او جای مان را در هتل روی نقشه نشانمان داد.

می توانم بگویم که بابا از تغییرات خوش حال نبود، اما مامان می گفت این طوری خیلی بهتر است. مامان می گفت چون این سفر، یک سفر خانوادگی است، لازم نیست دوروبرمان پر از جوانانی باشد که مدام در حال سر و صدا کردن هستند.

راستش برایم فرق نمی کرد توی کدام نیمه باشیم، چون به نظرم هر دو در اصول یکی بودند. آن چه که نگرانش بودم، اتاقمان بود.

معمولا وقتی همراه خانواده به هتل می رویم، همه با هم در یک اتقا می خوابیدیم و من مجبور می شوم روی تخت اضافی یا کاناپه بخوابم. پس حق داشتم شوکه شوم وقتی دیدم که قرار است توی یک سوئیت درست و حسابی بمانیم.

سوئیت ما دو اتاق داشت، یک دستشویی داشتیم، اما من و روردریک تخت های جداگانه داشتیم که خودش خیلی بود. تنها چیزی که می توانم بگویم این است که مامان و بابا کلی پول خرج این سفر کرده بودند.

قیمت و خرید کتاب خاطرات یک بچه ی چلمن 13؛ نشر حوض نقره

کتاب تعطیلات سیزدهمین جلد از مجموعه‌ی خاطرات یک بچه ی چلمن، اثر جف کینی با ترجمه‌ی تبسم آتشین جان از نشر حوض نقره، به همراه سایر کتاب های رمان کودک و نوجوان را از فروشگاه اینترنتی کتابانه خریداری نمایید.

• کتاب تعطیلات
• نویسنده: جف کینی
• مترجم: تبسم آتشین جان
• انتشارات: حوض نقره