دربارهی کتاب خرده جنایتهای زناشوهری
کتاب خرده جنایتهای زناشوهری نوشتهی اریک امانوئل اشمیت، داستان زندگی زناشویی یک زوج را با طنزی سیاه روایت میکند. داستان از آنجا شروع میشود که: شوهر، با نام ژیل بر اثر ضربهای که به سرش میخورد حافظهاش را از دست میدهد و حتی همسرش لیزا را که پانزده سال با او زندگی کرده، به خاطر نمیآورد. این اتفاق برای هر دو نفر آنها مشکلات مختلفی را به وجود میآورد. هر دو شخصیت داستان به نوعی قصد فرار از واقعیتهای زندگیشان را دارند و همین موضوع، مشکلات به وجود آمده را بیشتر میکند.
اینجاست که قضاوت اینکه کدام یک بیشتر مقصرند، برای خواننده سخت میشود و دیگر نمیتواند کتاب را روی زمین بگذارد، دست و پا میزند تا پاسخ سوالهای پیش آمده را پیدا کند. دیالوگهای این نمایشنامه تا عمق روح و جان خواننده نفوذ میکند و تصویرسازیهای فوقالعاده اشمیت زندگی فراموششدهمان را یادآوری میکند. کتابهای نمایشنامه در زمینه نمایش، نمایشنامه نویسی، نمایشهای خیابانی، تئاتر و … است.
این داستان ترکیبی از احساسات مختلفی همچون عشق، حسادت، تحقیر، ناامیدی و خستگی است و این جزئیات توسط نویسنده به زیبایی هرچه تمامتر به تصویر کشیده شده است. اجرای ایننمایشنامه در کشورهای مختلف، با اقبال بسیار خوبی روبهرو شد و مردم را روی صندلیهایشان میخکوب کرد. بر اساس این نمایشنامه، تله تئاتر تلوزیونی با بازی "نیکی کریمی" و "محمدرضا فروتن" نیز ساخته شده است.
بخشی از کتاب خرده جنایتهای زناشوهری
لیزا: میخوام که بمونی.
لیزا مجبورش میکند بنشیند. ژیل منگ و بدون کوچکترین مقاومتی اطاعت میکند.
دلم میخواد بازم با هم زندگی کنیم.
ژیل: ولی... ولی پونزده روز پیش میخواستی ترکم کنی.
لیزا: اون مال پونزده روز پیش بود.
ژیل: از اون موقع چه اتفاقی افتاده؟ کتکت زدم و حافظهام رو از دست دادم.
لیزا: (محکم) دیگه هرگز ترکت نمیکنم.
ژیل که از تغییر حالات ناگهانی لیزا کاملا گیج شده است، گردن دردناکش را میخاراند.
زندگی مشترکمون برام خیلی مهمه.
ژیل: چرا؟
لیزا: به هیجوجه نباید بهم بخوره. پونزده سال واسش زحمت کشیدم. اثر منه. (حرفش را اصلاح میکند) اثر ماست. تو چی؟ بهش افتخار نمیکنی؟
ژیل: حفظ یک زندگی به خاطر غرور، خودخواهیه نه عشق.
لیزا: بمون.
ژیل: متاسفم لیزا، ولی سر در نمیآرم. هنوز دستگیرم نشده، چرا دو هفته پیش میخواستیم همدیگهرو ترک کنیم، حالام که اصلا نمیفهمم چرا باید دوباره با هم بمونیم.
لیزا: آدم که نمیتونه قسمتشو عوض کنه (مکث) تو هم قسمت منی. (با ملایمت) جسمهامون هرگز به هم تعلق نخواهد داشت ولی روحمون مال همدیگهاست. تو در اعماق وجود من جا داری، من در اعماق وجود تو جا دارم، هر دومون اسیریم. حتی وقتی جسما مرد من نیستی، به خودت وابسته کردی. ممکنه بتونیم از هم جدا بشیم ولی دیگه نمیتونیم همدیگه رو ترک کنیم. تمام این روزهایی که نبودی، اینجا نبودی و حتی با خودت هم نبودی، باز هم تمام فکر و ذکرم پیش تو بود، شریک غم و غصهام بودی.
عشق به یک مرد معنیش چیه؟ اینکه علیرغم خودش، علیرغم خودت و علیرغم همه چیز و همه کس دوست داشته باشی. یعنی عشقت به کسی وابسته نیست. تمام امیال و حتی نفرتهاتو دوست دارم، وقتی عذابم میدی دوست دارم، عذابی که زجرم نمیده، که بلافاصله فراموش میکنم، عذابی که ازش نشانهای باقی نمیمونه. این تحملیه که باعث میشه از تمام موانع با قدرت و محکم عبور کنی، در غم و شادی.
قبل از اینکه بخوای منو بکشی دوستت داشتم، بعدشم دوستت دارم. عشق من به تو مثل یک غده است. یک تودهایه در مغزم که دیگه نه میتونم درش بیارم نه عوضش کنم. جزئی از تو در درون منه. حتی اگه برای اون باقی میمونه. شکلی از تو در وجود منه. من نشونه توام، تو نشونه منی، هیچکدوم بدون دیگری نمیتونیم وجود داشته باشیم.
ژیل منقلب از این اعتراف به لیزا نگاه میکند.
خوب؟
ژیل: خوب...
چون ژیل همچنان ملایم و آسیبپذیر مردد است، لیزا با نگاه التماسش میکند.
خوب ... میمونم چون فعلا اینجام
کتاب خرده جنایتهای زناشوهری اثر اریک امانوئل اشمیت با ترجمهی شهلا حائری توسط نشر قطره به چاپ رسیده است.
دربارهی اریک امانوئل اشمیت
اریک امانوئل اشمیت متولد 28 مارس 1960 در فرانسه است. او نویسنده، نمایشنامهنویس و فیلسوفی است که نوشتههایش به 43 زبان دنیا ترجمه شده و نمایشنامههایش در بیش از 50 کشور به روی صحنه رفته است او چندین جایزه معتبر نیز برای آثارش دریافت کرده است. "مهمانسرای دو دنیا" و "گلهای معرفت" دو اثر معروف او هستند.
نظرات کاربران درباره کتاب خرده جنایتهای زناشوهری
دیدگاه کاربران