کتاب این عشق هیولایی

درباره‌ی کتاب این عشق هیولایی

وقتی محسن چاووشی شعر خود را عشق هیولایی عنوان می‌دهد، منظور این هیولای جاری بر زبان عامه نیست که هیولایش به نقل از شادروان معین، نظر به ماده اولیه عالم دارد که همواره متصور به صور و متقلب به احوال و اشکال و هیات مختلف است. همچنین اشاره به روایات تاریخی و دینی در اشعارش شده است.

تفاوت معشوق چاوشی با معشوق دیگران در این جاست که عاشق رشک ورز، رقیب را برنمی‌تابد و معشوق را فقط و فقط برای خود می‌خواهد ولی محسن چاوشی معشوقی دارد که همگان را به دیدن و بوسیدن و بوییدن او فرا می‌خواند. شاعر معشوق را با لطف و قهرش در می‌یابد، با لطفش شیفته‌تر و با قهرش واله‌تر می‌گردد و خود نمی‌داند که آن قهر نیز "لطف" است تا عاشق را به معشوق نزدیک‌تر و واله‌تر گرداند.

بخشی از کتاب این عشق هیولایی

باران که می‌بارد

عطر تو می‌وزد

به ساقه‌ی خشکم

عقاب دشت بزرگ

سوی تو می‌آیم

با بال گنجشکم

باران که می‌بارد

امید می‌کارد

در روح و در جانم

درخت پیر و کهن

یاد بده مرا

هیچ نمی‌دانم

باران که می‌بارد

سلام می‌آرد

از سمت بالاها

والای من والا

بالا بکش ما را

چون شمس مولانا

باران که می‌بارد

بر قتل تاریکی

جانانه می‌تازد

ببار واحدا

ببار رحتما

ببار تا ابد

کتاب این عشق هیولایی به قلم محسن چاوشی در انتشارات آفتاب اندیشه به چاپ رسیده است.

• نویسنده: محسن چاوشی
• انتشارات: آفتاب اندیشه