محصولات مرتبط
کتاب ظرافت جوجه تیغی نوشته موریل باربری و ترجمه مرتضی کلانتریان در انتشارات کندوکاو به چاپ رسیده است.
داستان این کتاب در مورد خانمی به نام "رنه" می باشد که سرایدارِ ساختمانی در یک منطقه مرفه می باشد؛ همه ی ساکنین این ساختمان افرادی پولدار و بسیار تجمل گرا هستند. این زن در رمان حاضر، سرایدارِ پیر و زشتی معرفی می شود که روح بزرگی دارد و این زیبایی باطن را در پشت ظاهر خشن و جوجه تیغی مانندش پنهان کرده است. او عاشق سینما، موسیقی و ادبیات می باشد اما همواره سعی می کند تا کسی از این علایقی که دارد با خبر نشود و همه، او را به عنوان همان سرایدار بی عرضه بشناسند. چرا که حس می کند توقع جامعه ای که در آن زندگی می کند، بیش از این نیست و هیچ کس سرایداری که در علم و هنر حرف هایی برای گفتن داشته باشد، درک نخواهد کرد. این کتاب که دومین رمان نویسنده فرانسوی "موریل باربری" می باشد، تاکنون موفق به اخذ جوایز متعددی شده که یکی از مهم ترین آن ها جایزه اتحادیه ناشران است که در سال 2007 به وی تعلق گرفت. این نویسنده فرانسوی ساکن ژاپن می باشد و به تدریس فلسفه در دانشگاه های این کشور می پردازد. وی برای نوشتن این کتاب هدف مهمی دارد؛ قصد دارد با آشنا کردن خانم "رنه" با خواننده، کاری کند که مخاطب به فکر پیدا کردن جوجه تیغی های زندگی اش بیفتد. جوجه تیغی هایی که لطافت روح بزرگ شان را زیر تیغ های تیزشان پنهان کرده اند و گاهی این پنهان کاری، به دلیل درک نشدن توسط اطرافیان است.
برشی از متن کتاب
از این اندیشه عمیق امروز، چندان احساس غرور نمی کنم. این کلمب است که اجازه داشتن آن را به من داده است. در سراسر زندگی من، او دست کم یک کار مفید انجام داده است. هرگز فکر نمی کردم پیش از مردنم بتوانم چنین حرفی بزنم. از همان ابتدا، زندگی من و کلمب، یک جنگ بود. به دلیل اینکه برای کلمب، زندگی یعنی جنگ دائمی که در آن باید با نابود کردن رقیب پیروز شد. او اگر رقیب را از پا در نیاورده باشد، قلمرو او را به محدوده ای که خود مناسب تشخیص داده است کاهش نداده باشد، نمی تواند احساس امنیت کند. جهانی که در آن برای دیگران جا باشد، بر طبق ضابطه های جنگجوی احمقی چون او، جهان خطرناکی است. همزمان او به وجود دیگران نیاز دارد، فقط به خاطر یک کار کوچک اساسی باید حتما کسی باشد که قدرت را به رسمیت بشناسد. بنابراین نه فقط او تمام وقتش را با استفاده از تمام راه های ممکن صرف خرد کردن می کند بلکه علاوه بر این میل دارد که من به او بگویم که او، البته با نوک تیز شمشیرش زیر چانه من، بهترین است و من دوستش دارم. مسئله برایم تداعی روزهایی است که یادآوری اش دیوانه ام می کند. کلمب که ذره ای قوه تشخیص ندارد پی برده است که در زندگی من از چیزی که بیشتر از هر چیز از آن نفرت دارم سر و صدا هست. فکر می کنم که او تصادفی این موضوع را کشف کرده است. هرگز به طور خودجوش نمیتوانست در مغزش وارد شود که کسی ممکن است به سکوت نیاز داشته باشد. که سکوت اجازه می دهد آدم به درون خود برود، که برای آنها این حیاتی است که علاقه ای به زندگی بیرون ندارند. تصور نمی کنم که او بتواند این موضوع را بفهمد. به دلیل اینکه درون او به همان اندازه بیرون کوچه و خیابان آشفته و پر سر و صداست. در هر صورت، او پی برد که من به سکوت نیاز دارم و بدبختانه اتاق او در کنار اتاق من است. در سراسر روز او سر و صدا ایجاد می کند، در تلفن فریاد می کشد، موسیقی را تا آنجا که امکان دارد بلند می کند (این واقعاً مرا می کشد)، در را به شدت به هم می کوبد، با صدای بلند هر کاری را که می کند بازگو و تفسیر می کند، حتی پیش پا افتاده ترین کارها مثل برس زدن موها، مسواک زدن دندانها، یافتن خودکاری در کشوی میز را. خلاصه، چون نمی تواند به چیز دیگری هجوم ببرد، به دلیل اینکه من از نظر جسمانی کاملا برای او غیرقابل دسترسی ام، به فضای صوتی ام هجوم می آورد و زندگی ام را از صبح تا شب تباه میکند. توجه کنید، باید دیدگاهی بسیار کوتاه بین نسبت به قلمرو داشت تا بتوان به اینجا رسید. من ابدا به جایی که هستم اهمیت نمیدهم به شرط اینکه بتوانم بدون مزاحمت با خودم باشم ولی کلمب به بی خبر بودن از این واقعیت قانع نیست، آن را بدل به فلسفه کرده است.
فهرست
- مارکس (مقدمه)
- کاملیاها
- دستور زبان
- باران تابستانی
- پالوما
نویسنده: موریل باربری مترجم: مرتضی کلانتریان انتشارات: کندوکاو
مشخصات
- مترجم مرتضی کلانتریان
- نوع جلد جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 9
- تعداد صفحه 360
نظرات کاربران درباره کتاب ظرافت جوجه تیغی - موریل باربری
دیدگاه کاربران