دربارهی کتاب کلکسیونر عطر
کتاب "کلکسیونر عطر"، رمانی پرکشش و خواندنی است که داستان زندگی دو شخصیت مختلف را برای مخاطب تشریح میکند. شخصیتهایی که زندگی جداگانه و بسیار متفاوتی از یکدیگر دارند و دور از هم روزگار میگذارند. اما، دست سرنوشت، زندگی این دو نفر، را با یکدیگر گره زده و روایتی پرماجرا را خلق کرده است. آنها "اوا دورسی" و "گریس مونرو" نام دارند.
داستان در پاریس و زمستان سال 1954 آغاز میشود. نویسنده به تشریح بخشی کوتاه از زندگی اوا دورسی، میپردازد. این زن، از سالها پیش با بیماری سیروز دست و پنجه نرم میکند. بیماریای که هماکنون به مراحل اوج خود رسیده و اوا را آزار میدهد. وی علیرغم توصیههای پزشک خویش، از کشیدن سیگار و نوشیدن الکل خودداری نمیکند؛ اموری که او را بیش از پیش، به مرگ نزدیکتر میسازد.
در صفحات بعدی کتاب، به لندن و بهار سال 1955 میرویم و با گریس مونرو، آشنا میشویم. زنی جوان که بر خلاف سایر زنان دور و اطراف خویش، به استقلال شخصی اهمیت فراوانی قائل میباشد. او از شرکت در مهمانی و برقراری ارتباطهای سودجویانه با دیگران، متنفر است. "مالوری"، دوست صمیمی گریس و همسر پسرعموی او میباشد. این زن همواره سعی بر این دارد که گریس را از افکار و رفتارهای مغایر با زمانهی حاضر دور سازد؛ امری که هیچگاه در آن به موفقیت نمیرسد.
گریس قصد دارد در کلاسهای آموزشی تایپ پیشرفته و مدیریت دفترداری شرکت نماید؛ تصمیمی که مطابق روال همیشگی، مالوری با آن مخالفت میکند. اما زن قصه بر این امر پافشاری میورزد تا با تکیه بر مهارتهای خویش، آیندهی مورد نظر خود را شخصا بسازد. غافل از اینکه، با اتفاقی غیرقابل پیشبینی مواجه گشته و سرنوشتش به کلی تغییر خواهد کرد.
بخشی از کتاب کلکسیونر عطر
دوباره مادام هیور نفسش را بیرون داد. «بچه دارید مادام مونرو؟»
«نه.»
«خب، وقتی داشته باشی، تو یک پرستار بچه خواهی داشت. زن جوانی که بچهها را از خواب بیدار میکند، لباس میپوشاند و به آنها غذا میدهد، حروف و اعداد و رفتارها را یادشان میدهد... و سپس وقتی تو به خانه آمدی، آنها نمیتوانند منتظر بمانند تا تو را ببینند. تو آنها را به پارک میبری و بازی میکنی و آنها شاد هستند. همین درمورد یک معشوقه نیز صدق میکند. او آستینهایش را بالا میزند، گرایش به کار سخت دارد، وانمود میکند مرد میانسالش فریبنده است، به پریشانیاش گوش میدهد، روحش را مشت و مال میدهد، حتی تا آنجا پیش میرود که او را از لحاظ فیزیکی اطمینان بخشد، اما همهاش تملق و چاپلوسی است؛ همین... و سپس او به خانه برمیگردد، با نیروی تازه و سپاسگزار...» مکث کرد. ـ... پشیمان. کسی میتواند زیرکانه علائق شخصیاش را ادامه دهد که همسرش کاملا خرسند باشد.»
موسیو تیسوت به گریس نگاه کرد.
او خجالتزده به طرف دیگری نگاه کرد. او اینگونه درمورد ونسا فکر میکرد؟ مردمان سطح بالا اینطور فکر میکنند؟
«به نظر میرسد امروز در حال شوکه کردن شما هستم.» مادام هیور دلیل آورد. «معذرت میخواهم. فقط میخواستم به شما توضیح دهم که من قدردان همکاریاش هستم؛ او کارهای دیگری هم در جنگ انجام داد. در طول جنگ، او همهی آن مردانی را که خیلی مهم بودند تا صنعتمان باز بماند، سرگرم میکرد.»
گریس پرسید: «منظورتان نازیهاست؟»
ایوون به آهستگی نفسش را بیرون داد و به او نگاهی انداخت. «بله، آنها. در طول اشغال، آن کار لازم بود؛ حرکتی واقعبینانه از طرف ما. اما باز هم کسی نمیخواست با آنها شام بخورد. خوشبختانه، اوا همیشه بود. فکر کردی، چطور استحقاق چنین آپارتمان مجللی را یافت؟ و به من گفته شد، آنها، آن را دوست داشتند؛ اینکه توسط یک معشوقه سرگرم میشدند.» به گریس خیره شد، واکنشش را با حس کنجکاوی سردی مشاهده کرد. «این ملک جایگاهی را در تاریخ خانوادهمان دارد، به خوبی یا بدی. این همیشه بخشی ارز دارایی ملکی هیور بوده است و حالا میخواهم دوباره آن را داشته باشیم.»
کریس فندک پدرش را در جیبش گرداند و گرداند. او از آهنگ اهانتآمیز در صدای مادام هیور یا اصرار ظریفی که در درخواستش داشت مصون نبود...
کتاب کلکسیونر عطر به قلم کتلین تسارو و ترجمهی فروغ مهرزاد در انتشارات کتاب کوله پشتی به چاپ رسیده است.
فهرست
فهرست کتاب کلکسیونر عطر
پاریس، زمستان 1954
لندن، بهار 1955
نیویورک، 1927
پاریس، بهار 1955
نیویورک 1927
پاریس، بهار 1955
نیویورک 1927
پاریس، بهار 1955
نیویورک 1927
پاریس، بهار 1955
نیویورک 1927
پاریس، بهار 1955
نیویورک 1927
پاریس، بهار 1955
نیویورک 1927
پاریس، بهار 1955
هتل هرمیتاژ، مونت کارلو 1932
پاریس، بهار 1955
کروالی، غروب لندن، 1928
پاریس، بهار 1955
چالوی غربی، آکسفوردشایر، انگلیس 1935
پاریس، بهار 1955
پاریس، سپتامبر 1942، در طول اشغال نازی
پاریس، بهار 1955
پاریس، زمستان 1954
- نویسنده: کتلین تسارو
- مترجم: فروغ مهرزاد
- انتشارات: کتاب کوله پشتی
نظرات کاربران درباره کتاب کلکسیونر عطر
دیدگاه کاربران