دربارهی کتاب بر جاده های آبی سرخ
کتاب "بر جادههای آبی سرخ" روایتگر داستانی بسیار زیبا و پرماجرا به قلم نادر ابراهیمی است که بر اساس روایتی تاریخی به نگارش درآمده است.
بنا بر اظهارات شخصی آقای "نادر ابراهیمی"، این اثر، دقیقا عین واقعیت نیست. تا حدی که مدارک و منابع تاریخی وجود داشته، بر پایهی مجموعهای از واقعیات و مستندات قابل اعتنای تاریخی نوشته شده است. قابل ذکر میباشد که نویسنده در خلق رمان، از تخیلات و ذوق حرفهای خود نیز بهره جسته است. البته این عمل تنها در راستای حذف ابهامات روایت و آشکار ساختن حقایق باشکوه آن انجام گرفته است.
در واقع، انگیزهی نگارش بر جادههای آبی سرخ، در نتیجهی دیدار ابراهیمی با "اسماعیل رایین" -یکی از نویسندگان ایرانی- ایجاد میشود. در طی این ملاقات، آقای رایین با ذوقی وصفناشدنی از دریانوردی شجاع و دلیر به نام "میر مهنای دغابی"، سخن میگوید. سپس از ابراهیمی میخواهد که دربارهی این مرد کتابی را بنویسد. میر مهنای دغابی، در گذشتههای بسیار دور، سردار شجاع دریای جنوب بود که همچون کوهی استوار در برابر استعمارگران ایستادگی میکرد. اما بیگانگان با تلاشهای فراوان خود سعی بر حذف نام نیک او از افکار عمومی داشتند و این مرد بزرگ را همچون راهزنی دریایی به همگان معرفی مینمودند.
در نتیجهی ادعاهای اسماعیل رایین، ابراهیمی، در طی بیست و دو سال، به جمعآوری اطلاعات و منابع قابل اتکا دربارهی این مرد پرداخت. سپس مجموعهی دستاوردهای خود را در قالب رمان، تحت عنوان بر جادههای آبی سرخ به نگارش درآورد؛ اثری که با ناملایمتها و بیمهریهای فراوانی روبهرو گشت. اما مانع از ارادهی استوار ابراهیمی نگشت و سرانجام نیز به چاپ رسید.
بخشی از کتاب بر جادههای آبی سرخ
خداوندا خوارم کن اما مردم آزارم مکن!
باز، نیمهشب از آن نیمه شبهای میرمهنا بود؛ و مهتاب، مهتاب میرمهنا؛ و دریا، دریای میرمهنا و جنون...
باز، قصه قصه بیتابی و بیخوابی میرمهنا بود و پناه بردنش به ساحل بیتاب و بیخواب ریگ، و جنون، که با عشق، هیچ فاصله نداشت.
- خدایا! سالهاست که با پای برهنه، به این قدک کهنه رضا دادهام. همین، تنها همین را برایم باقی بگذار تا پیش روی دوستانم خجلتزده نشوم و پوزخند پنهان مردمان را احساس نکنم!
خدایا! کاری کن که حتی بداندیشترین آدمها نیز نتوانند مرا به مدارای با دشمنان امت و ملت، و به خودخواهی، لذتخواهی، و مقامخواهی متهم کنند.
خدایا! توان خیانت کردن به مردم را از من بگیر! توان دل بستن به مال، دل بستن به زن، و بیشتر خواستن را از من بگیر!
من به راه مردان تو میروم. این راه را چندان ناهموار و دشوار مکن که از پا درآیم. دستم بگیر که محتاج دستگیری توام!
خدایا! رضایت وجدان میخواهم، نه رضایت خویشان و دوستان.
خداوندا! کینهام را به دشمنان سرزمینم عمیقتر کن، زبانم را تیزتر کن، پایم را استوارتر کن، زبونیام را کمتر کن، شاید بتوانم سنگی از کوره سنگی دردهای مردم بردارم و باری از بار عظیم غمهایشان بکاهم!
خدایا! بیکارهام مکن، بیمصرفم مکن، عیاشم مکن، وراجم مکن، بهانهگیرم مکن، خودباورم مکن، اسیر تنم مکن، پیش فرزندان سرزمینم سرافکنده و سرشکستهام مکن، در بهدرم کن اما دلبسته به زر و زیورم مکن!
خدایا! کاری مکن که کودکان، آنگاه که از مادران و پدران خود میپرسند: «این میرمهنا، برای مردم ما چه کرده است؟» هیچکس هیچ داستانی برای گفتن نداشته باشد!
خداوندا!
اگر داشتن همین تنپوش کهنه، ذلیل داشتنم میکند، ندارم کن!
اگر کاشتن اسیر چیدنم میکند، بیکارم کن!
اگر اندیشهی خیانت به یاران بر سرم افتاد، بر سر دارم کن!
اگر به لحظهی غفلتی درافتادم، پیش از سقوط، هشیارم کن!
اگر رنج بیماران، دقیقهیی از دلم بیرون رفت، سخت و بیترحم، بیمارم کن!
اگر مهر خردسالان از قلب مغلوبم گریخت، به عذاب الیم گرفتارم کن!
کتاب بر جادههای آبی سرخ به قلم نادر ابراهیمی توسط انتشارات روزبهان به چاپ رسیده است.
فهرست
فهرست کتاب بر جادههای آبی سرخ
به ناگزیر، چند کلمهیی جدا از داستان
کتاب اول- فصل سرسبز آشناییها
ماژ در آستین
شهربانو! بچههایم را مهربان بزرگ کن!
شاه بندر، کشته شد
مردان آواره در تیررس
کتاب دوم- دو حفرهی سیاه و جهان ظلمات
مردی که سیاه میبیند
خداوندا! خوارم کن اما مردم آزارم مکن!
میترسم عبداله خان، میترسم!
آنها که ثروت خویش میدزدند
پسرم را بردند، عبداله!
نور از خانهی ما دور شده است
کتاب سوم- کریم خان زند، یک پنجرهی روشن
مرد اول تاریخ را میجویم
خدا عاشقان را میبخشد
زمان ملاقات رسیده است
کی کجا خم میشود زانو؟
بگو دلقک دربارت شوم تا بشوم...
این همه خفت به خاطر وطن
مورچگان و لحظهی ملخ
کتاب چهارم- میرمهنا مرد بیپروای دریای جنوب
آرام، به سوی بیآرامی
با شتاب، به سوی اوج
م م م م مادر! به دادم بٍّ ب ب ب ... عَ عَ عَ عَب عب...
رسیدنها
دنبالهی رسیدنها و آغاز مصائب
کتاب پنجم- صبور در مصاف مصائب
مهاجمان همیشه، دل به گریز میبندند
یورش به ریگ متروک
صدای سم ستوران
دگرگونیهای دلنشین
چراغی در اعماق درهها
چند قطرهی سرخ بر جادههای آبی جنوب
شبانکاره در آستانهی نبردی سخت
نامهها
صبور در مصاف مصائب
- نویسنده: نادر ابراهیمی
- انتشارات: روزبهان
نظرات کاربران درباره کتاب بر جاده های آبی سرخ | نادر ابراهیمی
دیدگاه کاربران