کتاب ظهور و سقوط رایش سوم | ویلیام شایرر

درباره کتاب ظهور و سقوط رایش سوم

شایرر در این کتاب تاریخ آلمان را به رشته تحریر در آورده است و وقایع سالهای 1933 تا 1945 اروپا و به ویژه حزب نازی و کشور آلمان را به دقت و موشکافانه روایت می کند. او روزنامه نگار و خبرنگار جنگی بود و در طول جنگ جهانی دوم فرصت یافت گزارش های بسیاری برای شبکه سی بی اس آمریکا تهیه کند . به خاطر حضورش درصحنه های جنگ موفق شد اسناد سری کشف شده دولت رایش سوم را ببیند و مکاتبات نیروی دریایی آلمان را هم مطالعه کند. به همین دلیل کتاب ظهور و سقوط رایش سوم یک کتاب مستند تاریخی و مبتنی بر اسناد دست اول درباره آلمان در آن دوره تاریخی خاص است، به این خاطر هنوز هم به عنوان منبع مهمی برای مطالعه و تحقیق در این زمینه به شمار می رود. او درباره جوانی آدولف هیتلر و چگونگی شکل گیری شحصیت او و نیز چگونگی پدیدآمدن حزب نازی و تحولات و رشد این حزب توضیح می دهد. بیان می کند که چطور هیتلر و حزبش قدرت سیاسی را در آلمان بدست گرفتند واینکه اوضاع سیاسی و اجتماعی این کشور و اروپا قبل و بعد از سلطه نازی ها چگونه بود، چه وقایعی منجر به شروع جنگ جهانی دوم شد، ارتش متفقین چگونه شکل گرفت، آمریکا و انگلیس و روسیه چطور با هم یکی شدند و عملیات مشترک انجام دادند و اینکه آلمان در مقابل اینها با چه ارتش هایی توانست متحد شود و عملیات نظامی مشترک انجام دهد. شایرر نشان می دهد که مردم آلمان تلاش ها و مبارزات زیادی برای رهایی از دست نازی ها انجام دادند. از سوی دیگر در داخل ارتش آلمان نیز سران زیادی با هیتلر موافق نبودند و او هرکدام از مخالفان خود را به شیوه ای حذف می کند که بعضی از این شخصیت ها بسیار مشهورند مانند مارشال فون بلومبرگ و ژنرال فون فریج و ژنرال بک. بازنشستگی و عزل و تنزل درجه این افراد از شکست های هیتلر به شمار می رود.

نویسنده

ویلیام لارنس شایرر، روزنامه نگار و خبرنگار جنگ و مورخ آمریکایی بود. از دیگر آثار او می توان به حیات پر فراز و نشیب آدولف هیتلر، غرق نبرد ناو بیسمارک و از ولگردی تا دیکتاتوری، اشاره کرد.

برشی از متن کتاب ظهور و سقوط رایش سوم

" شب پیش از حمله به پیرل هاربر ژنرال اشیما دوستدار موسیقی کلاسیک بود و علیرغم وخامت موقع به اتریش رفت تا در فستیوال موتزارت حضور یابد؛ اما نتوانست مدت زیادی به موسیقی آن آهنگساز بزرگ گوش دهد. یک پیام فوری او را روز اول دسامبر به سفارتخانه خود در برلن بازگرداند و او در آنجا دستور جدید یافت. در آن دستور به سفیر گفته شده بود در وادار کردن آلمان به امضای قرارداد خود در محل نقطه گذاری شده، اقدام کند. وقت بسیار تنگ بود. ریبن تروپ حال که به تنگنا افتاده بود، درنگ کرد. وزیر خارجه نازی که برای نخستین بار به عواقب وعده عجولانه خود آگاه شده بود، روشی بسیار سرد و طفره آمیز پیش گرفت. در اواخر شب 2 دسامبر به اشیما گفت که در این مورد باید پیش از سپردن تعهد با فوهرر مشورت کند. سفیر ژاپن روز چهارشنبه سوم دسامبر به ویلهلمشتراسه بازگشت تا موضوع را فیصله دهد، اما ریبن تروپ بار دیگر او را از سر باز کرد. در پاسخ ابرام اشیما بر اینکه وضع بسیار وخیم شده است، گفت در حالی که خود او شخصا قرارداد کتبی است نمی‌تواند تا هیتلر از قرارگاه خود بازنگشته است اقدامی بکند. چنانکه چیانو را با شادی نسبتا آشکار در دفتر خاطرات خویش نوشته بود، هیتلر به جبهه جنوب روسیه رفته بود تا فن کلایست را "که ارتش هایش زیر فشار یک تعرض غیرمنتظره همچنان عقب می‌نشینند" ببیند. هیتلر بنا بود تا آخر آن هفته به قرار گاه خود بازگردد. ژاپنی‌ها در این هنگام به موسولینی، که در هیچ جبهه ای نبود، روی آوردند. در 3 دسامبر سفیر ژاپن در رم به سراغ دوچه رفت و رسماً از ایتالیا خواست که طبق قرارداد سه جانبه به محض شروع کشمکش با آمریکا به ایالات متحده اعلان جنگ دهد. سفیر ژاپن همچنین خواستار معاهده ای بود که انعقاد قرارداد صلح جداگانه را ممنوع سازد. چیانو در دفتر خاطرات خود یادداشت کرد که مترجم ژاپنی "مثل برگ‌درخت می لرزید". دوچه گفت که با نهایت میل حاضر به موافقت با این پیشنهاد هست، اما پس از مشورت با برلن. چیانو روز بعد دریافت که پایتخت آلمان احتیاط کامل حکمفرماست. ( او یادداشت 4 دسامبر را در دفتر خاطرات خویش چنین آغاز کرد.) ممکن است آلمانی ها گام پیش بگذارند، زیرا که کار دیگری نمی توانند بکنند، اما فکر مداخله آمریکایی‌ها بیش از پیش مورد کراهت آلمانی هاست. موسولینی بر عکس از این مداخله شادمان است."

فهرست

پیشگفتار کتاب اول: اعتلای آدولف هیتلر کتاب دوم: پیروزی و استوار ساختن دستگاه کتاب سوم: در راه جنگ کتاب چهارم: جنگ: پیروزی های نخستین وبر گشت گاه کتاب پنجم: آغاز پایان کتاب ششم: سقوط رایش سوم

نویسنده: ویلیام شایرر مترجم: ابوطالب صارمی انتشارات: نگاه