loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب دخترک کبریت فروش و 53 داستان دیگر | هانس کریستین آندرسن

5 / -
موجود شد خبرم کن

درباره‌ی کتاب دخترک کبریت فروش و 53 داستان دیگر

کتاب "دخترک کبریت‌فروش" از دسته کتاب‌های داستان کودک و نوجوان، مجموعه‌ای از 54 داستان کوتاه است که هر یک از این قصه‌ها، روایت‌هایی متفاوتی را به خواننده ارائه می‌دهند.

به عنوان مثال در داستان اول که هم‌نام با عنوان کتاب نیز هست، شخصیت اصلی قصه، دخترکی کوچک است. او در کنار مادر و پدرش زندگی فقیرانه‌ای را سپری می‌کند. وظیفه‌ی دخترک در این خانواده، فروش چوب کبریت‌ و کسب درآمد ناچیزی از این طریق می‌باشد.

اصل ماجرای این داستان، در آخرین شب سال شکل می‌گیرد. دختر قصه مطابق همیشه، با در دست داشتن تعدادی چوب‌کبریت از خانه خارج می‌شود. هوا بسیار سرد و سوزناک است و لباس‌های دخترک، اصلا مناسب چنین هوایی نیست. از قضا او دمپایی‌هایش را نیز در طول روز گم می‌کند. نداشتن لباس مناسب و کفش و سرمای شدید، فشار زیادی به دخترک وارد می‌نماید.

علی‌رغم تلاش‌های بسیار، هیچ‌کس حتی یک چوب‌کبریت هم از او نمی‌خرد. با فرا رسیدن شب، دخترک بدلیل این‌که هیچ پولی دریافت نکرده، به خانه بازنمی‌گردد. چرا که می‌داند اگر بدون پول نزد والدینش برود، حتما پدرش او را کتک خواهد زد.

تحت چنین شرایطی نزدیک یک خانه، به گوشه‌ای پناه می‌برد. او جهت گرم کردن خود، تصمیم می‌گیرد چوب‌کبریتی را روشن کند؛ عملی که چندین‌بار توسط این دختر تکرار می‌گردد. با روشن شدن اولین کبریت، دخترک رویاهای شیرینی می‌بیند و غرق در این رویاها می‌شود.

بخشی از کتاب دخترک کبریت فروش و 53 داستان دیگر

سوز سرما قیامت می‌کرد، برف می‌بارید و هوا رو به تاریکی می‌رفت. آخرین شامگاه سال بود، شب سال نو. در این هوای سرد و تاریک دخترکی در خیابان می‌پلکید. یک لاقبا و پا و سربرهنه بود. از خانه که آمد بیرون دمپایی پایش بود؛ اما برایش خیلی بزرگ بود... راستش، دمپایی‌ها مال مادرش بود. وقتی دخترک داشت از وسط خیابان شتاب‌زده می‌گذشت تا از سر راه کالسکه تیزرویی کنار برود، هر دو دمپایی را گم کرده بود. یک لنگه‌اش را نتوانست پیدا کند، و لنگه دیگر را پسرکی درربوده و هره‌کره‌کنان فریاد زده بود که وقتی صاحب طفلی شود، آن را ننویش می‌کند.

و حالا دخترک بیچاره پای برهنه کوچه و خیابان‌ها را گز می‌کرد. پاهایش از سوز سرما ورم کرده و قرمز شده بود. دسته‌ای چوب‌کبریت به دست داشت و بیش از آن در جیب پیشبندش بود. تمام روز نه کسی از او خرید کرده و نه یک پاپاسی کف دستش گذاشته بود. سرمازده و گرسنه، در شهر پرسه می‌زد؛ چشمش از زندگی ترسیده بود، طفلک بیچاره! دانه‌های برف رو گیس دراز بورش می‌بارید. خرمن گیسوانش به زیبایی تمام پشت گردنش حلقه شده بود، اما او به این‌طور چیزها هیچ‌وقت توجهی نمی‌کرد. از پنجره‌ی تمام خانه‌ها نور می‌تابید، و بوی بریان شدن غاز در سراسر خیابان به مشام می‌رسید. خب، شب سال نو بود دیگر و همین فکر او را به خود مشغول می‌کرد.

باری، رفت رو سکو کوچک وسط دو خانه نشست و پاها را زیرش جمع کرد. اما بیش‌تر سردش شد. می‌ترسید برگردد به خانه، چون یکدانه کبریت هم نفروخته بود و نگران بود احتمالا از پدرش کتک بخورد. به علاوه، خانه‌اش دست کمی از سرمای خیابان نداشت. در یک اتاق زیرشیروانی سفالی زندگی می‌کرد. با آنکه آن‌ها سعی کرده بودند سوراخ‌ها و شکاف‌های بزرگ را با کاه و کهنه‌پاره‌ها بگیرند، باد زوزه‌کشان به درون می‌وزید.

دست‌های کوچک دخترک از سرما بی‌حس و کرخ شده بود. اگر جرات می‌کرد کبریتی بگیراند، می‌توانست اندکی دست‌هایش را گرم کند، چوب‌کبریتی برداشت و کشید رو دیوار آجری خانه؛ روشن شد! چه گرمایی داشت و چه روشن می‌سوخت، مثل شمع‌های کوچک. دستش را گرفت دور کبریت. عجیب بود! به نظر می‌آمد که کبریت بخاری چدنی بزرگی شده بود با ابزارهای برنجی‌اش...

کتاب دخترک کبریت فروش و 53 داستان دیگر اثر هانس کریستین آندرسن با ترجمه‌ی جمشید نوایی، توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است.

 

فهرست

 

 

فهرست کتاب دخترک کبریت فروش و 53 داستان دیگر

 

مادر آقتی

سوزن رفوگری

ناقوس

مادربزرگ

تپه پریان

کفش‌های قرمز

مسابقه پرش

دخترک چوپان و دودکش پاک‌کن

هولگر دانمارکی

دخترک کبریت‌فروش

از برج و باروی دژ

از پنجره‌ای در وارتوف

کهنه‌چراغ خیابان

همسایه‌ها

تاک کوچولو

سایه

خانه قدیمی

یک چکه آب

خانواده شادکام

قصه یک مادر

یخه

بته کتان

مرغ ققنوس

یک قصه

آلبوم خاموش

سنگ گور قدیمی

فرقی هست

زیباترین گل رز عالم

قصه سال

روز آخر

راست راست است!

آشیانه غوها

خوش‌خلق

غصه

هر چیز به جای خود نکوست

جن و بقال

هزاره

زیر درخت بید

پنج نخود از یک غلاف

برگی از آسمان

بیعار بود

آخرین مروارید

دو دختر

دورترین نقطه دریا

قلک

ایب و کریستینای کوچولو

هانسِ پخمه

راه پرخار

خدمتکار

بطری

کیمیا

راه پختن سوپ رو قلاب سوسیس

شبکلاه فلفل‌فروش

«چیزی»

 

 

  • نویسنده: هانس کریستین آندرسن
  • مترجم: جمشید نوایی
  • انتشارات: نگاه

 

 



درباره هانس کریستین آندرسن نویسنده کتاب کتاب دخترک کبریت فروش و 53 داستان دیگر | هانس کریستین آندرسن


نظرات کاربران درباره کتاب دخترک کبریت فروش و 53 داستان دیگر | هانس کریستین آندرسن


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب دخترک کبریت فروش و 53 داستان دیگر | هانس کریستین آندرسن" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل