دربارهی کتاب اتفاق نوشتهی گلی ترقی
کتاب اتفاق نخستین اثر گلی ترقی میباشد. "اتفاق" داستانی است که برای نسل بچههای انقلاب نا آشناست و بخشی از آن در محلههای قدیمی زعفرانیه اتفاق میافتد. داستان نادر و شادی، خواهر و برادر دوقلو که طی سالهای متمادی در کنار هم بزرگ شدهاند و رشد کردهاند.
اولین اتفاق این رمان دوستی نادر با تانیاست. تانیا که در نقشهای مختلفی میتواند ظاهر شود، از لحاظ رفتاری ربطی به شخصیت نادر ندارد و نهایتا او را ترک میکند. پدر نادر برای اینکه او را از این ماجرا جدا کند، به ناچار او را به خارج از کشور میفرستد. سالها میگذرد و این دو (نادر و شادی) از هم جدا می2مانند.
شادی که پدرش قول این را می دهد که پس از رفتن نادر او را هم راهی کند، در ایران میماند و نادر به آمریکا میرود. هر دو ازدواج میکنند، اما با شکست مواجه میشوند. نادر سالها بعد، با دختری آمریکایی ازدواج میکند و پدرش هم در ایران میمیرد. این اتفاق برایش اتفاق تلخی است و از این که نمیتواند در آن موقعیت کنار خواهرش باشد، افسوس میخورد. او دچار بیماری میشود و در تخیلاتش به گذشته بر میگردد. شادی هم مرگ پدر را، دوری نادر برادرش را، بیماری مادرش و جنگ را تجربه میکند.
شادی در آن زمان با پوشکین که از دوستان قدیمی نادر است و همچنین پزشک مادرش، قصد ازدواج دارد اما ناگهان جنگ دوباره آغاز می شود و آن را به وقتی دیگر موکول میکنند. نادر که دیگر بیماری کلافه اش کرده، به یاد گذشته میافتد و تصمیم میگیرد برای اینکه دنیای تازهای را تجربه کند، به کشورش برگردد. او نیویورک را به مقصد تهران ترک میکند. وقتی میرسد، سعی میکند خود را از دید همگان پنهان کند اما...
بخشی از کتاب اتفاق؛ انتشارات نیلوفر
"دوقلوها با رشته ای نامریی به هم متصل بودند و فکرهای هم را می خواندند. اغلب خواب هایشان مثل هم بود. اگر یکی شان بیدار می شد، دیگری خواب او را ادامه می داد. اگر زانوی نادر به چیزی محکم می خورد یا تیغ انگشتش را می برید، شادی درد پا و سوزش انگشت او را احساس می کرد. یا اگر شادی میوه ای کال و آلوده خورده بود، نادر زودتر از او دچار دل درد می شد."
"شادی به مادرش نگاه کرد، از او کمک خواست. چشم های مادرش خاموش بود. تصمیم نهایی را بر عهده او گرفته بود. تصویر پوشکین در لباس سفید پزشکی، ایستاده کنار خانم پرستار، دوباره پیشِ چشم های شادی ظاهر شد و حسادتی پنهان، همراه با حسِ تملک - که می شد اسمش را عشق گذاشت - قلبش را فشرد. بی آنکه سرش را بلند کند، موافقت خودش را با صدایی سرد ولی محکم اعلام کرد"
دربارهی گلی ترقی
گلی ترقی متولد مهر 1318 در تهران است. او به سال 1348، نخستین رمانش را که "من هم چه گوارا هستم" نام داشت، منتشر کرد. داستانِ "بزرگ بانوی روح من" او، به عنوان بهترین قصه ی سال فرانسه انتخاب شد. من هم چه گوارا هستم، جایی دیگر، فرصت دوباره و... از جمله کتاب های اوست.
نظرات کاربران درباره کتاب اتفاق | گلی ترقی
دیدگاه کاربران