معرفی کتاب همنوایی شبانۀ ارکستر چوبها
رضا قاسمی همنوایی شبانه ی ارکستر چوب ها را اولین بار در 1996 در آمریکا منتشر کرد و پس از مدتی این اثر در سال 1380 در ایران منتشر شد و جایزه ی هوشنگ گلشیری و جوایز بسیار دیگری را از آن خود کرد. ماجرای داستان به زندگی یک ایرانی (یدالله) می پردازد که در اتاق زیر شیروانیِ خانه ای در فرانسه زندگی می کند. چند ایرانی دیگر نیز در این ساختمان هستند. با آمدن پروفت (پیامبر) که ادعا می کند فرستاده ی خدا است، زندگی روزمره ی او دچار اغتشاش می شود.
برشی از متن کتاب
فصل اول نه گابیک، اینجا نه! مثل اسبی بودم که پیشاپیش وقوع فاجعه را حس کرده باشد. دیده ای چه طور حدقه هاش از هم می درند و خوفی را که در کاسه ی سرش پیچیده باد می کند توی منخرین لرزانش؟ دیده چه طور شیهه می کشد و سم می کوبد به زمین؟ نه، من هم ندیده ام. ولی، اگر اسبی بودم هراس خود را این طور برملا می کردم. (کسی چه می داند؟ کنیز بسیار است کدو هم بسیار! شاید روزی مادری از مادران من چهارپایه ای گذاشته باشد زیر شکم چارپایی تا در آن کنج خلوت و نمناک طویله ای کاهگلی و در آن تاریک و روشنای آغشته به بوی علف و سرگین نطفه ی مرا بگیرد و در لفافی از حسرت و تمنا بپیچاند.)
- نویسنده: رضا قاسمی
- انتشارات: نیلوفر
نظرات کاربران درباره کتاب همنوایی شبانه ارکستر چوبها
دیدگاه کاربران