کتاب آشپزی برای پیکاسو کامیل اوبری
کتاب "آشپزی برای پیکاسو" یکی از بهترین کتابهای رمان کامیل اوبری میباشد، که به شرح زندگی پرفراز و نشیب دو دختر جوان میپردازد. شخصیتهای اصلی قصه، "سلین" و "آندین" نام دارند. آندین، مادربزرگ سلین است؛ زنی که زندگیاش همچون داستانی جذاب، پررمز و راز میباشد. نویسنده روایت خود را به گونهای شرح میدهد که خواننده مدام بین زمان گذشته و حال سفر میکند و در طی فصلهای مختلف، با زندگی سلین و آندین همراه میشود؛ در صفحات آغازین کتاب، تحت عنوان پیشگفتار، به سال 2016 رفته و با سلین آشنا میشویم. وی زنی سیودو ساله و امریکایی است. او چهرهپرداز سینما میباشد و به این واسطه، با بازیگران و کارگردانان فیلمهای مختلف، همکاری میکند.
سلین دو سال پیش، و در طی ماجرایی اسرارآمیز، به فرانسه مهاجرت نموده؛ تصمیمی سرنوشتساز که پس از شنیدن سخنان مادرش، آن را عملی ساخته؛ سخنانی در ارتباط مادربزرگش که مخاطب، با گذشت زمان، و پس از مطالعهی فصول بعدی داستان، از آنها مطلع خواهد گردید.
فصل اول، به بهار سال 1936 بازمیگردد؛ هنگامی که آندین، دختری هفده ساله میباشد و در کنار پدر و مادرش، "مادام بلانژ" روزگار میگذراند. این خانواده در یک خانهی سه طبقه زندگی میکنند؛ خانهای که در یکی از روستاهای دورافتاده و کوچک فرانسه قرار دارد. مادام بلانژ و همسرش، صاحب کافهای کوچک در طبقهی اول منزلشان هستند که آن را با کمک تنها فرزندانشان و تعدادی کارگر دیگه اداره میکنند.
اصل ماجرا از یک روز زیبای بهاری آغاز میگردد؛ آندین مطابق روال همیشه، وظایف آشپزی مربوط به خود را انجام میدهد. از ساعاتی پیش، والدین او واکنشها و رفتارهای غیرمنتظرهای از خود بروز میدهند؛ آنها مخفیانه با یکدیگر صحبت میکنند. مادام بلانژ، با اضطراب و هیجانی وصفناشدنی، از برنامهریزیهای معمول کافه، تخطی کرده و غذاهایی خارج از برنامه را تهیه مینماید.
تحت چنین شرایطی، آندین غرق در رویاهای خود میباشد و به آرزوهای قلبی آیندهاش میاندیشد. تا اینکه مادر از او میخواهد، غذای یکی از مهمانان جدید و مرموز کافه را به منزلش ببرد؛ اقدامی که تاکنون هیچ وقت صورت نپذیرفته؛ زیرا تمامی مشتریان موظف هستند که جهت صرف غذا، شخصا در بخش پذیرایی کافه حضور یابند. در نتیجه، آندین از این موضوع به شدت تعجب کرده و علت پذیرش چنین تقاضایی را از جانب والدینش جویا میشود. ولی مادام بلانژ از او میخواهد که بدون ارائهی هیچ پرسشی، تنهاوظایف خود را انجام داده و غذای این مشتری خاص را در منزل شخصیاش سرو نماید. بنابراین آندین با ذهنی پر از سوال، دستور مادر را اطاعت کرده و به سوی منزل مشتری ناشناس حرکت میکند و با ماجراهایی خواندنی و پرکشش مواجه میگردد.
بخشی از کتاب آشپزی برای پیکاسو
فصل بیست و دوم
آندین در آمریکا (قسمت اول)، 1940
«کارهای پیکاسو رو دیدی؟»
گوشهای آندین تیز شد، هنگامی که از آشپزخانهی رستوران سرآشپز آندین در یک عصر زمستانی بیرون آمد؛ رستورانی قشنگ با سایبانی صورتی که او و لوک حالا در شهری ساحلی به اسم نیو روشل صاحبش بودند. درواقع، جان سالم به در بردن در امریکا آسان نبود، سه سال اول بسیار طاقتفرسا بود. هرچیزی دربارهی این کشور بزرگتر، وسیعتر و گستردهتر از جاهای دیگر بود. ماشینهای بیشتری بود، سروصدای بیشتر، آدمهای بیشتری که گویا همگی میدانستند در زندگی دقیقا به کجا میخواهند برسند.
در ابتدا وقتی که لوک و آندین به اینجا رسیدند یکراست به سراغ آدرسی رفتند که لوک برای پانسیونی نه چندان دوراتر از بندرگاه، از یکی از همکارانش در کشتی گرفته بود، از این رو آنجا قدم میزدند و قایقهای ماهیگیر را که به لانگ آیلند سوئد میآمدند و میرفتند تماشا میکردند. آنها میدانستند که پساندازشان ممکن است به سرعت تمام شود، به همین جهت، لوک، با ماهیگیرها کاملا احساس راحتی میکرد. هروقت آنها کمک بیشتری داشتند با آنها کار میکرد.
