کتاب عشق صدراعظم | الکساندر دوما

درباره کتاب عشق صدراعظم نوشته الکساندر دوما

داستان کتاب روایتی تاریخی است در دوره ای از فرانسه که "لویی سیزدهم" در آن روزگار پادشاه فرانسه بود. داستانی درباره ی صدر اعظم فرانسه یعنی "کاردینال ریشیلو" است که به ملکه اتریش، بانو "آن" علاقه مند می شود و حاضر است برای رسیدن به آن دست به هر کاری بزند. اما متاسفانه راه به جایی نمی برد و نمی تواند توجه بانو "آن" را به سوی خود جلب کند. در آن دوران که "کاردینال ریشیلو" معروف به "کاردینال سرخ پوش" در پی تحکیم قدرت خود در میان درباریان بود، هر کدام از حریفان وی قصد داشتند که او را از تخت به زیر بکشند تا بلکه خود بتوانند جایگاه او را به دست آورند. اما در این زمان است که "ریشیلو" متوجه می شود بانو "آن" قصد دارد که...

برشی از متن کتاب عشق صدراعظم نوشته الکساندر دوما

"صدر اعظم فرانسه، در حالی که لباس کاردینالی را در بر کرده بود، در اطاق دفتر خود قدم می زد و اظهار بی صبری می کرد. در یک طرف اطاق، روی صندلی راحتی، مردی سالخورده، با لباس کشیش ها، نشسته طیلسان را تا نزدیک چشم ها پائین کشیده بود. آن مرد پدر روحانی ژوزف بود که در کاردینال نفوذی بسزا داشت و در تاریخ نامش ذکر شده است. یک مرتبه کاردینال از قدم زدن باز ایستاد و گفت: خواهید دید که این مرتبه هم ترن کاول از چنگ ما بدر خواهد رفت. پدر روحانی ژورف گفت: من عقیده دارم که این ترن کاول از چنگ ما نخواهد گریخت، زیرا رستگاری او برخلاف منطق قضایا می باشد. یک نفر مقصر، یک دفعه، یا دو مرتبه یا سه مرتبه ممکن است که از چنگ کسانی که قصد دارند او را دستگیر نمایند بگریزد، اما نمی تواند همواره فرار کند و بالاخره دستگیر خواهد شد. ولی من از بی صبری شما حیرت می کنم، زیرا شخصی که صدراعظم فرانسه و کاردینال است نباید احساسات خود را طوری بروز بدهد که دیگران بنگرانی او پی ببرند. افراد عادی، که دارای حیثیت و مقامی نمی باشند، هرگاه احساسات خود را بروز بدهند، در خور مذمت نیستند. ولی مردی چون شما که مقامی بزرگ دارد، نباید هرگز، حتی در سخت ترین دقایق ما فی الضمیر خود را بروز بدهد و یکی از عوامل قدرت بزرگان در تمام اعصار همین بوده که دیگران هرگز نمی توانسته اند بفهمند که آنها آیا نگرانی دارند یا نه؟"

نویسنده

"الکساند دوما" رمان نویس و نمایشنامه نویس فرانسوی بود که در 1802 متولد شد. او در سال 1829 بود که با ارائه نمایشنامه ای به نام "هنری سوم و دربارش" توانست توجه بسیاری را به خود جلب کند. دوما یک سال پس از نمایشنامۀ اولش، نمایشنامۀ دیگری به نام "کریستین" نوشت. این اثر باعث شهرت وی شد و برای او موقعیت مالی مناسبی فراهم آورد. بعد از این نمایشنامه بود که با در نظر گرفتن اوضاع خوب مالی، تمام وقت خود را به نویسندگی اختصاص داد. در سال 1838 میلادی بود که "دوما" رویۀ خود را تغییر داد و از نمایشنامه نویسی به رمان نویسی روی آورد. او در نهایت در سال 1870 میلادی و در سن 68 سالگی درگذشت. برخی دیگر از آثار نویسنده عبارت اند از: 1- صید و عشق. 2- عروسی و تدفین. 3- هانری سوم و دربارش. 4- ناپلئون بناپارت. 5- ریچارد دارلینگتون. 6- آنتونی. 7- برج نسل. 8- کاترین هوارد. 9- کرامول و چارلز اول. 10- ادموند کین. 11- مارکیز دو برونی. 12- کالیگولا. 13- باتلیده. 14- خانم بل-ایزل. 15- کیمیاگر. 16- لورنزینو. 17- هالیفاکس. 18- سه تفنگدار. 19- پس از بیست سال. 20- ویکنت دوبراژلون. 21- کنت دومونت کریستو. 22- جنگ زنان. 23- لاله سیاه. 24- سفیدها و آبی ها. 25- آنژ پیتو.

نویسنده: الکساندر دوما مترجم: ذبیح الله منصوری انتشارات: گلریز