
محصولات مرتبط
کتاب شکار شکارچی
کتاب شکار شکارچی که توسط نشر شهید کاظمی به چاپ رسیده، یکی از مجموعه داستانهای "خانهی عنکبوتی" میباشد که روایتی هیجانانگیز و واقعی را برای مخاطب تشریح میکند؛ روایتی در رابطه با مقاومت بینظیر نیروهای اسلامی کشور مصر در برابر دشمنان و نفوذ آنها در سیستم اطلاعاتی رژیم اسرائیل؛ ذکر این نکته ضروری میباشد که شکار شکارچی در قالب دو جلد، در اختیار خواننده قرار داده شده است.
شخصیت اصلی قصه، "سامیه فهمی" نام دارد. او زنی شجاع و وطندوست است که در کنار مادرش زندگی میکند. سامیه در یکی از دفاتر روزنامهنگاری مصر، و تحت سرپرستی "احمد مختار" فعالیت میکند. مختار، رئیس تحریریه، افسر سابق و از فدائیان کشور مصر میباشد و از شخصیتی رازآلود برخوردار است؛ شخصیتی که همواره موجب ترس و دوری سامیه از او میگردد.
"فرید السباعی"، همکار و مدیر تحریریه سامیه میباشد و در یک اتاق کار مشترک، با زن قصه، فعالیتهای شغلی خود را انجام میدهد؛ این مرد به سامیه دل بسته اما قادر نیست که عشق خود را به او ابراز نماید. علیرغم اینکه سامیه و فرید از این موضوع مطلع هستند ولی تنها رابطهی میان آنها، رابطهای دوستانه میباشد.
سامیه، مدتها در خارج از کشور، زندگی میکرده؛ زندگیای که پر از ماجرا، مشکلات و اسرار پنهان است. این خاطرات همواره فکر و ذهن سامیه را به خود مشغول میکند تا اینکه تصمیم میگیرد ماجرای اقامت خود در سرزمین بیگانه را با شخصی دیگر در میان بگذارد. اما جهت تحقق این تصمیم، حسی درونی، به جای انتخاب فرید، سامیه را به سوی احمد مختار میکشاند.
ماجرا از جایی آغاز میگردد که زن قصه، در طی تماسی تلفنی، با احمد مختار قرار ملاقاتی دونفره را تعیین میکند. وی در طی این دیدار تمامی رازهای خود را با مختار در جریان گذاشته و از او طلب یاری مینماید. در مقابل، این مرد یکی از دوستان خود به نام "عادل مکی" را به سامیه معرفی کرده و از زن قصه میخواهد که حتما با عادل ملاقات کند. درخواستی که خود آغازگر ماجراهایی دنبالهدار و پرماجرا است و اتفاقاتی هیجانانگیز را پدید میآورد.
برشی از متن کتاب شکار شکارچی
[دانستن به اندازهی لازم]
- ببین سامیه، تو به من قول دادی که با ما همکاری کنی، بدون هیچ شک و تردیدی هم اعلام آمادگی کردی، پس دیگه فرصتی برای از دست دادن وجود نداره. من ارزش سختی و فشاری رو که تو تحمل کردی، میدونم و بیش از اون از شجاعت و میهندوستیات تقدیر میکنم، ولی باید بدونی که بیشتر از هر چیز، مهمتر از تو، مهمتر از بچههای من، اینه که ما توی کشوری هستیم که باید از اون دفاع کنیم.
کشوری که دشمنی بیرحم جلوی رویش قرار گرفته. ما باید از اون در برابر گلهای گرگ حمایت کنیم که توی همه جا و در همهی عرصهها، به کمین نشسته. اگه تو احساس مسئولیت میکنی و میتونی به دور از لطافت هنری و خبریای که توی وجودت داری، روی پایت بایستی، باید در سریعترین زمان ممکن آماده بشی... وگرنه... وگرنه...
این مردی که اکنون در برابرش ایستاده بود، از هر نظر شخص دیگری بود. مردی بود خشمگین که گدازههای آتش از چشمانش شعله میکشید. دیگر نمیلرزید و هیچ نشانی از احساسات در وجودش به چشم نمیخورد، بلکه همچون کوه استوار ایستاده بود. هر جملهای که بر زبان میآورد، مانند تصمیمی غیرقابل بازگشت بود. پس از آنکه سیگاری آتش زد، دوباره گفت:
- همین مدتی که ما با همدیگه صحبت کردیم، کاملا کافی بوده تا بفهمی و درک کنی که ضرورتی نداشت که تو الان توی همچین شرایطی باشی. اگر بخواهی بدونی که اطلاعاتی که جمع کردی تا برای آدریان بفرستی، چه بلاهایی رو به دنبال داره و چه خسارتها و مصیبتهایی رو میتونه به بار بیاره، من باید همین الان بهت بگم که من از همکاری با تو معذورم. قبل از این عذرخواهی، اگر تو نیازمند تشکر در برابر انجام وظیفه هستی، از تو برای انجام وظیفه نسبت به کشورت تشکر و قدردانی میکنم!
سامیه با شرمندگی گفت:
- راستش یک چیزی من رو گیج کرده، جناب عادل.
- مثلا چی؟
- داستان تاکسی.
- اگه جوابت رو بدم، دیگه سوالی نمیپرسی؟
- قول میدم که دیگه چیزی نپرسم.
عادل مکی برایش توضیح داد که موضوع تاکسی و ورود و خروج او از در پشتی بیهوده و عبث نیست.
مشخصات
- نویسنده صالح مرسی
- مترجم سید مهدی نورانی
- نوع جلد جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 1
- سال انتشار 1397
- تعداد صفحه 347
- انتشارات شهید کاظمی
نظرات کاربران درباره کتاب شکار شکارچی | صالح مرسی
دیدگاه کاربران