کتاب روان شناسی بلوغ

درباره کتاب روان شناسی بلوغ به قلم هایم گینوت

دوران نوجوانی و بلوغ که برخی از آن با عنوان دوران سرکشی یاد می کنند. نوجوانان دوران کودکی را پشت سر نهاده و حاضر نیستند با آنان مانند یک کودک رفتار شود. از طرف دیگر والدین نیز هنوز نگرانی های زیادی در رابطه با آنان دارند. و نمی توانند به نوجوانان در همه ی زمینه ها استقلال و آزادی عمل بدهند. درگیری های والدین با نوجوانان در فهم نادرست آنان از یکدیگر است.

فرزندان محبت را مزاحمت، راهنمایی را دخالت و مراقبت را فشار تلقی می کنند. این کتاب به والدین کمک می کند تا با نوجوانان خود به شکلی برخورد کنند تا کمترین مشکل را در این دوران با آن ها داشته باشند. این کتاب را نه فقط یک بار بلکه باید بارها مطالعه کرد و راه کارهای آن را در مواقع نیاز به کار برد. کتاب مملو از شکایت والدین و نوجوانان درباره ی مسائل مختلف در حضور روانشناسان است.

این مشکلات به صورت نمونه انتخاب شده اند و خانواده های بسیاری با این قبیل مشکلات درگیر هستند. این کتاب گره گشایی و مذاکره جهت توافق و حل مشکل را به خانواده ها می آموزد.

برشی از متن کتاب روان شناسی بلوغ 

پدر و مادر وکلای مدافع دانیل چهارده ساله، عصبانی و از جا در رفته به منزل آمد: «اسمیتی بی شعور، راننده اتوبوس به من توهین کرد. به من احمق و بی شعور گفت، سه بار هم تکرار کرد، تازه هولم هم داد.» مادر : «آقای اسمیت بی جهت تو را هل نمی دهد، حتما کاری کرده ای که عصبانی شده است. چه کردی؟» دانیل: «هیچ کاری نکردم، حرف می زدم.»

مادر: «ببین دانل، من هم تو را می شناسم و هم آقای اسمیت را. او مرد خوب و مهربانی است. مطمئنم منظور بدی نداشته، حتما خسته بوده است.» «راندن اتوبوس پر از بچه های شلوغ  و وحشی کار ساده ای نیست.» در این لحظه دانیل منفجر شد. در حالی که فریاد می کشید گفت: «من برای شما پشیزی ارزش ندارم، برای شما من اصلا مهم نیستم. همیشه با هرکسی اختلاف داشته باشم شما جانب او را می گیرید.» این را گفت و به سرعت از منزل بیرون رفت.

در این ماجرا، مسلما مادر کمکی نکرد. وقتی نوجوانی گرفتاری دارد، بسیاری از بالغها نقش مدعی العموم پیدا می کنند. در این شرایط انصاف حکم می کند که کسی به جانب داری از او در نقش وکیل مدافع ظاهر شود، اما چه کسی بهتر از پدر و مادر می تواند در این نقش ظاهر گردد. متأسفانه رفتار بسیاری از والدین به گونه است که در برابر فرزند خود در نقش مدعی العموم ظاهر می شوند. در هر بحثی به جای طرفداری از دختر یا پسر خود، بلافاصله جانب طرف مقابل را می گیرند.

مثلا برای بی ادبی راننده اتوبوس جانب و بهانه می تراشند. به طرفداری از معلم سر کلاس که حرف نامربوطی زده صحبت می کنند، برای بی ادبی گارسون رستوران دلیل می آورند، غرولند های همسایه را توجیه می کنند و از شقاوت این و آن دفاع می کنند. بعضی از پدر و مادرهاهم به گمان اینکه اگر فرزندشان را در برابر مشکلات زندگی یاری دهند و از او در برابر دیگران دفاع کنند در جهت خلاف منافعش کار کرده اند، از جانب داری او خودداری می کنند. به گمان این دسته از پدر و مادرها، دفاع از نوجوان او را در برابر مشکلات زندگی سست و ناتوان می کند.

به همین جهت، علی رغم میل باطنی خویش از کمک به او دریغ می کنند و معتقدند که فرزندشان در مکتب رندان و در محاصره گرفتاریهای زندگی بهتر برای برخورد با مشکلات آماده می شوند. گمان خطایی است که به افزایش فاصله میان والدین و فرزندان منجر می شود. پدریا مادر، وکیل مدافع و حامی فرزندشان هستند که شبیه دادیارها و وکلای دادگستری در چهارچوب قانون و مقررات رفتار می کنند.

وکیل هرگز جنایت و ارتکاب جرم را تشویق نمی کند. هرگز دزد را به خاطر مهارتش در گشودن قفل صندوق پول مردم نمی ستاید. اما بی توجه به موضوع اتهام از موکل خود دفاع می کند. در دشوارترین موقعیتها به موکلش کمک می کند و به او امید می دهد.

فهرست کتاب روان شناسی بلوغ 

• پیشگفتار
• ما و آنها
• سرکشی و حساسیت
• لطمه نزنید
• مکالمۀ شفابخش
• انتقاد؛ روشی تازه
• عصبانیت بدون توهین و تحقیر
• تعریف و تمجید؛ روشی تازه
• در نگاه فرزندان
• زندگی اجتماعی؛ آزادی و محدودیت
• مسایل جنسی نوجوان ها و ارزش های انسانی
• مواد مخدر؛ الکل، رانندگی
• یاد گرفتن، رشد کردن، عوض شدن
• ختم مقال

(چگونه حالات روانی نوجوانان را بررسی کنیم؟) نویسنده: هایم گینوت مترجم: مهدی قراچه داغی انتشارات: دایره