بخشی از کتاب استفاده و سو استفاده از تاریخ
عقل گرایی سده هجدهم از اوضاع زمانه بیتاب بود، هر سنت و باور همگانی را بیمحابا در عرض نقد قرار میداد، سودای بهبود و اصلاح گری داشت، ولی دیری نپایید- همان طور که پیش تر در گفته آمد- با نیروهای مخالفی روبه رو شد که در سایه ناملایمات "انقلاب" و "امپراتوری ناپلئون" به سرعت قدرت و اعتماد فراوان به دست آوردند.
نویسندگانی چون کنت دمستر به این اندیشه خندیدند که انسان بتواند با عقل ناقص خود مقتضیات سرنوشتش را تغییر دهد- این سخره مقبولیت عام داشت. بشر دیگر بار حس کرد که از گذشتهها رها نیست، در نتیجه برخوردش با گذشته باز حرمت آمیز شد.
اما این امر صرفا به معنی بازگشت به محافظه کاری پیشینه پرست روزهای ماقبل "روشنگری" نبود: مفهومی تازه پدید آمده بود، مفهومی که میگفت وحدتی اندام وار در کار است که تمامی حیات اجتماعی را در بردارد و نسل حاضر را با رشتههای پنهان به پیشینیان می پیوندد؛ مفهوم کارکرد بطئی نیروهایی فراسوی تسلط اراده یا عقل آدمی- نیروهای اشتراکی و ناشناس که نمیتوان منکر شد یا تجاهل کرد و سرنوشت حقیقی ملتها و آدمها وابسته به آنها بود.
نظرات کاربران درباره کتاب استفاده و سوء استفاده از تاریخ | پیتر خیل
دیدگاه کاربران