در ابتدا تمام کاری که آندین میتوانست انجام دهد فقط یادگرفتن محل بود. بنابراین او و لوک در سرتاسر شهر پیادهرویهای طولانی میکردند تا با محل زندگی جدیدشان آشنا شوند. هر چند نیو روشل، پوشیده از درخت بود و جزو حومهی منهتن به حساب میآمد، ولی درواقع خودش یک شهر بود؛ بزرگ و پرجنبوجوش. با وجود اینکه پروتستانهای فرانسوی در آن ساکن شده بودند، یک کالج دخترانهی کاتولیک نیز داشت که قلعهی گوتیک را که یک هتلدار در قرن نوزدهم ساخته بود به خود اختصاص داده بود. در آن حوالی، خانههای بزرگ و زیبایی بودند که در منطقهای دنج و محفوظ قرار داشتند؛ جایی که غولهای تجارت در آنجا زندگی میکردند.
وقتی که آندین و لوک از جلوی درختها، در یک روز یکشنبه دست در دست هم قدم میزدند، آندین رنگهای بیشماری از سرخ آتشین، طلایی، نارنجی و سبز را تحسین میکرد و در شگفت بود: «به رنگ برگها روی این درختهای بلوط و افرا نگاه کن! پاییز اینجا خیلی رنگارنگتر از پاییز فرانسهست!»
لوک از طریق ماهیگیرها خبردار شد که یک اتاق و یک حمام برای اجاره بالای یک مغازهی گلفروشی در شهر وجود دارد...
کتاب آشپزی برای پیکاسو اثر کامیل اوبری با ترجمهی بهارک فرهادشهرابی توسط انتشارات کتاب کوله پشتی به چاپ رسیده است.
فهرست
یادداشت مترجم
پیشگفتار
فصل اول: آندین در کافه پارادیس، بهار 1936
فصل دوم: آندین در ویلای پیکاسو
فصل سوم:آندین در لابیرنت مینوتور
فصل چهارم: پیکاسو، ژوان لوپن، بهار 1936
فصل پنجم: سلین در نیویورک، شب عید میلاد مسیح 2013
فصل ششم: آندین و یک مهمانی سهنفره، سال 1936
فصل هفتم: آینهای برای آندین
فصل هشتم: سلین، بهار 2014
فصل نهم: زنی با ساعت مچی، آندین 1936
فصل دهم: آندین و یک مهمان در ویلا
فصل یازدهم: آندین در ساحل
فصل دوازدهم: یک خواستگاری برای آندین
فصل سیزدهم: آندین، دختری پشت پنجره
فصل چهاردم: سلین و عمه ماتیلدا در موژن، 2014
فصل پانزدهم: گمشده در بهشت: سلین در ژوان لوپن
فصل شانزدهم:سلین و گیل در ژوان لوپن
فصل هفدهم: آندین و پیکاسو، آنتیب 1936
فصل هجدهم: در همیشه روی یک پاشنه نمیچرخد: آندین و پیکاسو
فصل نوزدهم: اتفاق شوکهکنندۀ جدید: سلین در شهرِ قدیمی، 2014
فصل بیستم: آندین در ماه سپتامبر 1936
فصل بیستویکم: کشف: سلین در موژن، 2014
فصل بیستودوم: آندین در آمریکا (قسمت اول)، 1940
فصل بیستوسوم: پیکاسو در پاریس، 1943
فصل بیستوچهارم:آندین در آمریکا (قسمت دوم)، 1952
فصل بیستوپنجم: سلین در موزه، آنتیب، 2014
فصل بیستوششم: آندین و جولی در ژوان لوپن، 1952
فصل بیستوهفتم: غریبهها در آشپزخانه، سلین، 2014
فصل بیستوهشتم: آندین و جولی در والوریس، 1953-1952
فصل بیستونهم: پیکاسو در والوریس، سپتامبر 1953
فصل سیام: آندین در والوریس، سپتامبر 1953
فصل سیویکم: سلین و فالگیر، وِنس 2014
فصل سیودوم: سلین و گیل: قمار در موژن
فصل سیوسوم: یک اتفاق غیرمنتظره ازطرف پیکاسو: آندین 1967
فصل سیوچهارم: سلین و گیل در موناکو، 2014
فصل سیوپنجم: سلین و گیل در مونت کارلو
فصل سیوششم: آندین در نتردام دووی، موژن، 1967
فصل سیوهفتم: سلین در ویلای روستایی، 2014
فصل سیوهشتم: تجدید دیدار: آندین و جولی در موژن، تابستان 1983
فصل سیونهم: سلین و گیل در آشپزخانه، موژن 2014
فصل چهلم: سلین و گیل در موژن
فصل چهلویکم: آندین و مادام سیلوی در موژن 1983
فصل چهلودوم: سلین در آمریکا، 2014
فصل چهلوسوم: آندین در باغ، موژن، 1983
فصل چهلوچهارم: سلین در فرانسه، 2016-2014
پسگفتار: بندر وُبِن، 2016
- نویسنده: کامیل اوبری
- مترجم: بهارک فرهادشهرابی
- انتشارات: کتاب کوله پشتی
نظرات کاربران درباره کتاب آشپزی برای پیکاسو | کامیل اوبری
دیدگاه کاربران