کتاب از امپراتور تا شهروند

درباره کتاب از امپراتور تا شهروند 

این کتاب دارای هشت فصل و بیان کننده خاطرات امپراتور چین، از زبان خود اوست، که هم بازیگر و هم تماشاگر وقایع و اتفاقات تاریخی است."آیسین جیورو پویی" آخرین امپراتور چین، در سال 1908 در سن 3 سالگی به امپراطوری می رسد. اما انقلاب او زودگذر بود و با انقلاب دموکراتیک در سال 1911 به رهبری سون یات سن سرنگون شد.حکومت جمهوری که پس از استعفای امپراتور خردسال، زمام امور را در اختیار گرفت، درباره ی او و دیگر بلند پایگان نظام امپراتوری رفتاری ملایم و رافت آمیز اختیار کرد و به خاندان سلطنتی اجازه داد با حفظ برخی از تشریفات سابق و دریافت مقرری سالانه، در قصر سلطنتی زندگی کنند.

امپراتور سابق در سال 1934 به تشویق ژاپنی ها که در صدد اشغال سرزمینهای شمال شرقی چین بودند، به منطقه ای زیر سلطه ی بیگانگان پناهنده شد، به شمال شرقی کشور انتقال یافت و در آنجا حکومت دست نشانده ای به نام حکومت منچو بنیاد نهاد. این دولت نیز پاینده نبود و با شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم زوال یافت. نیروهای شوروی که در سال 1945 با پیروزی بر ژاپن، وارد مناطق شمال شرقی چین شده بودند. و پویی را به اسارت درآوردند و مدت 5 سال در اقامتگاهی در روسیه زندانی شد. پس از 5 سال به دولت چین تحویل داده شد و به مدت 10 سال نیز در چین زندانی می شود.

او در این مدت در زمینه ی آموزش، کار و اصلاح مجرمان، پیشرفت حاصل کرد و اجازه یافت در رشته های مورد علاقه ی خود که گیاه شناسی، داروهای سنتی و بررسی اسناد تاریخ سلسله ی چینگ بود به مطالعه بپردازد. در زندان چین عقیده ، أفکار و أخلاقش کاملا دگرگون گشته و تبدیل به یک إنسان مثبت می شود و در سال 1959 مورد عفو قرار گرفته و از زندان آزاد میشود و بقیه عمرش را مثل یک شهروند عادی در چین سپری می کند.

این خاطرات گویای وصول به حقایقی عبرت آور برای یک امپراتور می باشد که بیان می کند: تلاش و مبارزه بزرگ آن است که خود را بعنوان یک فرد عادی، یعنی جزئی از اکثریت قریب به اتفاق مردم جهان بدانیم و در راه متحول ساختن خود و خدمت جامعه بکوشیم، برای اصلاح مجرم و جلوگیری از تکرار جرم باید محیط زندگی، ریشه های فکری و عقیدتی مجرم و عوامل پدید آورنده آن ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و برای اصلاح آن ها تلاش شود.

برشی از متن کتاب از امپراتور تا شهروند 

در ژوئیه 1929 از باغ چانگ به باغ آرمش نقل مکان کردیم. این اقامتگاه پیشتر نام دیگری داشته و تغییر اسم آن بی مناسبت نبوده است. پس از راهپیمایی شمال، قدرت و نفوذ کومین تانگ ( حزب ملی ) بر شمال چین نیز گسترش یافت. فرماندهان نظامی فئودال که من با آنها مناسبات خوبی داشته ام، در حال سقوط بودند و شمال شرقی چین، جایی که اینهمه به آن امید بسته بودم، به حکومت ملی در نانکن اظهار اطاعت کرد.

همه ی ساکنان باغ چانگ دچار سرماخوردگی و نومیدی بسیار شدند. بعضی از رجال قدیمی دربار سابق چینگ که هنوز در اطرافم بودند، پراکنده شدند و از وزرایی که با من بودند، تنها چنگ شیائوسو، لوچن یو و چند نفر دیگر، هنوز از بازگشت نظام امپراتوری سخن به میان می آوردند. تنها مسئله برای بقیه این بود که رفتار چیانکایچک، بنیانگذار ( سلسله ی جدید ) با من چگونه خواهد بود. من خود نیز در این باره نگرانی بسیار داشتم. در هر حال، دل نگرانیما دیری نپائید.

(خاطرات آخرین امپراتور چین) نویسنده: آیسین جیورو پویی مترجم: محمدجواد امیدوارنیا انتشارات: مهاجر