بخشی از کتاب فرانسیس بیکن در گفتگو با میشل آرشمبو
وقتی دیدمش بیمار بود، عارضهی آسم همپای همیشهی زندگیش بود و مجبورش میکرد تا از کپسول اکسیژن همیشه مهیا در پای تختش غافل نشود. گرفتار بیماری شدید ریوی بود، و عارضهی قلب-عروق؛ موجب مرگش هم همین دو عارضه بود. گرچه بیمار بود ولی پر جنب و جوش و به قول آنزی یو سرشار از"حیاتمندی" بود، و من نظیر این حیاتمندی را، که مصداق تام و تمام آثارش بود، کم دیدهام. بیکن سرزنده بود، همیشه آماده، همیشه در راه، بیآنکه خوابزده باشد، در تبادل نظر سریع الانتقال بود، بذلهگو و بی ریا و خوش برخورد بود، خشنود میشد از مصاحبت، نسبت به محیط و مخاطب خود همیشه کنجکاو و هوشیار بود، گشاده روییش هیچوقت به نظرم حسابگرانه نبود.
نظرات کاربران درباره کتاب فرانسیس بیکن در گفتگو با میشل آرشمبو
دیدگاه کاربران