کتاب بیژن و منیژه نوشته جعفر مدرس صادقی در نشر مرکز به چاپ رسیده است.
مدرس صادقی از نویسندگان توانمند معاصر است که شور و عاطفه و احساس در آثارش موج می زند. " بیژن و منیژه" همانطور که از اسمش پیداست، داستانی عاشقانه است که دردل وقایع اجتماعی اتفاق می افتد. نام داستان برگرفته از داستان عاشقانه ی بیژن و منیژه در شاهنامه است، اما جز یک مرتبه، در کتاب به این شخصیت ها هیچ اشاره ای نشده است. به نظر می آید نویسنده با توجه به محتوای رمان، این نام را برای نوستاژیک بودنِ آن، انتخاب کرده است. متنِ داستان، روان و ساده و در عین حال رازآلود و مبهم است. ضمن این که داستان دارای گره های تو در تویی هست که خواننده را به چالش می کشاند و درگیر ماجراهای پیچیده می کند، اما با وجود همه پیچیدگی ها، در انتها تصمیم گیری در خصوص بعضی مواضع ماجرا را، به عهده خود مخاطب می گذارد. به علاوه این که تلفیق هیجان در عینِ روانی کلام، متن را از یک نواختی دور کرده است. کتاب به موضوعی سراسر اجتماعی پرداخته و در این بین شخصیت ها به نوعی به تصویر کشیده شده اند که شاید به ظاهر با نسل های قبل از خود تفاوت داشته باشند، اما همگی در چشیدن طعم شکست و ترس از ارتباط، با هم مشترک هستند. راویِ داستان اول شخص است ولی این موضوع برای خواننده آزار دهنده نیست؛ به عبارتی زبان کتاب به قدری پویا و زنده است که خواننده را جذب می کند. در میان روایتِ اصلی، به مساله ی بی محبتی میان پدر و پسر در جامعه ی امروزی اشاره شده است. داستان در مورد دو هم بازی به نام های ادرلان و سعید است. اردلان برای زندگی به خارج رفته و پس از مرگ پدرش، برای شرکت در مراسم او به ایران می آید و سعید را ملاقات می کند. سعید، با پدرش که از مشهور ترین پزشک های شهر است، مشکل دارد و جدا از او زندگی می کند. . آن ها هردو عاشق هم بازی دوران کودکی خود، دختری به نام هما بودند و با ورود اردلان به ایران، بازگشتِ آن ها به دوران عاشقانه کودکی آغاز می شود.
نویسنده
جعفر مدرس صادقی، نویسنده و مترجم ایرانی است که در سال 1333 در اصفهان متولد شد. تحصیلات دوره ابتدایی اش را در همان جا به پایان رساند و برای ادامه تحصیلات به تهران رفت. وی از 23 سالگی پا به عرصه مطبوعات گذاشت و گزارش نویسی در روزنامه اطلاعات را آغاز کرد. بعد از آن در سال 1353 به ترجمه و نقد و معرفی کتاب پرداخت. علت عمده شهرت وی، رمان" گاوخونی" است که به چند زبان نیز ترجمه شد. سال 1383 بهروز افخمی فیلمی بر اساس این رمان ساخت که در جشنواره کن با استقبال رو به رو شد. از آثار مدرس صادقی می توان به : 1. کله اسب. 2. شاه کلید. 3. من تا صبح بیدارم. 4. آب و خاک. 5. بهشت و دوزخ. 6. بچه ها بازی نمی کنند و ... اشاره کرد.
برشی از متن کتاب
"فردا صبح به دیدار پدرم خواهم رفت. فردا روز سوم فروردین است و هر سال در چنین روز مبارکی پدرم بار عام می دهد تا همهاقوام و دوستان دور و نزدیک به دیدنش بروند و سال نو را به او تبریک بگویند. و من هم یکی از همه. با لباس نو و کت و شلوار و کراوات، نه با لباس کاری که همیشه میپوشم. با اردلان میروم که بعد از بیست و هفت سال که ندیدهبودمش آمده است ایران و تازه همین هفته پیش، و اردلان هم با کت و شلوار و با کت و شلوار خیلی شیک تر از کت و شلوار من، اما با کراوات مشکی، به نشانه ماتم برای مرگ پدرش که تازه همین پریروز به خاکش سپردیم و همین امروز مجلس ختمش را برگزار کردیم. خدایا، من چه قدر حالم خوب است، خیلی خوشحالم و از خوشحالی توی پوست خودم نمی گنجم که دوست عزیزم بعد از این همه سال دوری از وطن به زاد و بومش برگشت تا من دوباره ببینمش."
- نویسنده: جعفر مدرس صادقی
- انتشارات: مرکز
نظرات کاربران درباره کتاب بیژن و منیژه - جعفر مدرس صادقی
دیدگاه کاربران