loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب برادر انگلستان اثر علیرضا قزوه

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب برادر انگلستان

کتاب "برادر انگلستان" اثر علیرضا قزوه روایت‌گر رمانی پرفراز و نشیب است و داستانی پرکشش را در اختیار مخاطب قرار می‌دهد. در این رمان، چند شخصیت اصلی وجود دارد؛ هر یک از این شخصیت‌ها به عنوان راوی، قصه‌ی زندگی خود و اطرافیان‌اش را برای خواننده روایت می‌کند.

در ابتدای کتاب می‌خوانیم که یکی از راویان قصه، درون قطاری قرار دارد؛ قطاری عجیب و غریب که به سوی مقصدی نامعلوم حرکت می‌کند. این راوی تنها مسافر قطار قصه می‌باشد و به جز او و مامور قطار، شخص دیگری در آن‌جا دیده نمی‌شود. وی متعجب و هراسان، اطراف خود را بررسی می‌کند؛ او خود نیز، دلیل حضورش را در این قطار نمی‌داند؛ حتی اطلاعی ندارد که چطور و چگونه وارد آن شده است.

وی بارها اظهار می‌کند که نمی‌داند خواب است یا بیدار! سوار بر قطار می‌باشد یا بیرون از آن! همواره، اتفاقاتی عجیب در حال رخ دادن است. قطار وارد کوچه‌ای به نام "کهن‌دژ" می‌شود. کوچه‌ای بسیار قدیمی و کهنه با خانه‌هایی ویران و عاری از ریل قطار. در واقع، کهن‌‌دژ کوچه‌ای است که راوی دوران شیرین کودکی و نوجوانی خود را در آن سر کرده است.

در گذشته‌های بسیار دور، خانه‌ی حاج عمو، ماه لقا، اسماعیل و بسیاری دیگر از دوستان و اقوام راوی در این کوچه قرار داشته‌اند. این اتفاق، خاطرات گذشته‌ی راوی را زنده می‌کند و او و مخاطب را با خود به دوران کودکی و نوجوانی‌ راوی می‌برد.

 

بخشی از کتاب برادر انگلستان

سلطان برایم تعریف کرده بود که اسماعیل، بعد از آن همه گشت و گذار و دنبال این آدم و آن آدم رفتن و بعد از سال‌ها آوارگی و شبانی در روستاهای اطراف باجگیران و سرخس و لطف‌آباد، سرش به سنگ خورده بود و کم‌تر خبری از آن سوی مرز به دست آورده بود.

- برای همین بود که به جای خدمت سربازی رفت چوپانی. دوران مقدس چوپانی‌اش به گمانم شش ماه شد.

- نه، حدود سه ماه و نیم...

- چیزی هم دستگیرش شد؟

- مرزها قرق بود. ماه تا ماه، جز باد و طوفان، کسی از سیم‌های خاردار عبور نمی‌کرد... اسماعیل دید که ممکن است به او شک کنند. به او که قید پول گرفتن را هم زده بود و تمام روزش در بیابان می‌گذشت و شبش در اتاقی گلی در کنار طویله... طرف مانده بود که این آدم دیگر کدام سیرشده از جان و زندگی است که جوانی‌اش را به بهای یک لقمه نان خشک و خالی به مفت فروخته است. این شد که قید بی‌شتر ماندن را زد و برگشت.

- برگشت پیش حاج محمود؟

- بله، حجره‌ی حاجی قبله‌ی امید او بود. کجا باید برمی‌گشت.

- به حاجی گفته بود که به کجا می‌رود؟

- بله. اولش که راضی نمی‌شد. اما زیاد اصرار کرد از او التزام گرفت که مواظب مامورها باشد. گفته بود که در روستاهای مرزی کلی جاسوس وجود دارد، مبادا وسوسه شود و از مرز بگذرد...

- لابد اگر می‌گذشت، او را می‌بردند به اردوگاه کار اجباری؛ پیش همان گرگ‌های سیبری.

- لابد، رد شدن از مرز ریسک دارد. مردم روستا به او گفته بودند مواظب باش رمه از مرز نگذرد که مرز را مین‌گذاری کرده‌اند...

- این مال بعد از خواستگاری از دختر حاج محمود بود؟

- نه، تقریبا شش هفت ماه قبل از خواستگاری جمیله...

- خب، بعد برگشت بازار فرش پیش حاجی؟

- بله، همان روزها بود که مرشد جلال یک راه تازه پیش پای او گذاشت. گشت و گذار دور و بر سفارشات شوروی، آمد و رفت در بیمارستان شوروی‌ها.

- بیمارستان شوروی‌ها؟ بله، اسمش را شنیده‌ام، بالای کریم‌خان، ویلای شمالی... مادر تعریف می‌کرد که قدیم‌ها دکترهای این بیمارستان از شوروی می‌آمدند. یک روز هم من در این بیمارستان گم شده بودم...

کتاب برادر انگلستان به قلم علیرضا قزوه در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.



  • نویسنده: علیرضا قزوه
  • انتشارات: سوره مهر

مشخصات

  • نویسنده علیرضا قزوه
  • نوع جلد جلد نرم
  • قطع وزیری
  • نوبت چاپ 4
  • سال انتشار 1399
  • تعداد صفحه 376
  • انتشارات سوره مهر
  • شابک : 9780440307112

درباره علیرضا قزوه نویسنده کتاب کتاب برادر انگلستان اثر علیرضا قزوه


نظرات کاربران درباره کتاب برادر انگلستان اثر علیرضا قزوه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب برادر انگلستان اثر علیرضا قزوه" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل