بخشی از کتاب وصیت و صبحانه حسین صفا
لیلی! اگر به خواب نمیرفتم
یا از خودم فرار نمیکردم
حتما به دلخراشترین شکل
ممکن تو را به یاد میآوردم
حال و هوای پیر شدن دارم
در من همیشه برف گرفته و من
در برف پشت پنجرهام دارم
دنبال ردپای تو میگردم
لیلی! به جان مادرم از این جان
تا این شقیقه چند فدم راه است
تا این تفنگ چند قدم بردار
شلیک کن رها شوم از دردم
آن مرد با تمام افقهایش
حالا به چشمهای تو محدود است
آفاق را بگرد، اگر دیدی
مردی هنوز هست، من آن مردم
کتاب وصیت و صبحانه به قلم حسین صفا در نشر نیماژ به چاپ رسیده است.
- نویسنده: حسین صفا
- انتشارات: نیماژ
نظرات کاربران درباره کتاب وصیت و صبحانه | حسین صفا
دیدگاه کاربران