دربارهی کتاب جعبه مقوایی
کتاب "جعبه مقوایی"، مجموعهای از شش داستان کوتاه پلیسی و جنایی را در برمیگیرد که توسط "آرتور کانن دویل"، نویسنده و پزشک اسکاتلندی به رشتهی تحریر درآمده است. شخصیتهای اصلی همهی این داستانها، "شرلوک هولمز" و "دکتر واتسون" هستند. شرلوک هولمز، کارآگاهی بسیار باهوش است که با دیدن ظاهر افراد، به بسیاری از ویژگیهای شخصی و حتی بخشی از رویدادهای زندگی آنها از جمله، علایق، شغل و... پی میبرد. وی با استفاده از همین تواناییهای منحصر به فرد خویش، بسیاری از معماهای پیچیده را حل میکند. دکتر واتسون نیز او را در این مسیر همراهی مینماید و گاهی برخی از پروندههای شرلوک هولمز را در قالب داستانهای پلیسی به نگارش درمیآورد. مجموعه داستانهای کتاب جعبه مقوایی تحت عناوین زیر میباشند:
مسالهی هویت، راز درهی باسکامب، جعبهی مقوایی، کارمند بورس اوراق بهادار، ملاک رایگیت و مرد خمیده پشت
به عنوان مثال در داستان "مسالهی هویت"، حکایت رابطهی عاشقانه و پر رمز و راز خانم "مری سادرلند" را میخوانیم. مری سالها پیش پدرش را از دست داده و هم اکنون در کنار مادر و پدرخواندهی خود، آقای "ویندیبنک"، زندگی میکند. مردی که تنها پنج سال و دو ماه از مری بزرگتر است و مدام در امور شخصی زن داستان مداخله مینماید. ویندیبنک، واردکنندهی شراب قرمز است و همیشه جهت انجام ماموریتهای شغلی، به فرانسه سفر میکند.
مری طی یک مهمانی با مردی جوان به نام "هازمر اینجل" آشنا شده و به دور از چشمان ویندیبنک، به او قول ازدواج میدهد. طبق ادعاهای هازمر، او صندوقدار ادارهای در خیابان لیدن هال است. ادارهای که همیشه هازمر از گفتن عنوان آن خودداری میکند. مری و هازمر، به دلیل آگاهی از مخالفت حتمی ویندیبنک نسبت به ازدواجشان، به هنگام حضور او در کشور، تنها از طریق نامهنگاری با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
اصل ماجرای داستان در روز ازدواج مری و هازمر آغاز میشود. روزی که ویندیبنک، در سفر کاری است و از موضوع برگزاری مراسم ازدواج خبری ندارد. در کمال تعجب، هازمر به جلسهی ازدواج نمیآید. در این میان، مری معتقد است که اتفاقی شوم برای هازمر رخ داده و از شرلوک هولمز میخواهد که تحقیقات خود را آغاز کند.
بخشی از کتاب جعبه مقوایی
من و شرلوک هولمز دو طرف بخاری دیواری در اتاق کرایهای او در خیابان بیکر نشسته بودیم که او گفت:
- دوست عزیز زندگی بسیار عجیبتر از تمام چیزهایی است که ذهن انسان میتواند ابداع کند. ما جرئت نمیکنیم چیزهایی را که درواقع صرفا مسائلی پیشپا افتادهاند باور کنیم. اگر میتوانستیم دست در دست هم از آن پنجره به بیرون پرواز کنیم، بالای این شهر بزرگ بچرخیم، به آرامی سقفها را برداریم و دزدانه به چیزهای عجیبی که اتفاق میافتد نگاه کنیم – به حوادث عجیب، توطئهها، سوءتفاهمها، رشتههای شگفتانگیز ماجراها که طی نسلها روی میدهد و به نتایج بسیار عجیبی منتهی میشود – همهی داستانها با قواعد و نتایج پیشبینی شدهشان به غایت بیمزه و بیفایده از آب درمیآمدند.
در جواب گفتم:
- اما من در این مورد مطمئن نیستم. مسائلی که در روزنامهها چاپ میشود علیالقاعده، به قدر کافی بیپرده و زننده است. در گزارشهای پلیس ما رئالیسم به اوج خود میرسد و با این حال باید اذعان کرد که نتیجه نه جذاب است و نه هنری.
هولمز گفت:
- برای ایجاد تاثیر رئالیستی باید قدرت انتخاب و تشخیص خاصی را بهکار گرفت. این نقص گزارش پلیس است که در آن احتمالا بیشتر بر حرفهای کلیشهای قاضی تاکید میشود تا بر جزئیات؛ و این جزئیات برای مشاهدهگر جوهر اصلی کل موضوع را در بردارد. بر این اساس، هیچچیز به اندازهی مسائل پیش پاافتاده غیرطبیعی نیست.
لبخند زدم و سر تکان دادم. گفتم:
- خوب میفهمم چه فکری میکنی. البته، تو در موقعیت مشاور و یاور غیر رسمی همهی کسانی که در سرتاسر سه قاره بهطور کلی گیج و سردرگم شدهاند، با چیزهایی تماس داری که همه عجیب و غریباند. اما –روزنامهی صبح را از زمین برداشتم – بیا آن را در عمل بسنجیم. اولین عنوانی که میبینم این است: «سوء رفتار مردی با همسرش» با شرحی در نصف ستون و بیآنکه آن را بخوانم موضوع کاملا برایم روشن است؛ مسلما پای زن دیگری در میان است و مشروبخواری، ضربوجرح و خواهر یا زن صاحبخانهی دلسوز. ناشیترین نویسندهها هم نمیتوانند موضوعی خامتر از این ابداع کند.
هولمز در آن حال که روزنامه را میگرفت و نگاهی به آن میانداخت گفت:
- البته مثال تو برای این بحث مناسب نیست. این پروندهی جدایی دانداس است و تصادفا...
کتاب جعبه مقوایی به قلم آرتور کانن دویل و ترجمهی مژده دقیقی در انتشارات هرمس به چاپ رسیده است.
فهرست
فهرست جعبه مقوایی
پیشگفتار
مسالهی هویت
راز درهی باسکامب
جعبهی مقوایی
کارمند بورس اوراق بهادار
ملاک رایگیت
مرد خمیده پشت
- داستانهای شرلوک هولمز
- نویسنده: آرتور کانن دویل
- مترجم: مژده دقیقی
- انتشارات: هرمس
نظرات کاربران درباره کتاب جعبه مقوایی اثر آرتور کانن دویل
دیدگاه کاربران