کتاب مارکوپولو در ایران

معرفی کتاب مارکوپولو در ایران

"مارکوپولو" تاجر و جهانگرد "ونیزی" در تاریخ 15 سپتامبر 1254 میلادی در شهر "ونیز" متولد شد. شهرت وی بیشتر به خاطر سفر به قاره آسیا از طریق جاده ابریشم است. "مارکو" به شهرهای فلسطین، ایران، ترکستان، چین، هند و قسطنطنیه سفر کرد. کتاب "مارکوپولو در ایران" به بررسی و چگونگی زمینه های ایجاد شده برای سفر مارکوپولو به ایران می پردازد. مارکو وقتی برای نخستین بار به ایران سفر کرد، آباقا دومین پادشاه حکومت ایلخان و پسر هلاکو بر سر قدرت بود.

مارکو در کتاب خود از تبریز با نام "تاوریس" یاد می کند. نامی که اروپایی ها این شهر را به این نام می شناسند. مارکو از شهر های دیگر ایران مانند ابهر، قم، کاشان و کرمان می گذرد و از هرکدام آن ها اطلاعاتی را کسب می کند. به طور کلی کتاب "مارکوپولو در ایران" با هدف ارتقاء بخشیدن علم جغرافیا و کمک کردن به آن، نگاشته شده است.

بیشتر شناخت مناطق جغرافیایی مد نظر بوده است، تا مبحث بازخوانی تاریخ. "آلفونس گابریل"، نویسنده کتاب، به دلیل دارا بودن تجربه های زیاد به همراه همسر خود تصمیم می گیرد تا سفر مارکوپولو را تکرار کند و ماحصل تجربیات آن را در این کتاب به رشته تحریر در آورد. او دوست دارد که در جای مارکو قرار بگیرد و تجربیاتی که او از سر گذرانده بود را تجربه کند.

برشی از متن کتاب مارکوپولو در ایران

مارکوپولو در مناطق مرتفع شمال غربی که زمستان های بسیار سرد و تابستان های نسبتاً ملایمی دارد، در شیب های کوهستانی با جنگل های پراکندۀ بلوط و اردج روبرو شد. غله و میوه در منطقۀ معتدل به عمل می آمد و قله های بلندی که در سرزمین برف ها جاودانه سر به آسمان کشیده اند، گهگاه کوه راه مارکوپولو را از تداوم می انداختند. بعد، در فضای میان کوه ها، هر چه این فضا از هوای مرطوب فاصلۀ بیشتری می گرفت، هوا رفته رفته افراطی تر و زمین بایرتر می گردید.

باران به ندرت می بارید و آن هم فقط در زمستان و آغاز بهار. زمین شوره زار بود و از درخت تقریباً خبری نبود و گیاهان ناچیزی که در بلندی ها می رویند، به دست ویرانگر انسان حالت حقیر امروز خود را یافته بودند و راه اغلب از استپ های کویری کم موج بی آب و علف می گذشت. فصلی که در آن چشم انداز بیابان، روی خوشی نشان می داد، بسیار کوتاه بود و در هفته های کوتاه بهاری، وقتی نرگس ها و شقایق های وحشی می شکفتند و گیاهان یک روزه، زمین را فرش می کردند، چشم اندازها شکلی جادویی به خود می گرفتند.

اما خورشیدِ بی رحم به سرعت تمام شکوه را می سوزاند و گرمای سوزان، دره های سرسبز را به کویرهای برهنه بدل می کرد. در تمام طول سال، سرزمینی که مارکوپولو از «قلب مرده» اش می گذشت، برهنه بود و کوه های جزیره مانند، عریان و فرسوده، از گریبان دریایی از آوار کوهستانی و خاک و شن، سرکشیده بودند. این دنیای بیابانی بیشتر از نیمی از ایران را شامل می شود. از مناطق همیشه پوشیده از یخ دنیا که بگذریم، در اینجا با بزرگترین منطقۀ کاملاً بی گیاه جهان رو به رو هستیم.

فهرست

1 . پیشگفتار مترجم

2 . پیشگفتار مؤلف

3 . سفرهای خانوادۀ پولو

4 . پیشگامان و دیگر سیاحان قدیم که از آسیا دیدن کرده اند

5 . جاده ابریشم

6 . فعالیت نسطوری ها در چین

7 . سفیران مغرب زمین در دربار مغول

8 . مسافران شرق پس از مارکوپولو

9 . مارکوپولوی عرب ها

10 . مارکوپولوی آلمانی 

...

نویسنده: آلفونس گابریل ترجمه: پرویز رجبی انتشارات: اساطیر