loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب میکا، زندگی تازه ی من (من کدومم)

5 / -
موجود شد خبرم کن

درباره کتاب میکا زندگی تازه ی من 

 

این کتاب دفترچه ی خاطرات رنگارنگ و زیبای میکا است. میکا دختر ژاپنی ای است که از وقتی از ژاپن به آمریکا مهاجرت کرده است و در محله ی نیلوفر آبی زندگی می کند دوستان جدیدی پیدا کرده و خیلی با آن ها صمیمی شده است.
همچنین او عضو باشگاه دختران کوچه ی " نیلوفر آبی " هم هست و برای اینکه اسمش را مخفف و کوتاه کنند بهش می گویند بادکنکا. کی کی دو تا دوست خیلی صمیمی به اسم های لولا و کوکو هم دارد که با هم باشگاه بادکنکا را تشکیل داده اند تا همیشه با هم باشند و کار های جالب و دوست داشتنی انجام دهند. از آنجایی که بقیه دوستان میکا یعنی، لولا و کوکو و کی کی خاطراتشان را می نویسند میکا هم به این کار علاقه مند شد و برای همین این دفترچه را دوستانش در روز افتاحیه ی رستوران چینی پدرش به او هدیه دادند تا میکا هم داستان زندگی اش را در این دفترچه بنویسد و خودش را به ما معرفی کند و از تک تک کار های مورد علاقه اش بگوید.
میکا اخلاق های خاصی دارد و به خیال خودش که بهترین کار ها را می کند، بین دوستانش فرق گذاشته و است و مثلاً خاله زنکی کرده است و همین باعث شده است تا بقیه فکر کنند او یک دوست خبیث است و اگر این اخلاقش را کنار نگذارد دوستانش با او قهر می کنند ولی میکا تصمیم می گیرد...

برشی از متن کتاب زندگی تازه ی من 


سه شنبه طلوع کن و بتاب دفترچه! دیشب کلاس ورزش خیلی باحال بود. ما حرکات کششی ( حرکاتی که هنگام نرمش کردن انجام می دهیم. ) جدیدی تمرین کردیم و من حتی یک اشتباه هم نداشتم. حتی یکی! مربی، مرا توی ردیف اول گذاشت تا بچه هایی که بعضی از حرکات را بلند نبودند، از من یاد بگیرند. جی دا هم از اول در ردیف جلو بود و این خیلی خوب بود که می توانستیم در کنار هم باشیم. امیدوارم بدون من زیاد به گروه بادکنکا خوش نگذشته باشد و از اینکه مرا به باشگاهشان دعوت کرده اند، پشیمان نشده باشند.
امروز معلوم می شود که خانم هام فریز به اندازه ی کافی از داستان مصوّر من خوشش آمده یا نه. انگشتانت... نه، صفحانت را روی هم بگذار دفترچه! دفترچه! اتفاقی افتاد که مضطربم کرد! با بچه های گروه بادکنکا ایستاده بودیم که ناگهان کیتی سر رسید. کیتی: خیالت راحت میکا! خانم هام فریز از ستون خاله زنکی من خوشش نیومد. به جاش قرار روی تقویم حوادث کار کنم. کیتی دور شد. اما کی کی، کوکو و لولا برگشتند و به من نگاه کردند. کی کی: کیتی ستون خاله زنکی نوشته؟ لولا: کیتی چیزی راجع به تو یا یکی از ما نوشته بود؟ کوکو: میکا. چیزی می دونی که ما نمی دونیم؟ چون خجالتی هستم، موقع حرف زدن با دیگران مضطرب می شوم.
اما تقریباً غیر ممکن است که با کسی حرف بزنم و راستش را نگویم؛ برای همین همه چیز را به آن ها گفتم. کی کی و لولا ناراحت شدند؛ اما در کمال تعجب کوکو هیچ همیتی نداد. در واقع حتی سعی کرد آن ها را آرام کند. کیتی یک بار حرف های بدی راجع به شیرینی پزی کوکو گفته بود و کوکو هم خیلی عصبانی شده بود؛ چون پختن شیرینی واقعا برایش مهم است. اما واقعیت این است که او چندان به لباس هایش اهمیت نمی دهد؛ به خاطر همین از این که بگویند خوب لباس نمی پوشد، ناراحت نمی شود. خیالم راحت شد. ممکن بود کوکو به خاطر این که درباره ی ستون خاله زنکی چیزی به او نگفته بودم، حسابی از دستم عصبانی بشود؛ اما چون واقعاً اهمیتی نمی دادم، خیلی زود فراموشش کرد. کی کی و لولا هم فهمیدند چرا قبلاً چیزی به آن ها نگفته بودم...

 

فهرست


فصل 1: غافلگیری! غافلگیری!
فصل 2: خبرهای تازه
فصل 3: دوستی کوچه ی نیلوفر آبی
فصل 4: جای پنجه ها
فصل 5: یک عالمه نخود فرنگی و هویج

فصل 6: پلیس طراحی لباس
فصل 7: ایده ی بد وجود ندارد (غیر از ایده های من)
فصل 8: تو حس بدی داری... من ناراحتم
فصل 9: وقتی دردسر می بارد
فصل 10: کسی گفت آواز خوانی؟
فصل 11: تصادف پنج تا دختر
فصل 12: خواب های خوب
فصل 13: شادی خیلی زیاد
فصل 14: کلاس ورزش... هورااا!

 

 

 


درباره کایلا می نویسنده کتاب کتاب میکا، زندگی تازه ی من (من کدومم)


نظرات کاربران درباره کتاب میکا، زندگی تازه ی من (من کدومم)


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب میکا، زندگی تازه ی من (من کدومم)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل