دربارهی کتاب 1Q84
کتاب 1Q84، اثر هاروکی موراکامی رمانی خواندنی است که روایتهایی هیجانانگیز و پر از حادثه را برای خواننده شرح میدهد. در واقع این اثر، یکی از پرفروشترین کتابهای "هاروکی موراکامی"، نویسندهی مشهور ژاپنی محسوب میگردد؛ کتابی که در همان ابتدای چاپ و انتشار، نظر طیف وسیعی از مخاطب را به سوی خود جلب نموده است.
ماجرای کتاب 1Q84، از یک قرار ملاقات آغاز میشود؛ قرار ملاقاتی بسیار مهم و حیاتی با یک مرد ناشناس در شهر "شیبویا". آئومامه پس از زمانبندی و برنامهریزیهای دقیق، سوار یک تاکسی، میشود تا در موعد معین، به قرار ملاقات خود برسد. اما تاکسی، در میانههای راه با ترافیکی سنگین مواجه میگردد و روایت داستان را به گونهای دیگر رقم میزند.
در ابتدای کتاب، با یکی از شخصیت اصلی قصه، به نام "آئومامه" آشنا میشویم. وی دختری زیبا و سی ساله میباشد که تاکنون ازدواج نکرده است. او به تنهایی در شهر "توکیو" زندگی میکند و علاقهی فراوانی به تاریخ دارد. این علاقه به حدی زیاد است که وی به طور ناخودآگاه تاریخ و ساعت وقوع اتفاقات مهم را همیشه به خاطر دارد.
دختر قصه، از شخصیتی پر رمز و راز برخوردار میباشد و همواره اهدافی شوم را در سر میپروراند؛ اهدافی که مسبب وقوع رویدادهایی پرفراز و نشیب میشود و ماجراهایی مهیچ و پرکشش را بهوجود میآورد.
بخشی از کتاب 1Q84
آئومامه
هر حرفهای نیازمند شگردها و تربیت تخصصی است
آئومامه پس از تمام شدن کار و بیرون آمدن از هتل قدری قدم زد و بعد تاکسی گرفت و به سمت هتل دیگری در ناحیهی آکاساکا رفت. پیش از اینکه در خانه به رختخواب برود، لازم بود با الکل کمی اعصابش را آرام کند. آخر تازه مردی را فرستاده بو دنیای دیگر. درست است، موش نفرتانگیزی بود که حق شکایت از کشته شدن نداشت، اما به هر حال آدم بود. هنوز حس رفتن جان از تن مرد در دستهای آئومامه به جا مانده بود. آخرین نفس را کشید و جان از تنش فارغ شد.
آئومامه چند دفعه به بار این هتل رفته بود. بار در طبقهی آخر ساختمان بلند قرار داشت، با چشماندازی وسیع و پیشخانی راحت.
کمی بعد از ساعت هفت وارد بازار شد. دو نوازندهی جوان آهنگ «لورن ملیح» را با پیانو و گیتار مینواختند. برگردانی بود از نسخهی قدیمی صفحهی نت کینگ کول، اما بد نبود. مثل همیشه پشت پشخان نشست و جین و تونیک و بشقابی پسته سفارش داد. آنجا هنوز شلوغ نبود – زوج جوانی در حال تماشای چشمانداز کوکتل مینوشیدند، چهار مرد کت و شلوار پوشیده انگار در حال گفتوگوی تجاری بودند و یک زوج میانسال خارجی لیوانهای مارتینی را در دست داشتند. آئومامه نمنمک جین و تونیک نوشید. نمیخواست الکل خیلی زود تاثیرش را بگذارد. شب درازی در پیش داشت.
کتابی از کیف دستی درآورد و بنا کرد به خواندن. کتاب تاریخ شرکت راهآهن منچوری جنوبی در دههی 1930 بود. پس از جنگ روی و ژاپن، 1904- 1905، روسیه این خط و حق ساختن خط آهن را به ژاپن واگذار کرد و سپس شرکت عملیات خود را به سرعت گسترش داد و نقش مهمی در تصرف چین از طرف ژاپن ایفا کرد. ارتش شوروی در 1945 این قرارداد را لغو کرد. تا شروع جنگ روس و آلمان در 1941 میشد از طریق این خط و خط آهن سرسرای سیبری ظرف سیزده روز از شیمونوسکی به پاریس سفر کرد.
آئومامه حساب میکرد هیچکس همچو زن جوانی را که تنهایی پشت پیشخان بار نشسته است و مینوشد به جای روسپی گرانقیمت نمیگیرد که دنبال مشتری میگردد؛ چون کت و دامن رسمی پوشیده، کیف دستی گنده را کنارش گذاشته و غرق مطالعهی کتابی (جلد سخت، نه نازک) دربارهی راهآهن منچوری جنوبی است...
کتاب 1Q84 اثر هاروکی موراکامی با ترجمهی مهدی غبرایی توسط انتشارات کتابسرای نیک به چاپ رسیده است.
- دوره 3 جلدی
- نویسنده: هاروکی موراکامی
- مترجم: مهدی غبرایی
- انتشارات: کتابسرای نیک
نظرات کاربران درباره کتاب 1Q84 | هاروکی موراکامی
دیدگاه کاربران